#بهاره_هدايت، جسورانه، نقادانه و مستدل از زندان اوین چنین نوشته:
🔻این حکومت سرشت و سرنوشتش تباهی است و باید برود.از بین بردن این حکومت جنایتکار حتما پرهزینه و پرمخاطره خواهد بود، اما از پرداخت این هزینهها و مواجهه با مخاطراتش گریزی نیست…. انقلاب قطعی است.
ما دههشصتیها، آخرین به آزمونگذارندگان امکان تغییر مسالمتآمیز از راه اصلاحات بودیم.
نسل جوان دههی هفتادی و هشتادی پرچم آزادیخواهی را به دست گرفته و هویت سیاسی منحصر به فرد خود را تعیّن بخشیده است و زین پس سرنوشت ایران را رقم خواهد زد.
اصرار به عدم خشونت مطلق،به معنی امتناع انقلاب است؛ یعنی تن زدن از ضرورت براندازی و ضرورت انعقاد یک میثاق جمعی جدید.با کسانی که هنوز در ضرورت براندازی جمهوری اسلامی تردید دارند یا مناقشه میکنند،حجتی بیش از آنچه این چند ماه در خیابانها رقم خورده، نمیتوان آورد.
مساله مهم پایداری ایرانِ پس از براندازی است.بنابراین خشونتی که امکانِ شروع و تداوم چرخهی خونخواهی را در فردای براندازی دامن بزند، مجاز نیست.
جنبش ١۴٠١ با به آتش کشیدن روسریها برکشید و دستاورد مهم دومش این بود که یکباره همه آن نسخههای روشنفکرمابانهی غربی را به دیدن واقعیت فراخواند.
آنچه از گروهها و جریانهای اپوزیسیون امید میرود آنست که بتوانند حول ایدههای حیاتی همچون دموکراسی،سکولاریسم، عدالت اجتماعی،آزادی،زبان مادری،یکپارچگی سرزمینی و حقوقی همچون حق تشکلیابی مؤتلف شوند تا روند براندازی تباهی موجود تا رسیدن به منزلگاه بعدی که تاسیس؛ است تسهیل شود.
نسل ما، نه تنها کشته دادیم، نه تنها کرور کرور زندانی شدیم، نه تنها سرکوب شدیم و به خانهها رانده شدیم ، بلکه ناچار شدیم آخرین ترکشهای ایده اسلام سیاسی را در درون خودمان بپذیریم.
-جنبش امیدآفرین امروز عاری از ترکشهای اسلام سیاسی است و این از شعارهایش پیداست.
مشکل اصلاح طلبان این بود، و هست، که میخواهند همزمان با ایجاد یک سری تغییرات کمخطر ضرورتاً نظام را هم حفظ و تقویت کنند. میرحسین توسط جنبش جوانان در ٨٨ برکشیده شد و حیات سیاسی جدیدی یافت، ولی به بهای تجدید عهد با امامش، به آن جوانان پشت کرد.
@Shahr_Zanan#نه_به_اعدام#زن #زندگی #آزادی