صحبت
و گفت: «دوستی با کسی کن که به تغیّر تو متغیر نگردد.»
▪️(ذوالنون مصری: تذکرةالاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی، ص۱۴۹)
و گفتند: «صحبت با که داریم؟» گفت: «با آن که مرو را مِلک نبود و به هیچ حال تو را مُنکر نگردد و به تغیّر تو متغیّر نشود هر چند آن تغیّر بزرگ بود از بهر آن که تو هر چند متغیّرتر میشوی به دوست محتاجتر میباشی.»
▪️(ذوالنون مصری: همان، ص۱۵۶)
«صحبت با کسی دار که در ظاهر از او سلامت یابی و تو را صحبت او بر خیر باعث بوَد و از خدای یاددهنده بوَد دیدار او تو را.»
▪️(ذوالنون مصری: همان، ص۱۵۸)
یوسفِ حسین ازو پرسید که «با که صحبت کنم؟» گفت: «با آن که تو و من در میان نبوَد.»
▪️(ذوالنون مصری: همان، ص۱۵۶)
کسی پرسید که «من از جمله خلق با که صحبت دارم؟» گفت: «با صوفیان، از جهتِ آن که ایشان هیچ چیز بسیار نشمرند و هر فعلی که روَد آن را به نزدیکِ ایشان تأویلی بود. پس لاجَرَم تو را در کلّ احوال معذور دارند.»
▪️(سهل تستری: همان، ص۳۲۴ــ۳۲۵)
«هر که دوست دارد که دل وی متواضع گردد، گو در صحبتِ صالحان باش و حرمتِ ایشان را ملازم باش.»
▪️(ابوحفص حداد: همان، ص۴۰۹)
و گفت: «با صوفیان صحبت کنید که زشتیها را نزدیک ایشان عذرها بود و نیکویی را بس خطری نبود تا تو را بدان بزرگ دارند تا تو در غلط افتی.»
▪️(حمدون قصّار: همان، ص۴۱۵)
«در صحبت اهل صلاح صلاح دل پدید آید و در صحبت اهل فساد فساد دل ظاهر گردد.»
▪️(ممشاد دینوری: همان، ص۶۶۴)
«صحبت با آن دار که ظاهر و باطن تو به صحبتِ او روشن شود.»
▪️(ابوالعباس قصاب: همان، ص۶۹۶)
و پرسیدند از صحبت. گفت: «نیکوییِ صحبت آن بوَد که فراخ داری بر برادرِ مسلمان آنچه بر خود میداری و در آنچه او را بوَد طمع نکنی و قبول کنی جفای او و انصاف او بدهی و ازو انصاف طلب نکنی و تبعِ او باشی و ا[و] را تبع خویش نداری و هر چه ازو به تو رسد بزرگ و بسیار شمری و هرچه از تو بدو رسد حقیر و اندک دانی.»
▪️(ابوعثمان مغربی: همان، ص۸۴۷)
و گفت: «صحبت کنید با خدای، عزّوجلّ. و اگر نتوانید با آن کس صحبت کنید که با خدای صحبت کند، تا برکتِ صحبتِ او شما را به خدای رساند و اندر دو جهان رستگار باشید.»
▪️(ابوبکر طمستانی: همان، ص۷۷۹)
گفتند: «دوستی با که داریم؟» گفت: «با کسی که هر نیکویی که با تو کرده است [برو] فراموش بوَد، و آنچه برو بوَد میگذارد.»
▪️(جنید بغدادی: همان، ص۴۶۴)
@sedigh_63