🚩🚩🚩🚩 #دشمن_ما_همینجاست #دروغ_میگن_امریکاستروشنفکران چپ ضد امپریالیسم امریکا، درکی از ماهیت طبقاتی حاکمیت ایران که تماما بر ضد منافع نیروی کار اکثریت مردم است، ندارند، بدیهی ست که به ورطه دفاع از امریکا ستیزی رژیم گرفتار شوند.
مواردی از موضع گیری به نفع جمهوری اسلامی توسط نوام چامسکی، کالینکوس و دیگر اندیشمندان بوده است.
ذکر نمونه ای در مقاله: پروفسور آبراهامیان و تبرئه جمهوری اسلامی نوشته رامین بهاری از سایت آزادی بیان را ملاحظه کنید:
( آبراهامیان میگوید “انقلاب به بسیاری از اهداف خود رسیده است و در این زمینه موفق بوده. یک تحول عظیم در تغییرات اجتماعی این کشور به ویژه در زمینه گسترش خدمات اجتماعی، آموزشی، برق و فراهم آوردن مزایا و امکانات اجتماعی برای مناطق حاشیهای و حومهها بود در نتیجه شما میتوانید بگوئید انقلاب به دو هدف اصلیاش یعنی استقلال ملی و اصلاحات اجتماعی دست یافته است.”
دو هدف مهم از آن “بسیار”، آزادی بود و عدالت، حال با همان تعبیر علیگونه مذهبی دهه ۵۰، جامعه ایران در هر دو زمینه عقبگرد هم کرده است. سرکوب خشن و شکاف معیشتی شدید در مقایسه با کره جنوبی و ترکیه همسایه نشان بارز عدم موفقیت انقلاب است.!
البته اگر مراد آبراهامیان تشکیل دولت ولایتفقیه و اجرای احکام اسلامی به سبک داعش امروز است بله روحانیت شیعه ۳۷سال است که در”هدف” دستیابی انقلاب اسلامی و حفظ بیضه آن و نیز صدورش در منطقه نیز همچنان “موفق” عمل میکند. )
مشکل چنین نظریه پردازان، بیشتر معرفتی است.
درست است که امپریالیسم همه جا دشمن است، نه اینکه در هر زمان و مکانی باید اولویت تعرض چپ باشد. زیرا در اکثر موارد عامل بی واسطه ی استثمار و ستم همین طبقه حاکم محلی و دولت ملی و خودی است. شفافیت موضع گیری در مقابل امریکا آنگاه که بتواند بکار منفعت خیل مزد بگیران در مبارزه طبقاتی جاری بیاید، ثمربخش خواهد بود.
شعار اول انقلاب که بعد از شاه نوبت امریکاست، برای حمله به دستاوردهای زحکمتشان و تثبیت اقتدارگرایی روحانیت بود، حربه عوام فریبانه ای که هنوز ادامه دارد.
فرج سرکوهی در انتقاد به آنجلا دیویس مینویسد:
" اما حمایت کسانی چون آنجلا دیویس از جمهوری ستم اسلامی را شاید بتوان با کوری ایدئولوژیکی و حماقت سیاسی و عقب ماندگی نظری و سیاسی تحلیل کرد. . . .
مبارزه با سلطه امپریالیستی آمریکا یا هر قدرت سلطهگر دیگری اگر به معنای مبارزه با استبداد، بهرهکشی انسان از انسان، تبعیض، ستمگری و.. ، نباشد چه معنائی دارد و مگر جمهوری ستم اسلامی از ننگینترین نمادهای نظامهای ضد انسانی نیست و مگر مردم ایران در ۴۰ ساله گذشته با این نظام، که بر بستر ارتجاع سیاسی و فرهنگی و نظری و توسعه طلبی و جنگ افروزی، مدعی مبارزه با آمریکا است اما یکی از پلیدترین شکلهای ستم سرمایه و استبداد را بر ایران تحمیل کرده است، درگیر نبوده و نیستند؟
حمایت سازمان اکثریت از «خط ضد امپریالیستی امام» از روانشناسی آقای فرخ نگهدار و باند او برمیخاست که به امید و شیفته کسب سهمی از قدرت بوده و هستند و نیز البته در بیسوادی و باور به خرافههای نظری. "
اما مارال سعید در نوشته سیاست از کدام منظر ! - اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ. بی خیال مبارزه طبقاتی در جامعه امروز است و استدلالی در آشتی فقرا و صاحبان ثروت دارد :
" جناب سرکوهی، در قرن بیست و یکم نمی توان رهرو اندیشه ای بود که با هیچ بنی بشری همراستا نباشد. فرو کاستن سیاست به سیاه و سپید، سرانجامی جز آن ندارد که عرصه ی سیاست را همچون عرصه ی ریاضیات دیده، و یک را با یک برابر بینگاریم.
اگر به دنیای رنگین کمان رنگها پا نهادیم و عقربه ی سیاست ورزی را در راستای انسان و محیط زیست تنظیم نمودیم، آنگاه ضرورتاً و بر پایه ی منافع و شرایط اینجا و آنجا شانه به شانه ی دیگر رنگها خواهیم سائید."
آیا سیاست کشتار بیرحمانه آبان ۹۸ را سیاه و سفید ندیدن، خود درکی غیر واقعی نیست؟ آنچه بر روند زندگی ما جاری است، نظام بندگی و سلطه جهل، دولت های غارتگر است. با حکومت تبعیض و دروغ، در این شرایط جایی برای "دنیای رنگین کمان" خواهد ماند. ؟
مصداق وطنی چنین کسانی بقول محمدرضا نیکفر در توئیت :
"اعلامیه دباشی و دیگران در موءدبانه ترین بیان پرت است. ناتوان از نقد درون مان و به لحاظ معرفتی همتراز دشمن شناسی ولی فقیه است. وقتی مفهوم هایی چون نئولیبرالیسم از تحلیل مشخص اقتصادیِ سیاسی برنیایند گرز کاغذینی می شوند که می توان راحت در هوا چرخاندشان اما به کار رزم واقعی نمی آیند. "
#حسین_خاتمی____________#شورش_گرسنگان#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی#نان_کار_آزادی #شادی_رفاه_آبادی #حق_مسلم_ماست#نان_کار_آزادی_اداره_شورایینان کار آزادی
@NK_Azadi