View in Telegram
به ساعت نگاه کردم، شش و بیست دقیقه صبح بود. دوباره خوابیدم. بعد پاشدم. به ساعت نگاه کردم. شش و بیست دقیقه صبح بود. فکر کردم: هوا که هنوز تاریکه، حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام. خوابیدم وقتی پاشدم هوا روشن بود ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود. سراسیمه پا شدم، باورم نمی‌شد که ساعت مرده باشد. به این کارها عادت نداشت. من هم توقع نداشتم. آدم‌ها هم مثل ساعت‌ها هستند. بعضی‌ها کنارمان هستند مثل ساعت، مرتب، همیشگی. آنقدر صبور دورت می‌چرخند که چرخیدنشان را حس نمی‌کنی. بودنشان برایت بی اهمیت می‌شود، همینطور بی ادعا می‌چرخند، بی آنکه بگویند باطری شان دارد تمام می‌شود بعد یکهو روشنی روز خبر می‌دهد که او دیگر نیست. قدر این آدم ها را باید بدانیم قبل از شش و بیست دقیقه...! 🫠جملاتی از جنس سیاست 😎 @POLITICAI_THINKE 🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥🫥
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily