#طرح_برد انجمن اسلامی رویش دانشجویان به مناسبت سالروز صدور فرمان
#مشروطیت ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ سالروز صدور فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه قاجار را می توان به عنوان یک سرآغاز مهم در روند تاریخی آزادی طلبی
و مبارزه علیه استبداد توسط ملت ایران دانست. مشروطیت آغاز یک حرکت تاریخی بود. حرکتی که سلطنت مطلقه پادشاهان را نفی
و مشارکت مردم در امر حکومت را امری ضروری
و لازم می دانست با این حال تاریخ به خوبی نشان داده است که انقلاب های آزادی خواهانه پس از پیروزی، خود بزرگترین قربانیان استبداد می شوند. انقلاب مشروطه نیز از این امر مستثنی نبود. استبداد صغیر محمدعلی شاه قاجار
و پس از آن حکومت پادگانی
و نظامی پهلوی اول که هیچ مخالف سیاسی ای را برنمیتابید
و ادامه آن در دوران پهلوی دوم با سیاست ترس
و زور وتهدید، ملت ستم دیده ایران را بر آن داشت تا بار دیگر برای تعیین سرنوشت خویش فریاد استقلال
و آزادی سر دهند. آنگاه که عدالتخانه تبدیل به دزد خانه شد. آنگاه که در بی کفایتی مطلق نهادهای خدمت رسان به مردم، سازمان اطلاعات
و امنیت کشور یعنی ساواک تبدیل به ریسمان بقای حاکمیت شد
و زندان تبدیل به دانشگاه
و آن هنگام که انتخابات بدون اعمال زر
و زور، به آرزویی محال میمانست، انقلاب
اسلامی یک امید بود.
آزادی طلبی
و استبدادستیزی را می توان به عنوان یک گفتمان مشابه در انقلاب مشروطه
و اتقلاب
اسلامی یافت. نگاه به این مقوله در هر دو انقلاب که با فاصله حدود ۷۰ سال به وقوع پیوستند، حاکی از شباهت های انکار ناپذیری است که رجوع به ایشان می تواند در شرایط فعلی کشور بسیار راهگشا باشد. دو نگاه علامه نایینی
و شیخ فضل الله نوری به مقوله آزادی در عصر مشروطیت حاکی از تفاوتی بنیادین در نگاه به آرای مردم
و حق دخالت مردم در سرنوشت خویش است.
علامه نایینی در کتاب تنبیه الامة
و تنزیه الملة اینطور مینویسد:
«آزادی
و برابری که در رژیم مشروطه مورد توجه است از هدفهای اصلی پیامبران بهشمار میرفته. پیامبر ما هرگز فراموش نکرد که همهی مردم آزاد
و برابر هستند. رهبران مذهب شیعه میخواستند مسلمانان را از بردگی نجات داده حقوق از دست رفتهشان را بازگردانند.»
برای اینکه مردم آگاه شوند، نائینی به دفاع از آزادی بیان
و قلم میپردازد
و آن را از مراتب آزادی خدادادی به شمار میآورد
و بر این اعتقاد است که حقیقت آزادی بیان
و قلم عبارت از «رها بودن از قید
و تحکمات طواغیت» است. فقدان موانع در راه آزادی قلم
و بیان موجبات تنبه
و گشایش چشم
و گوش مردم، پی بردن آنان به مبادی ترقی
و استقلال، قومیتشناسی، اهتمام به حفظ دین
و آیین، انسجام در کسب آزادی خدادادی، اخذ حقوق غصب شده، برخورداری از تحصیل معارف
و تهذیب اخلاق
و... میشود.
پیروی از رأی اکثریت که به عنوان مبنای عمل در امور سیاسی
و اجتماعی پذیرفته شده است از جانب نائینی نیز مورد تأیید قرار میگیرد. همچنین وی مشروعیت هیأت نظارت (مجتهدین ناظر بر قوانین تصویب شده در مجلس) را نیز منوط به رأی ملت میداند
و هیچ قید دیگری را معتبر نمیداند: «مشروعیت نظارت هیأت منتخبه مبعوثان بنابر اصول اهل سنت
و جماعت که اختیارات اهل حل
و عقد امت را در این امور متبع دانستهاند، به نفس انتخاب ملت متحقق
و متوقف بر امر دیگری نخواهد بود.»
در نقطه مقابل شیخ فض الله نوری به صراحت از امتناع آزادی در متون دینی سخن میگوید
و معتقد است: «بنای قرآن بر آزاد نبودن قلم
و لسان است.» اساساً وی نه تنها با آزادیهای مضاف مخالف است، بلکه حتی پیشنهاد میکند واژه آزادی از بحثهای موجود حذف شود: «اگر از من میشنوید، لفظ آزادی را بردارید که عاقبت این حرف ما را مفتضح خواهد کرد.»
همچنان که شیخ به آزادی وقعی نمینهد
و معتقد به امتناع آزادی در اسلام میشود، اعتبار رأی اکثریت را نیز نمیپذیرد
و معتقد است: «اعتبار به اکثریت آرا به مذهب امامیه غلط است.» در نگاه وی ولایت در زمان غیبت امام زمان «با فقها
و مجتهدین است نه فلان بقال
و بزاز.» به این ترتیب میتوان گفت مردم
و به تبع آن اکثریت جایگاهی در اندیشه شیخ
و در حکومت مورد نظر وی ندارند
و طبیعی است که در این صورت مردم مطیعاند
و هیچ گونه آزادی
و اختیاری ندارند تا دست به انتخاب بزنند.
بدون تردید شناخت هر چه بیشتر نظرات
و آرای متفکرین
و افراد برجسته عصر مشروطه در شرایط فعلی کشور که عدم توجه به تاریخ
و ضعف حافظه تاریخی از بزرگترین مشکلات جامعه است، می تواند در شناخت خاستگاه
و ریشه های جریانات فکری حال حاضر بسیار مفید
و مثمر ثمر باشد.
#انجمن_اسلامی_رویش_دانشجویان_علم_و_صنعت 🆔@rouyesh_iust