تاریخ ایران با نادر شاه ⚔

دانی که چرا دار مکافات شدیم؟
ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟

کشتیم خرد؛ دار زدیم دانش را،
در بند و اسیر صد خرافات شدیم.

#نادرشاه #تاریخ #اصالت #ایران #خرد #دانش #خرافات #تاریخ_ایران #تخت_جمشید #ایران_باستان

@Naderr_Shah

بمناسبت سیصدو سی وپنجمین فرخنده زادروز پادشاه ایرانزمین، فاتح بزرگ شرق، شاه دلیر جهانگشای سرزمینم، #نادرشاه بزرگ، این کلیپ پیشکش بتمام دوستانی که دل در گرو ایران و ایرانی دارند.

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت حسب‌الحال مشتاقی

پاینده ایران پادشاهی👑

@Naderr_Shah

🔴 داستان زندگی نادرشاه افشار

#ایران #نادرشاه #نادر #تاریخ_ایران

@Naderr_Shah

29 اسفند
#نادرشاه بزرگ در روز «نوروز» وارد دهلی شد

نادر شاه به « #نوروز » و آيينهاي آن مهری فراوان داشت. وي سكه خودنامیده به سكه نادری را در سال 1735 ترسایی، در آئین نیک روز نوروز رايج ساخت و شماری از آن را به رسم پیشکش به منشيها و افسران خود داد كه در يك سوی سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در سوی ديگر سكه اين نبشته ديده ميشود: «نادر ايران زمين». اين نبشته نشان ميدهد كه نادر يك میهن پرست #ايرانی و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي دوره #ساسانيان، #اشكانيان و #هخامنشيان بود. نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشی به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفری اين كشور و دريافت تاج پادشاه هند، براي ورود به دهلی چشم به راه فرارسيدن نوروز شده بود تا در روزی سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس (در آن سال؛ نوروز) وارد دهلي شد و مراسم سال نو را در كاخ «شاه جهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.

پاینده ایران
#جاویدشاه

@Naderr_Shah

بخشی جالب از خاطرات همسر #رضاشاه درباره سواد رضاشاه :

مرحوم آقای #محمدعلی_فروغی خیلی با سواد بود و علاوه بر آنکه طرف مشورت رضاشاه قرار می‌گرفت، ساعتها می‌نشست و برای رضاشاه از تاریخ ایران تعریف می‌کرد و حتی او را تعلیم خط می‌داد و سواد می‌آموخت... چنان قشنگ حرف می‌زد که ما صدای چکاچاک شمشیر #نادرشاه را می‌شنیدیم. کار به جائی رسیده بود که رضاشاه می‌گفت شبها خواب #کوروش هخامنشی و #داریوش را می‌بیند.
یک ملای جوان که خط بسیار خوبی داشت، رضاشاه او را از چالوس آورده به تهران و در دفتر به کار گماشته بود. این ملای جوان هم لباس آخوندی را درآورده و کت و شلواری شده بود و رضاشاه هم اسم او را گذاشت #هیراد.
این آقای هیراد بعدها ترقی کرد و رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی شد و بعضی اوقات هم به رضا شاه سواد می‌آموخت. اسم اصلیش بود #رحیمعلی_فقیه_یعسویی.

رضا شاه در اوائل آدم کم سوادی بود. چون در دیویزیون قزاق با روس‌ها خدمت کرده بود زبان روسی را عین فارسی صحبت می‌کرد. ترکی را هم خیلی عالی حرف می‌زد. چون مدت کمی در نزد وزیرمختار انگلیس به عنوان رئیس محافظین سفارت انگلیس خدمت کرده بود مقداری هم انگلیسی می‌دانست. رو خوانی فارسی را هم بلد بود اما دستخط نداشت. بعد که به تهران قوا کشید معلم خصوصی گرفت و نوشتن یاد گرفت. من هم شب‌ها با او کار می‌کردم و کنار دستش می‌نشستم تا شعرهائی را که می‌گویم بنویسد و تمرین خط کند.

این ضعف رضاشاه نبود که سواد نداشته، بلکه قوت او بوده که علیرغم ‌بی‌سوادی به آن مقام رفیع رسید و فرمانده کل قشون (سردار سپه) شد.

بعد که سواد پیدا کرد، کتابهای مورد علاقه‌اش مربوط به #ناپلئون بود و خیلی در مورد ناپلئون کنجکاوی می‌کرد و به او علاقمند شده بود.


@Naderr_Shah