#دوشنبه_های_فرهنگیپسرفت یا پیشرفت ؟ صلح یا جنگ ؟
۵) اصول و کلیات فلسفهای که از طرف دشمنان به مسلمانان مخصوصاً مردم کشورمان با استفاده از ابزارهای مدرن و گوناگون مثل رسانههای سمی و بصری ، در حال القا شدن است اصول فلسفه غیر الهی(مادی و بشری) است که از طرف غرب و شرق مطرح و در حال اشاعه آن در جهان هستند ، فلسفهای که میگوید خدایی وجود ندارد و اگر هم هست ربوبیت ندارد یا ربوبیتش را به انسان واگذار کرده است ، معیار حق و باطل خود انسان است ، روند تاریخ در جهت اهداف بشری رو به تکامل است ، آزادی ، خرد ، آگاهی ، عدالت ، رفاه ، پیشرفت ، قدرت و منفعت اصول ذاتی و مطلوب و همیشگی بشرند .
در مقابل این فلسفه ، اصول و کلیات فلسفه الهی است که پیامبران الهی و امامان معصوم سعی در اشاعهی آن در میان تمام مردم جهان را داشته اند .
این فلسفهی الهی ، خداوند متعال را خالق هستی میداند و اوست که کل هستی را ربوبیت میکند ، فلسفهای که میگوید جریان باطل اصالت ندارد و عارض بر جریان حق است و حق همیشه پیروز است ، جریان باطل تنها امداد مادی میشود اما جریان حق از امداد مادی و امداد غیبی برخوردار است ، آگاهی ، معنویت ، اختیار و عدالت خواستهها و اصول ذاتی و همیشگی بشرند .(و این یعنی بخشی از جهانبینی توحیدی)
به خودمان بنگریم ببینیم که در عمل و زندگیمان کدام فلسفه را حاکم کردهایم و با چه دیدگاهی جهان و حوادثش را میبینیم ؟
افق پیش روی فلسفه الهی و جهان بینی توحیدی ، آیندهای بسیار روشن و محتمل و مطلوب مهدوی است . جامعهی مهدوی جامعه کامل و فاخر الهی است که همه مقتضیات رشد در آن موجود و همه موانع رشد در آن مفقود است ، جامعهای که به واسطهی انسان کامل و با محوریت خدا محقق میشود و بستر لازم برای بروز کمالات و استعدادهای انسانی فراهم میآورد .
انقلاب اسلامی ایران در زمانی که اندیشمندان غربی روند تاریخ بشر را در جهت بیخدایی و دور شدن از تعالیم الهی را در اوج خود میدیدند ودحتی برخی از آنان از مرگ خدا روی زمین سخن میگفتند ، پا به عرصه ظهور و حضور در این جهان میگذارد و به عقیده همان اندیشمندان غربی نشانه بازگشت خدا به زندگی بشر میشود . این انقلاب در این برهه از زمان با فلسفه الهی و افق مهدی در حال زمینه سازی و نزدیک شدن به تحقق تمدن اسلامی در جهان است و باطل نیز با تمام توان خود در حال مقابله و به تعویق انداختن آن است .
در این نظام مردم سالار ، مردم یکی از پایههای اصلی و اساسی حرکت به سمت آینده مطلوب هستند . الگوی مردم سالاری دینی در مرحله اول آینده خود را با مردم و حضور آنان بدست خواهد آورد . اما مردم به تنهایی نمیتوانند این آینده را ایجاد کنند و نیازمند برخورداری از رهبری و
مدیریت کلان جامعه است . رهبری که تأثیرگذار بر افراد و انگیزش آنان باشد بطوریکه از روی میل ، علاقه و اشتیاق برای دستیابی به اهداف و آرمانها تلاش کنند .
واضح این است که برای متوقف یا ساقط کردن چنین جامعهای گرفتن یکی از این دو مؤلفه اساسی یا هر دو آن کافی است ، اینجاست که باید هوشیار بود و مراقب طمع دشمنان برای دست اندازی به این سرمایهها بود .
ادامه دارد ...
#جنگ_اقتصادی#جنگ_فرهنگی#مدیریت_انقلابی