کودکان کار و خیابان

#نه‌_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
Канал
Запрещенный контент
Социальные сети
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала کودکان کار و خیابان
@NA_BE_KAR_KOODAKANПродвигать
1,19 тыс.
подписчиков
10 тыс.
фото
6,79 тыс.
видео
8,07 тыс.
ссылок
نه به کار کودکان ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
فرهاد پیرزاد، جانباخته حادثه معدن طبس از شهرستان قوچان با کسب رتبه ۱۸۰ کنکور سراسری در سال ۹۱ فارغ‌التحصیل رشته حقوق دانشگاه فردوسی مشهد بود.

#فاجعه_معدن_طبس
#محاکمه_عاملان_جنایت_معدن_طبس
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN/31947
دومین‌سالگرد قتل حکومتی جاوید نام‌ مهسا موگویی

مهسا موگویی قهرمان تکواندو و آمادگی جسمانی بود که در جریان خیزش ۱۴۰۱  در تاریخ سی و یک  شهریور به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد
]حکومت جمهوری اسلامی مدعی است او در جریان تجمع حضور نداشته است و تیراندازی توسط افراد ناشناس با سلاح جنگی انجام شده است.
یاد و خاطرش گرامی باد

#مهسا_موگوئی
#مهسا_امينی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی_ادامه_دارد
دومین‌سالگرد جاویدنام حدیث‌نجفی
۳۰ شهریور

حدیث نجفی  یکی از معترضان در خیزش ۱۴۰۱ ایران بود که در سی شهریور ماه ۱۴۰۱ در مهرشهر، کرج توسط نیروهای جمهوری اسلامی به قتل رسید و شبانه به خاک سپرده شد. مرگ او بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشته و حدیث نجفی نیز مانند مهسا امینی به نمادی از قدرت‌مندی زنان و اعتراضات مداوم علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد.

#حدیث_نجفی
#مهسا_امينی
#انقلاب_ژینا
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی

https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN/31902
برای #نیکا_شاکرمی

امروز، ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، سالگرد قتل حکومتی نیکا شاکرمی است.

دختر سیاه‌پوش با کتونی‌‌های سفید، که برای شرکت در انقلاب #زن_زندگی_آزادی حوالی بلوار کشاورز از خانه خارج شد و هیچ‌گاه به خانه بازنگشت.
۶ روز بعد پیکر نیکا در پزشکی قانونی کهریزک تحویل خانواده او شد.

روُله جانم تو داغی هستی که هرگز سرد نمیشوی

روُلهَ‌م، هی روُلهَ!

چه می‌کنی تو؟
در آن گورستان دورافتاده
چه می‌کنی تو؟
برگ‌ها
بر زمین می‌ریزند
زیبایی پاییز
تو را کم دارد
در آن گورستان دورافتاده
چه می‌کنی تو؟
چه می‌کنی
با رویاهایت
با ترانه‌هایت؟
جهان
بوم سپیدی ست
خالی
خالی از خنده‌هایت
در آن گورستان تاریک
چه می‌کنی تو؟

پیکر ربوده شده‌ی نیکا شاکرمی را بی اجازه‌ی خانواده اش در گورستانی دور از خرم‌آباد به خاک سپردند، اما حالا میعادگاه آزادیخواهان است.

#نیکا_شاکرمی
#مهسا_امينی
#انقلاب_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

رضا لطفی فقط ۱۹ سال داشت. اهل دهگلان، او از اولین جان‌باختگان خیزش ۱۴۰۱ است، رضا لطفی روز ۲۸ شهریور در دهگلان با شلیک گلوله کشته شد.

راه او را پدر دادخواهش ادامه داد، کمال لطفی، بازداشت شد، ۵ سال حبس برایش صادر کردند و همچنان تحت شدیدترین فشارها هستند.

پدر رضا، پیشتر در پاسخ به ادعای نهادهای  امنیتی مبنی بر اینکه فرزندش توسط "ضدانقلاب" کشته شده، با انتشار یک ویدئو ضمن رد این ادعاها اعلام کرد بود که فرزندش توسط نیروی حکومتی کشته شده است.


۲۸ شهریور سالگرد رضا لطفی است. یادش گرامی، صدای دادخواهان باشیم که حتی اجازه گرفتن مراسم را در مزار ندارند، یعنی حتی اجازه دل‌تنگ شدن برای عزیزانشان را هم ندارند.

#رضا_لطفی
#کمال_لطفی
  #مهسا_امینی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
کودکان کار و خیابان
Photo
آیدا شاکرمی، خواهر جاویدنام #نیکاشاکرمی، که مدتی است از ایران خارج شده است، در یک رشته توئیت از تعداد زیاد کشته‌شده‌ها همزمان با قتل نیکا خبر داده است.

او نوشت:
«روزی که بالاخره بعد از یه عالمه سنگ اندازی و بازی که برای پیدا کردن حتی یک خبر از نیکا برامون درآوردن، مادر و داییم موفق شدن سه عکس از جسد نیکا تو خیابون که با دوربین حرفه‌ای گرفته شده بود رو تو آگاهی شاپور ببینن، ‏(عکس‌هایی که هیچ وقت به انتشار نرسیدن و اون موقع اولین و آخرین باری بود که توسط ما دیده شدن) فایل نیکا یکی از حداقل صد فایلی بود که با سرچ سن پونزده تا بیست و پنج سال فقط تو  محدودهٔ مربوط به حوزه کاریشون بالا اومد.

اسم نیکا فقط یکی از اسم‌هایی بود که خبرش کار
شد... بقیه اون بچه‌ها نه اسمی ازشون بیرون اومد و نه از سرنوشتشون؛ خبری از اجسادشون نشد و نمی‌دونیم با خونواده‌هاشون چی‌کار کردن.
این همه کشته با این رنج سنی فقط تو اون محدودهٔ به خصوص از تهران!

جمهوری اسلامی زندگی ما رو نابود کردی.

خانواده‌های بی‌شماری رو داغدار و وادار به سکوت کردی، برای تک تک بازمانده‌هایی که دادخواهی کردن پرونده‌سازی کردی و به هر طریقی تلاش کردی صداشون رو تو نطفه خفه کنی، ابعاد جنایت‌های کثیفتون خیلی گسترده‌تر از معدود اخباریه که مردم شریف با دست خالی،با گذشتن از جون و زندگی‌شون کمک کردن
به گوش برسه ولی حقیقت پنهان نمی‌مونه.
خون‌هایی که ریختین و زندگی‌هایی که به تباهی و نابودی کشوندین بالاخره روزی غرق‌تون می‌کنه.»



#نیکا_شاکرمی
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان
مادر جاویدنام عرفان رضایی، متنی خطاب به قاتل پسرش منتشر کرد و برای تحت تاثیر قراردادن و بیدار کردن وجدان قاتل، فرض را بر این گرفت که او هم پسری داشته باشد، شاید همسن عرفان.

نوشته خانم فرزانه برزه‌کار به شرح زیر است:


«این پست مخاطب خیلی خاص دارد. بی خاصیت است و به همین دلیل تصمیم گرفتم تلنگری بزنم به وجدان نداشته‌اش برای قاتل عرفانم دستت را گرفته‌ام. تو را بردم کنار دیوار بلند فرمانداری شهر آمل، همان دیواری که به طرز عجیبی بعد از کشتن عرفان با ضخامت و بلند ساخته شد. شاید حالا نرده‌ای نداشته باشد تا بشود داخلش را خوب تماشا کرد. همانجایی که پسرم را کشتی. اما من از همان پشت دیوار به تو یادآوری می‌کنم، دقیقا کجا بودی که تیر را شلیک کردی؟ خودت خوب میدانی، چون بی هدف شلیک نکردی. بعد می‌بینم تو تحت تاثیر قرار نمی‌گیری... انگار وجدان نداری و من تنها تیر خلاصم را روانه می‌کنم شاید وجدانت درد بگیرد و به تو می‌گویم: تیر را اگر به پسر خودت میزدی چه؟ و تو ناگهان دگرگون می‌شوی ... انگار کلمه پسرت تو را نگران کرد. بعد تو را می‌برم به دبستان شاهد آمل، همانجا که پسرم خواندن و نوشتن آموخت.
به تو می‌گویم: تو فرزند داری؟ پسر داری؟ پسر تو توی کدام دبستان خواندن را آموخت؟ اصلا پسرت چند سال دارد؟ اگر هم سن عرفان باشد، نکند هم کلاسی‌اش بوده؟ (و از این فکر دلم می‌لرزد) تو یکی از قسی‌القلب‌ترین پدران جهانی!

اصلا پسرت می‌داند تو جان جوانی را گرفته‌ای؟ و تو حالا کمی منقلب می‌شوی . بعد دستت را می‌گیرم و می‌برم به خانه عرفانم. می‌گویم اینجا خانه‌ایست که عرفانم تازه خو کرده بود. اگر تو فرزندی داری زیاد کوچ نکن. شاید برای فرزندت سخت باشد. ...و تو انگار تازگی‌ها کوچ کرده باشی، حالت بدتر می‌شود. و نگران می‌شوی نکند فرزندت به خانه قبلی خو کرده باشد و آب توی دلش تکان نخورد ... و من دستت را می‌گیرم و تو را می‌برم سینه‌ی قبرستان و توی راه به تو می‌گویم: اینجا همانجاست که نه تنها پسرم، که من هم خو گرفته‌ام به خاکش... جایی که پسرم دفن شده. ( عرفانیه ) و به تو می‌گویم : تو قاتل پسر منی و من هر روز اینجا می‌نشینم و آرزو می‌کنم اگر فرزندی داری، یک روز همینجا توی عرفانیه به خاکش بسپاری. اما دلم نمی ‌ید...الهی پسرت زنده بماند و بداند چه پدر بی‌رحم و قاتلی داشته.
فکر می‌کنم این بزرگترین تقاص گناه تو باشد. فقط ای کاش فرزند پسری داشتی ... اندازه عرفانم ... داری؟!!!!!! ؟؟؟؟!!!! زنده باشد و تقاص پس دادن پدر را ببیند الهی.
و هر روز غبطه بخورد که ای کاش جای عرفان بود و پدرش جان برکف و ایثارگر و با ناموس بود ، نه مال حرام خور و قاتل جوانان و همشهریان.
اگر پسری داشته باشی و هم سن و سال عرفان باشد، پس هنوز سال‌های سال، انگ ِ فرزند ِ تو بودن را باید به دوش بکشد.»

#عرفانیه_آمل
#عرفان_رضایی
#دادخواهی_ادامه_دارد
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرفورمنس «درخت آزادی» بیاد سیاوش نامدار و مادر دادخواهش

حلقه اتحاد جوانان ایران

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
کودکان کار و خیابان
Photo
«اون شب تو بیمارستان تنها شاهدی که میتونست گواهی بده عرفان اینجاست، پیدا کردن این بلوزش بود، لباسی که رد گلوله ازش پیدا بود. گرفتمش توی دستم. با تمام قدرت داد کشیدم این "بلوز عرفان منه"، یکی گفت ببرش خونه نگهش دار!
داد کشیدم. چون حس کردم میخواد بگه این آخرین یادبودیه که از عرفان باید داشته باشی. با تمام قوا بد و بیراه گفتم.
الان وقت جنگیدن نبود. من اومده بودم عرفان رو ببرم، چهره پرستارا، چهره دکتری که انکار می‌کرد "عرفان رضایی نداشتیم"

من نفسم گرفته بود از بس طبقات رو دوییدم، سرم گیج میرفت بس که اسپری تنفسی استفاده کرده بودم.
لباسم از فرط عرق خیس بود داد کشیدم عرفاااااان.
روح عرفان همون اطراف کنارم بود، اونم دید چقدر بهم دروغ گفتن، چقدر التماسشون کردم، چقدر از ناچاری وقتی توجه نکردن داد کشیدم، مطمئنن همونجا کنار باغچه وقتی پاهام سست شد و افتادم، اومد دستم رو گرفت.
من که هیچی نفهمیدم، منتظر بودم یکی خبر بیاره که اونی که مرد بچه‌ی تو نبود. آخی ،پس اون بچه‌ی کدوم بدبختی بود.

میخوام فکر کنم که تو زنده‌ای، مثل همین امروز صبح که برای تو و ارمیا نون و پنیر و گردو لقمه زدم و گذاشتم تو کوله‌ی مدرسه‌تون! از خواب که پریدم دیدم که چقدر شبیه روزمره‌گی بیداریهامون بود.
یکی دیروز بهم گفت: "گفتن هزار باره‌ی این حرفا چه فایده داره؟ مردم به درد خودشون گرفتارن"
گفتم "اینم یکی از این دردا که به اندازه.ی هزار تا درده، من اگه هیچی نگم هم هیچکی یادش نمیره. من میگم چون این تلخی‌ها روزی هزار بار تو ذهنم تکرار میشه. هیچ ظالم و مظلومی از ذهن هیچ کی محو نمیشه لابه لای همین گرفتاری‌های از کله‌ی سحر تا بوق سگ، یادشون نمیره که سی شهریور چی گذشت.

وقتی در یخچالشون رو باز میکنن یادشون نمیره که بابای عرفان ۲۸ ماه جبهه دووم آورد، نیمه جان شد و برگشت و این شد سرنوشت تلخ پسرش و اونا.
هیچ‌کی یادش نمیره کی به عمد کشت و کی بیگناه کشته شد."»

از صفحه مادر عرفان رضایی

#عرفان_رضایی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#محاکمه_آمرین_عاملین_جنایات
#دادخواهی

نیما شفق‌دوست، نوجوان ۱۷ ساله‌ ارومیه‌ای بود که ۱۲ روز با پاهای تیرخورده و حال بد در خانه به صورت پنهانی نگه داشته شد، مقابل چشمان مادر و پدرش برای زندگی جنگید، اما گویی گلوله‌ها قدرتشان از نیما بیشتر بود و جان او را گرفتند و پس از آن با اسلحه بالای سر مادر و پدر ایستادند تا بگویند که نیما با سگ‌گاز‌گرفتگی جان خود را از دست داده است.

اگر چه سخنان این مادر زخم‌خورده درباره نحوه جان‌سپردن نیما پس از تیرخوردن دردناک است، اما او این چنین شرح می‌دهد (اسلاید دوم):
«نیما، روز ۳۰ شهریورماه برای گرفتن پولش به اسلام‌آباد می‌رود، موقع برگشت به خانه درجریان اعتراضات از پشت به پای نیما تیر می‌زنند، نیما روی زمین می‌افتد، همسایه‌ها نیما را به خانه‌‌شان می‌برند و هر دو پای نیما را می‌بندند و پس از آن به خانه عمویش منتقل می‌کنند و عمو نیز نیما را به ماشین به خانه خودمان می‌آورد، سپس نیما را به بیمارستان می‌بریم، اما مقابل در بیمارستان به اندازه‌ای مامور وجود داشت که نیما را به خانه برگرداندیم و به یک دکتر می‌بردیم، چندباری پیش همان دکتر بردیم،  تا اینکه روز ۱۲ مهرماه، حال نیما بسیار بد شد، او را به بیمارستان بردیم،  اما دیگر دیر شده بود، نیما نیم‌ساعت بعد جان شیرین خود را از دست می‌دهد.

جنازه نیما را به ما ندادند، بعد از دو روز وقتی پیکر نیما را به تحویل دادند، ساعت ۱۲ شب از اطلاعات سپاه زنگ زدند که  اگر برای نیما مراسم بگیرید،‌جوان‌های دیگرتان را به قتل می‌رسانیم یا به عبارتی می‌کشیم، جواب پزشک قانونی که آمد در آن نوشته بود نیما به مرگ طبیعی فوت شده اما پس از خاک سپاری، چند مامور مسلح به خانه‌امان آمدند و با تهدید از ما خواستند که  مصاحبه کنیم و بگوییم که نیما با گازگرفتگی سگ فوت شده است، اما به روح شهیدم قسم، این طور نبوده است.»

این داستان جانکاه کشته شدن نیما شفق دوست است، نوجوانی که نبودش آنچنان برای خانواده سنگین بود که پدرش نیز دوام نیاورد و با رفتن نیما، سکته قلبی کرد و فوت شد.

در جریان خیزش سراسری بیش از ۶۰۰ تن از معترضان کشته‌شدند، شاید دانستن قصه هر کدام و رنجی که هرکدام از خانواده‌ها در نبود عزیزانشان می‌کشند بسیار دردآور  باشد، اما باید بدانیم که تمام آنها در راه آزادی جان خود را از دست دادند،‌ نامشان باید در یادها بماند.

#نیما_شفق_دوست
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ژینا
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم .👇👇👇
🔴شناسایی کنید جهت خنثی سازی

💥این حرامزادهای گشت ارشاد  که در دستگیری  خانمهای هموطن به بهانه حجاب دست داشته را شناسایی کنید

🔥#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#انتقام_میگیریم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصویری از سهیلا ابراهیمی  همسر جانباخته راه آزادی بر مزار فؤاد محمدی

تصویر دیگر دایه هاجر مارابی، مادر جانباخته #فؤاد_محمدی که به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن، بر مزار زنده یاد فواد محمدی در روستای ماویان شهرستان کامیاران. حاضر شد ه بود.

در جریان اعتراض‌های سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ در شهر کامیاران، فواد محمدی، بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی کشته شد.
طبق اطلاعاتی که به دست رسیده فواد محمدی بعد از اصابت گلوله زخمی و به بیمارستان کامیاران منتقل شد، اما به دلیل شدت جراحات و خون‌ریزی جان باخت.
فواد محمدی ۳۸ ساله و پدر دو فرزند بود که در کامیاران مغازه موبایل‌فروشی داشت.


#فؤاد_محمدی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔵 یک ماه بازداشت و بی‌خبری از وضعیت #خسرو_بهادری_قشقایی دانشجو 📍#دانشگاه_شیراز

📄 وی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شیراز است که حدود یک ماه پیش در شیراز بازداشت شده و از آن زمان تاکنون نه تنها هیچ تماسی با خانواده نداشته؛ بلکه تلاش‌های خانواده نیز برای اطلاع از وضعیت او بی‌نتیجه مانده!

🔵#کمیته_دادخواهی

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🎂 تولد مهدی که کودک کار بود و برای حق‌خواهی به خیابان آمد و به قتل رسید!

📅 ۲۳ فروردین
👤 #مهدی_موسوی_نیکو
#️⃣ #انقلاب_زن_زندگی_آزادی

۱۵ ساله و کمک‌کار هزینه‌های خانواده بود که در جریان اعتراضات خیابانی روز ۳۰ شهریور شهر زنجان شرکت کرد و ماموران او را با ضربات باتون به قتل رساندند.
🖤یادش گرامی

🔹#کمیته_دادخواهی

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

📌 #انقلاب_زن_زندگی_آزادی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
🌹 زادروز #حامد_سلحشور است. روایت مرگ و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز. واقعه را که می‌خوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری می‌شود. #دادخواهی_جرم_نیست #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #خون_در_زمین_فرو_نمیرود…
#حامد_سلحشور در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری در روز ۴ آذرماه بازداشت می‌شود، ۵ روز می‌گذرد و خانواده از او خبری به دست نمی‌آورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ می‌زنند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن می‌کنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.

یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته به سر مزارش می‌روند، پیکر او را از خاک بیرون می‌کشند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد می‌کنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک می‌سپارند.(اسلاید دوم)

به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.

حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های  جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.



#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی_جرم_نیست
#دادخواه_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی_ادامه_دارد
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی
#ایستاده‌ایم_تا_پایان



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🌹 زادروز #حامد_سلحشور است.

روایت مرگ و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز. واقعه را که می‌خوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری می‌شود.

#دادخواهی_جرم_نیست
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#خون_در_زمین_فرو_نمیرود



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
بگذارید برگردم:
برایِ ناتمامِ خاطرات
برایِ پرواز
و برایِ ابدیتِ یک بوسه و
کوچه ای فراموشْ شده در انتهایِ  پاییزْ گونِ حافظه
بگذارید برگردم ...
بگذارید بالْ نوازِ فرشته گان
بر غریبْ گسترِ کهنْ سالِ سرزمین اَم
بتابد
و من،
از دقایقِ بی مرز
از حوالیِ دریچه و دریا
عبور کنم
شاید که!
هر آدمی نیز
به تمثیلِ من و پرندگان
این ژندهْ پوستینِ بطالت را
رها کند:
و مشعلِ اندیشه و
تُردِ احساس
تقدیرِ انسانِ معاصر شود
آری ...
ای گزمه هایِ وحشت و فریب
و ای شومْ زادِگانِ مقدسْ پیشه یِ منارهْ پرست
که نطق و نگاه و تقوایِ تان
سراسر،
جنون و دشنه و تابوت است:
بگذارید
تا چونان قوها
برگردم
و در برابرِ نفرت و دروغ
تصویری یا نجوایی از آینه و آسمان باشم و
خیانتْ پوشِ سایه ها را
به هر خلقِ محروم و مظلوم، خبر دهم!
بگذارید
برگردم
 



📚 #فدریکو_خسوس_گارسیا_لورکا

#ترجمه_امید_آدینه

🌹 #برای_نیکا_شاکرمی


#زن_زندگی_آزادی

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

#خون_در_زمین_فرو_نمی‌رود

#ما_خاموش_شدنی_نیستیم

#انقلاب_ادامه_دارد






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
Music Students – Be Khak e Sorkh e Iran Qasam
"به خاک سرخ ایران قسم"

به خاک سرخ ایران قسم
به عصمت این عصیان قسم
به اشک کُرد از بغض بلوچ
به غیرت هم‌رزمان قسم
که می‌دمد سپیده‌دم
دوباره بر فراز ایران من
چو بشکند طلسم شب
دوباره می‌شود وطن، این وطن

قسم به دریای اشک و خون
به جوشش سیلاب درون
قسم به بغض بگشوده‌راه
به نعره‌های خشم و جنون
که روز نو چو بر دمد
ز دیو شوم شب نماند نشان
که بشکفد به باغ ما
شکوفه های سرخ صد ارغوان


آزادی!
به پای عهد با تو بسته می‌مانم
تورا به گوش شهر خسته می‌خوانم
که از تو پشت شب‌‌‌ شکسته، می‌دانم

آزادی!
به نای پاره‌ات صدا کردیم
ما دیگر ز راه رفته بر‌نمی‌گردیم
که این شفق،
یادگار از عاشقان خفته در خون می‌ماند

به خاک سرخ ایران قسم‌...


#فرهنگ_و_هنر_اعتراضی

#جمعی_از_دانشجویان_موسیقی

#نه‌_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

#انقلاب_ادامه_دارد





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
بازداشت دوباره #کمال_لطفی، پدر رضا لطفی از جانباختگان جنبش انقلابی ژن ژیان ئازادی در شهر دهگلان #انقلاب_زن_زندگی_آزادی #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کمال لطفی در تاریخ ۲۱ فروردین سال جاری برای دومین بار پس از جانباختن پسرش بازداشت شد.

کمال لطفی، پدر رضا لطفی از اولین جانباختگان راه آزادی در جنبش انقلابی ژن ژیان ئازادی است که ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراض به قتل حکومتی ژینا امینی در شهر دهگلان توسط عوامل رژیم و با گلوله جنگی به قتل رسید.

کمال لطفی در روزهای اول جنبش انقلابی ژن ژیان ئازادی با انتشار کلیپی سناریو حکومت جهت انتساب قتل فرزندش به عواملی غیراز عوامل رژیم را برهم زد و صراحتا از قتل پسرش توسط عوامل رژیم نام برد و در اعتراض به کشته شدن تنها پسرش چندین بار با سخنرانی بر مزار او خامنه‌ای را قاتل فرزندش و دیگر جانباختگان جنبش انقلابی ژن ژیان ئازادی دانست که این سخنان موجب دستگیری او در ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ شد.
این پدر شجاع نه با تهدید نه تطمیع و نه بازداشت طولانی مدت حاضر به سکوت نشدە ایت صدای #کمال_لطفی باشیم.

تصاویر بازبخش

#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی_جرم_نیست
#دادخواه_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی_ادامه_دارد
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی
#ایستاده‌ایم_تا_پایان.



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
Ещё