مناسبات تولیدی موجود میان افراد ضرورتا باید خود را به مثابه مناسبات سیاسی و حقوقی نمایان کند.
این مناسبات درون تقسیم کار در مقابل افراد وجودی مستقل دارند.
در زبان این مناسبات تنها در قالب مفاهیم قابل بیان هستند.این واقعیت که این کلیات و مفاهیم به عنوان قدرتهای رازگونه پذیرفته شدهاند،پیآمد ضروری هستی مستقلی است که مناسبات واقعی،آن را مفروض دانستهاند،آن کلیات و مفاهیم تجلی این مناسبات واقعیاند.به علاوه این پذیرش در آگاهی روزمره ،دانشمندان سیاست و حقوقدانها به این کلیات ارزش ویژه و توسعه بیشتری به آنها دادهاند.
این دانشمندان و حقوقدانان در نتیجه تقسیم کار به پرستش این مفاهیم پرداختهاند.آنها در کلیات،بنیان حقیقی مناسبات مالکیتی واقعی را میبینند به جای این که در مناسبات تولیدی ببینند.
✍ #کارل_مارکس 🔎 از کتاب "ایدئولوژی آلمانی (۱۸۴۶)" نوشتهٔ
کارل
مارکس و فردریش انگلس
📌 #مترجمان_امیر_هوشنگ_افتخاری_محم_قائدی✅ #انقلاب_زن_زندگی_آزادیhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN