پاسخ بسیار کوتاه به فیلیکوئه
☺️برای پاسخ به این موضوع می گوییم که خروج روح القدس از پدر و پسر از یک سو پشتوانه محکمی در متون این عهد جدید ندارد، اما از سوی دیگر، شورای اول قسطنطنیه در سال 381 م. که: روح القدس، خداوند و بخشنده حیات، بدون اشاره به نقش پسر در این ظهور، از پدر سرچشمه می گیرد.
در لینک زیر میتوانید ببینید که صدور روح القدس تنها از پدر در شورای مقدس نیقیه بر اساس کتاب مقدس عهد جدید بود
🥰https://t.me/Orthodox_Christianity0/1794غربیان فرستادن روح القدس را به خارج از بدن که نه تنها توسط پدر بلکه توسط پسر انجام شده است، نوعی تداوم خروج ابدی در زمان می دانند. به همین دلیل، تعبیر «کسی که از پدر بیرون میآید» به نظر آنها نشأت از پسر را نفی نمیکند، بلکه ما آن را به دلیل برابری یا وحدت پسر با پدر در ذات فرض میکنیم (یوحنا 16). :25 بنابراین، چون پدر روح القدس را نشأت میدهد، پسر نیز از او سرچشمه میگیرد، زیرا هر آنچه که پدر دارد، از آن پسر است (یوحنا 16:25). درست است که وحدت ذات پدر و پسر مستلزم وحدت صفات ابدی است، مانند حضور در هر مکان و قدرت بر هر چیزی... اما همچنین مستلزم این است که آنها دو شخص متمایز باشند و این تمایز، به گفته ی پدران، تنها صفات فروپاشی آنها را متمایز می کند که تعمیم آن چنان که دیدیم جایز نیست، تا موجب سردرگمی و سبالیستی نشود و در نتیجه وجود تثلیث را باطل نکند.
اگر این یک ویژگی اساسی است که بتوانیم آن را تعمیم دهیم، پس باید خروج روح القدس از پدر و پسر را بپذیریم. اما در این صورت به نتایجی می رسیم که کفر و غریب بودن آن حد و مرزی ندارد. به عنوان مثال، اگر روح القدس از پدر نشأت می گیرد زیرا پسر در ذات با پدر متحد است و هر چه پدر دارد از آن پسر است، پس چرا روح القدس از خود او ساطع نمی شود؟ - زیرا او نیز بالذات با آنها متحد است و هر چه دارند مال اوست. چرا پدر و پسر نیز از روح سرچشمه نمی گیرند؟ - پسر از پدر متولد می شود، پس چرا پدر و روح نیز کیفیت تولد را ندارند تا زمانی که در ذات با آنها متحد است و هر چه دارند از آن اوست؟ چرا پسر و روح دارای صفات غیر آغازی و نسلی نیستند که پدر دارد...؟
برخی از متکلمان کاتولیک پاسخ دیگری دارند و آن اینکه دستور اشخاص الهی پدر و پسر و روح القدس است. چون روح القدس به ترتیب سوم است، نمی تواند پسری را به دنیا بیاورد یا کسی را که پیش از او آمده است نشأت دهد، البته در صورت پذیرش، با توجه به اینکه پسر متولد می شود، به نوعی سلسله مراتب و تقدم می انجامد. از پدر قبل از اینکه روح القدس از او خارج شود.
شاید ادعای ذکر شده در بند (د) مبنی بر اینکه روح القدس از پدر و پسر، از یک اصل واحد و با یک نفس سرچشمه می گیرد، کوششی برای فرار از رسیدن به این ترتیب و تقدم زمانی بین فرضیات باشد که خداوند تبارک و تعالی دارد. آگوستین باید توجه داشته باشد و بنابراین تأکید کرده است: «ما نباید (از دو اصل) را بپذیریم زیرا این کاملا ساختگی و احمقانه است. نه، این بدعت است و طبق آموزه جهانی نیست.» در واقع، صرفاً دفاع از خروج روح القدس از پدر و پسر، فی نفسه این است که روح القدس از دو اصل، یعنی دو منبع سرچشمه می گیرد: پدر و پسر، و بنابراین روح القدس را نشأت می گیریم. پیچیده و ساده نیست، زیرا برگرفته از دو منبع است و در این مورد افزودن کلمات (مثل «از اصل واحد و با یک نفس) مفید نیست، زیرا نمی تواند واقعیت ادعای اول را تغییر دهد پدرسالار فوتیوس می گوید: «کدام یک از مسیحیان می تواند اجازه دهد که دو علت در تثلیث مقدس پسر و روح القدس گنجانده شود، بنابراین روح نیز (پسر) می شود... و چرا روح نشأت می گیرد (و خروج از پدر کامل بود (و کامل است زیرا روح یک خدای کامل از یک خدای کامل است)، پس چرا خروج از پسر؟ و چرا؟
بر اساس آنچه در بالا ذکر شد، تراوش روح القدس یک ویژگی اساسی نیست که بتوان آن را به فرضیه ها تعمیم داد، بلکه یک ویژگی فرضی شخصی است که به تنهایی متعلق به پدر است و به وسیله آن از پسر و پسر متمایز می شود. روح القدس. با فرستادن روح القدس در زمان، که به منظور اعطای هدایا و قدرت های او به خلقت است که پسر از طریق تجسم و رستاخیز خود آنها را بازخرید کرد، تفاوت اساسی دارد. شاید منظور استاد از ترکیب یک عبارت بین انتقال و نشأت (یوحنا 15: 26) به منظور تمایز واضح بین آنها و نه نشان دادن این امر است که انتقال به بیرون لزوماً مستلزم ادامه ی ظهور ابدی در زمان است، همانطور که الهیات کاتولیک کتاب ها ادعا می کنند برای اثبات اشتباه این ادعا کافی است که بگوییم اگر آن را بپذیریم باید بپذیریم که پسر از ازل توسط روح القدس متولد می شود، زیرا کتاب مقدس به ما می آموزد که پسر توسط خداوند به جهان فرستاده شده است. روح خداوند بر من است، زیرا او مرا مسح کرده است تا به فقرا بشارت دهم... او مرا برای شفای دل شکستگان فرستاده است.» .
#پارت_1