به چشمهای ماه خیره میشوم و در آنها چشمهای روشنِ تو را میبینم.
بغضِ تاریکی در گلویم جا خوشکردهاست و در سرم پژواکِ ممتدی از دلتنگی تو جریان دارد.
شبیه " استن حنانه"، آن منبرِ چوبیات در مدینه که هر روز بر آن تکیه میزدی دلتنگت هستم و یاد تو تکیهگاه همیشگی خیال من است.
دلتنگم و حنینِ دلتنگیام را با صلوات به سویت روانه میکنم.
گفتهای صبور باشید! صبور باشید تا روزی که کنارِ آن حوضِ روشن همدیگر را ملاقات کنیم.
صبورانه چشمانتظارِ آن روزم. روزی که شفافیتِ نگاه تو را خواهم دید و مهربانی صدایت را خواهم زیست.
سلام و عشق و ارادتم تقدیم روحِ بلندت باد ای بهترین مخلوقِ خدا.
اللهم صل وسلم علی خير خلقك محمد وعلى آله وصحبه وبارك وسلم عليه🤍.
✍🏻نیلوفر دادور
https://t.center/Niloofardadvar