✔️واكنش
#احمد_بخارایی، مدير گروه مسائل و آسيبهاي اجتماعي در انجمن جامعهشناسي به تحليل
#جلايي_پور از
#انتخابات:
@Social_Scienceآسيبهاي بيتوجهي به
#عدالت و
#تهيدستان🗞روزنامه اعتماد، پنجشنبه ۲۲ تیرماه ۹۶
روز گذشته روزنامه اعتماد تحليل جامع حميدرضا جلايي پور، پيرامون چرايي راي ٢٤ ميليوني حسن روحاني در
انتخابات رياستجمهوري ٢٩ ارديبهشت را منتشر كرد. احمد بخارايي، استاد دانشگاه و مدير گروه مسائل و آسيبهاي اجتماعي در انجمن جامعهشناسي ايران طي واكنشي به اين تحليل در يادداشتي كه آن را در اختيار اين روزنامه قرار داد، نوشته است:،«با سلام. جناب جلاييپور، مطلبتان در روزنامه اعتماد ۲۰ تير ۹۶ پيرامون نتايج
انتخابات ۹۶ را خواندم: مطلب شما، در بند ۳ از بخش «نقاط ضعف» شامل مهمترين موضوع (مهار بيكاري) است كه حدود ۲ درصد حجم كل نوشته را شامل شده است حال آنكه جا دارد ۳۰ در صد حجم را به خودش اختصاص ميداد و تبيين ميشد. باقي مطالب كم و بيش، تكراري است و البته يادآورياش خالي از فايده نيست. اما حال كه شما دستتان به مشاوران آقاي خاتمي و نيز بلافاصله به روزنامه اعتماد براي چاپ مطلبتان ميرسد (چون چاپ مطلب اينجانب در روزنامه ايران ۱/۵ ماه در انتظار بود تا بالاخره در ۱۷ تير چاپ شد!) و ايضا دستتان به آقاي روحاني، خيلي بهتر و سريعتر ميرسد داراي مسووليتي به مراتب عميقتر از ما هستيد. لطفا يادداشت حقير در پست مذكور (روزنامه ايران) را هم به اطلاع ايشان برسانيد و از قول بنده بگوييد همانگونه كه مرحله به مرحله
انتخابات ۹۲ و ۹۶ را پيشبيني كرده بوديم و با ۵ درصد اختلاف، آنچه گفته بوديم حادث شد اينك هم آقاي روحاني بدانند و متوجه شوند و سعي كنند فارغ از مشاورههاي اطرافيان، بشنوند كه خطر جنبش تهي دستان در ايران جدي است. مستحضريد كه چندي پيش در تلگرام جامعهشناسان كه شما هم در آن حضور داريد به موضوع «جامعهشناسي جهنم» اشاره كرده بودم و شما پنداشته بوديد كه منظور من«جامعهشناسي ايران» است و منظورم از «جهنم»، «ايران» است؛ فلذا متعرض شده بوديد و در كامنتهايي، جهنم خواندن ايران را ناشي از كوته نگري خوانده بوديد. اگر زماني نه چندان دور در اين فضاي تلگرامي گفتم كه «جامعهشناسي جهنم» را بياغازيم منظورم واقعا همان جهنمي است كه در اسلام تعريف شده است. برخي دوستان تصور كردنده بودند كه منظورم از «جهنم» در بحث «جامعهشناسي جهنم»، جامعه كنوني ايران است حال آنكه واقعا «جامعهشناسي جهنم»، جامعهشناسي يك اجتماع فرضي است. هدف از «جامعهشناسي جهنم» نهايتا و به طور غيرمستقيم، دست يافتن به چگونگي لايههاي پنهان در جامعه كنوني ايران (و ايضا هر جامعهاي) به روش تمثيلي و با مشابهتسازي از طريق باورهاي سنتي در خصوص جهنم به عنوان «تنبيه» در چارچوب «نظريه مبادله» است. مثال ميزنم: بر اساس باور ديني در جهنم، افرادي مآوي ميگيرند كه در اين دنيا به عدالت با ديگران رفتار نكردهاند و حقالناس را بالا كشيدهاند. در يادداشتي كه روز شنبه در روزنامه ايران به چاپ رسيد و لينكش در فوق آمد اين موضوع را با زبان ديگري كه امكان چاپش بود، نوشتم. آنجا گفتم كه يك نظامي كه عدالت را در حاشيه قرار دهد با تنبيه از سوي محرومان و تهيدستان مواجه خواهد شد و هشدار دادم كه صداي پاي جنبش محرومان و تهيدستان در كف خيابانهاي شهرهاي بزرگ در ايران به گوش ميرسد. اگر گفته شود: «جامعه جهنمي حاصل جمع مردمي است كه با عدالت در نظر و عمل بيگانهاند و اينگونه جامعه، برآيند مردمي است كه نسبت به مفاهيم مرتبط با عدالت نا آشنا يا بيتفاوتند»، ميتوان گفت: الناس علي دين ملوكهم! به بيان ديگر (عطف به كتاب نظريههاي فرهنگ در قرن بيستم از دكتر بشيريه)، نظام سياسي، فرهنگ ساز و معرفت افزا است. اما در يك جامعه جهنمي، از: فبشر عبادي الذين يستمعون القول و يتبعون الاحسنه، به انحاي گوناگون جلوگيري ميشود (يعني محدودسازي همان كنش ارتباطي هابرماسي!). بنابراين در چنين جامعهاي، مسوولان و صاحبان قدرت از چپ تا راست، كم و بيش، از جنس جهنميها هستند.
👥کانال علوم اجتماعی، مسائل روز
👥@Social_Science