کودکان کار و خیابان

#سرخط
Channel
Prohibited Content
Social Networks
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel کودکان کار و خیابان
@NA_BE_KAR_KOODAKANPromote
1.19K
subscribers
10K
photos
6.79K
videos
8.07K
links
نه به کار کودکان ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
کودکان کار و خیابان
#کارگران_متحد_شوید https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴 اصطلاحا می‌گویند برادرکشی
متن از گروه نویسندگان #سرخط

صبح دیروز ۱ تیر ماە ۱۴۰۲ میان دو شاخە کوملە، سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان ایران و همچنین سازمان زحمتکشان کردستان درگیری مسلحانەای اتفاق افتاد کە بە کشتە شدن دو تن از پیشمرگەهای سازمان زحمتکشان و زخمی شدن چند تن دیگر در اردوگاە این احزاب در زرگویز منتهی شد.
با حمله آمریکا به افغانستان و سپس عراق میان بخشی از نیروهای چپ و مارکسیست، مائوئیست و ... این تصور ایجاد شد کە این تهاجمات پروندە چپگرایی در خاورمیانە را برای همیشە خواهد بست و در نتیجە با چرخش بە سمت ناسیونالیسم و توهم انطباق با وضعیت جدید، عملا هم بە بحران ایدئولوژیک بریدن از نبرد طبقاتی دامن زدند و هم زمینە استحالە در گفتمانهای رقیب مانند ملی‌گرایی و لیبرالیسم ملی را فراهم کردند.
این دو سازمان، ابتدا با انشعاب از شاخە کردستانی حزب کمونیست ایران کوملە، سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان ایران را تاسیس کردند اما در ادامە همین سازمان هم چندپارە شد و سازمان زحمتکشان کردستان ایران از آن منشعب شد.
رهبری این دو سازمان بر عهدە «عبداللە مهتدی»، دبیر کل سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان و پسر عمویش «عمر ایلخانی‌زاده» دبیرکل سازمان زحمتکشان کردستان است. از اسامی این سازمان‌ها میزان اختلاف ایدئولوژیک و سیاسی این دو را می‌توان فهمید کە در واقع علت انشعاب نە مسئلەای فکری یا سیاسی بلکە بیشتر مسئلە بر سر قدرت است.
اعضای این دو سازمان در طول سالهای گذشتە چند باری با هم درگیر شدەاند اما تلاش برای اتحاد مجدد هم بودە، خصوصا با اوج‌گیری قیام ژینا، همگرایی میان این احزاب هم سرعت بیشتری گرفت و حتی بە اتحاد مجدد هم رسیدند، اما با پیوستن عبداللە مهتدی بە پیمان جرج تاون، فعالان کرد این اقدام را نوعی انتحار سیاسی تعبیر کردند و انتقادات علیە وی بالا گرفت و بە درون حزب مطلوب وی هم رسید و در نهایت این اختلافات و انتقادات دوبارە این دو سازمان را در آستانە انشعاب قرار داد. در همین راستا روز چهارشنبە ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ سازمان زحمتکشان کردستان با انتشار بیانیەای همگرایی با عبداللە مهتدی و حزب او را شکست خوردە توصیف کرد و اعلام کرد کە از این بە بعد در زیر نام سازمان زحمتکشان کردستان بە فعالیتهای خود ادامە می‌دهند.
در پی این اطلاعیە از دو روز پیش دفتر مرکزی این سازمان توسط نیروهای سازمان شورشگران زحمتکشان (عبداللە مهتدی) محاصرە شدە بود در نهایت دیروز این محاصرە بە جنگ و کشتە شدن دو تن از پیشمرگ‌های سازمان زحمتکشان کردستان (عمر ایلخانی‌زاده) بە نام‌های #سامان_ابراهیمی و #هیوا_صادقی انجامید.
همزمان شادی و خوشحالی سلطنت‌طلبان و حامیان رضا پهلوی دست در دست ارتش سایبری جمهوری اسلامی و ارگان‌های امنیتی حکومت از این اتفاق هرچند میزان پایبندی این نیروها را به افسانه‌هایی چون «فعلا جمهوری اسلامی برود و بعد مردم انتخاب کنند» نشان می‌دهد، آشکار می‌کند این نیروها مانند برادران حزب‌اللهی‌شان از حذف فیزیکی مخالفانشان خوشحال می‌شوند و اگر امروز دست به حذف نمی‌زنند به این دلیل است که قدرت ندارند اما در عین‌حال ناشی از بلاهت تاریخی فاشیسم ایرانی مجتمع‌شده حول رضا پهلوی هم است.
این نیروها نمی‌فهمند در صورتی که زمانی به قدرت دست یابند در مقابل مسئله‌ی ملی و به‌طور مشخص مسئله‌ی کردستان یا باید دست به سرکوب و کشتار بزنند که نتیجه‌ای بهتر از جمهوری اسلامی عاید آنها نخواهد شد یا باید بتوانند در میان ملت‌های تحت ستم متحدان خائنی را بیابند که با دادن امتیاز به آنها نیروهای دیگر را سرکوب و منزوی کنند. اتفاقا نه فقط مهتدی که متحد سابق رضا پهلوی در پیمان جرج تاون بوده، بلکه همچنین ایلخانی‌زاده و گرایش غالب در این دو سازمان و تجربه‌ی نیروهای مشابه در اقلیم کردستان عراق نشان می‌دهد که همین جریانات هستند که قابلیت سازش با فاشیسم مرکزگرای ایرانی-پهلوی را دارند و در سودای به دست آوردن قدرت به شکل بنیادین با جنبش «ژن ژیان ئازادی» و حق تعیین سرنوشت ملت‌های تحت ستم در تضاد قرار می‌گیرند. حکایت دار و دسته‌ی ابلهان حول پهلوی که حماقت فاشیستی توان تحلیل را از مغزهایشان ربوده است در ارتباط با درگیری داخلی متحدان بالقوه و بالفعل خودشان در کردستان، علاوه بر اینکه میزان دیگری‌ستیزی فاشیست‌ها را نشان می‌دهد، در ضمن حکایت آن کسی است که بر سر شاخ بن می‌برید و البته انتظار داشتن چنین شعوری از چماقداران پهلوی بدون شک انتظار زیادی است.

#رهبر_ما_کارگران_سنگر_ما_خیابان




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#سپیده_فرهان #جنبش_زنان #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴 در ضرورت مراقبت و رفاقت؛ در روزهایی که بیش از همیشه به یکدیگر نیازمندیم

امروز یکی از ما از میان‌مان رفت. دیروز نیز. پریروز هم. روز قبل و ماه قبل نیز… حالا دارد هی از عدد ما کم می‌شود. خبر اعدام. خبر خودکشی در زندان. خبر مرگ ناگهانی و خودکشی زندانیان پس از آزادی. مرگ قربانیان کودک‌همسری و اسیدپاشی. مرگ کارگران در اثر عدم ایمنی محیط کار یا خودکشی در اثر فشارهای مالی. خودسوزی زنان در ایلام. خودکشی رفقایمان در تبعید. مرگ.. مرگ.. مرگ
آن‌ها که با گلوله‌‌‌ی مستقیم و طناب دار و زیر شکنجه جلادان جمهوری اسلامی به قتل رسیدند به کنار، مرگ‌های ناگهانی و خودکشی عزیزان‌مان نیز کشتار مستقیم این نظام مرگ‌خوار است.
ما نمی‌خواهیم خواست آن‌ها که تصمیم گرفتند و رفتند را نادیده بگیریم. اما خودکشی بی‌شک جمعی‌ترین پدیده فردی است. می‌توان نام هرکدام از رفقا و نزدیکان‌مان که رفتند را در یکی از گروه‌ها و طبقات بالا جا داد. می‌توان دید که چطور خودکشی و مرگ خودخواسته‌ی هر کدام از عزیزان‌مان به حکومت سراسر مرگ و کشتار اسلامی گره خورده است. و خون هر فردی که حتی در ظاهر مرگ را برگزیده است از سرانگشتان نظامی جاری است که امکان هرنوع حیات و زیستی را ناممکن کرده است.
ما می‌دانیم و با گوشت و پوست خود دیده‌ایم که مرگ کسب و کار حکومت اسلامی است. اما در این میان وظیفه ما چیست؟ یا بهتر بگوییم، در برابر این‌همه مرگ و موج از دست‌دادن‌‌‌ها چه باید بکنیم؟
قیام ژینا و شعار «زن، زندگی، آزادی»، به عرصه سیاست ما چیزی افزود که شاید ما به عنوان چپ کمتر به آن پرداختیم و در آن مداقه کردیم. ورود زن و زندگی در کنار خواست آزادی به سپهر سیاسی ایران و میانجی‌گری زنان در طولانی‌ترین خیزش پساانقلاب ۵۷، می بایست توجه ما را بیش از گذشته به زندگی و مراقبت به مثابه چیزی که ایدئولوژی و آرمان‌ جمعی‌مان باشد جلب کند. ما چپ‌ها که سنت مرتضی کیوان‌ها و گلسرخی‌ها داریم و «رفیق» کلیدواژه‌ی زندگی و زبان‌مان است، می‌بایست در این روزهای سخت، بیش از این‌ها رفاقت را رعایت کنیم. ما که سودا و رؤیایمان ساختن زندگی بهتر برای همگان است، می‌بایست بیش از این‌ها اخلاق خودمراقبتی و مراقبت از دیگری را در دستور کار سیاسی‌مان قرار دهیم.
ما که زندگی را به سیاست پیوند زدیم، اگر همچنان چندان در سیاست و مبارزه غرق شویم که فراموش کنیم همه این‌ها قرار بود زندگی بهتری برایمان به ارمغان بیاورد، فعالیتمان به چه کار می‌آید؟ این‌همه مبارزه سیاسی قرار است سقف کدام زمین شود اگر مرگ احاطه‌مان کند و دوستان‌مان را از ما بگیرد؟
واقعیت امروز ما این است که خبر مرگ و از دست دادن احاطه‌مان کرده و این وضعیت هرکسی را تا آستانه فروپاشی می‌برد. ما هم از بخت خوب یا بد شنل جادویی نداریم . کم می‌آوریم و پذیرش رنج و اذعان به ناتوانی خود گشودگی بر روی جهان دیگری، پذیرش او و اتحاد با او در جهان‌مان است و ما می‌دانیم که پیروزی ما در گرو اتحاد ستمدیدگان و رنج‌کشیدگان است.
ما در #سرخط فکر می‌کنیم امروز، مراقبت جسمی و روحی از خود و دیگری، سراغ گرفتن از رفیقان‌، گشودن آغوش‌مان بر روی آن‌ها، به رسمیت شناختن سیاهی این روزها و حرف از زدن از رنجی است که می‌بریم و شنیدن از دردی که عزیزان و رفقایمان می‌کشند، نه صرفا یک کار شرافتمندانه بلکه بخشی از بازگشت به سیاست جمعی است.
همه ما خوب می‌دانیم اتمیزه شدن جامعه، تبدیل شدن مای جمعی به افراد دور افتاده، طرد شده، تنها و افسرده برای جمهوری اسلامی به‌عنوان مسبب سیاه‌روزی امروز ما  نعمت است! از این رو، باید روح همدلی را که در روزهای «قیام ژینا» بیش از پیش در جامعه دمیده شده بود، زنده نگاه داریم و اینگونه دشمنان زندگی را در رسیدن به هدف خود که قتل عام ماست، ناکام بگذاریم. پس با یکدیگر حرف بزنیم و مطمئن باشیم این یکی از سیاسی‌ترین کارهای امروز و بخشی از رسالت اجتماعی ماست.

#سپیده_فرهان
#مراقبت
#رفاقت





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴 جان مهدی صدفیان، حسین سرخوش و محمدحسین غضنفری در خطر جدی است

از دو روز پیش سه جوان انقلابی از اهالی روستای آبکنار بندر انزلی بازداشت و به جای نامعلومی منتقل شده‌اند. نزدیکان و بستگان آنها بنا به دلایل متقن گمان می‌کنند این سه جوان تحت شکنجه‌های شدید قرار دارند. این دلایل متقن بنا به ملاحظات امنیتی منتشر نمی‌شود اما نزد ما در #سرخط محفوظ است.
به گفته‌ی منابع محلی این جوان‌ها برخاسته از خانواده‌های فرودست و کارگری آبکنار بوده‌اند.
*عکس مربوط به مهدی صدفیان است.
#مهدی_صدفیان
#حسین_سرخوش
#محمدحسین_غضنفری
#زندانی_سیاسی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قیام_زندگی
#قیام_ژینا
🔴 حمله‌ی پلیس به #دستفروشان لردگان با نظارت شهردار


#سرخط : در شرایطی که بیکاری و تورم افسارگسیخته می‌تازند شده روز به روز جمعیت بیشتری از کارگران اخراجی و بیکار را له می‌کنند، حکومت نیز به‌عنوان کارگزار و پادوی سرمایه‌داران آخرین تلاش‌های #تهیدستان برای بقا را از بین می‌برد. کارگران بیکاری که با وام و نزول، بساط کوچکی برای امرار معاش خانواده برپا کرده‌اند با حضور شخص شهردار لردگان از هستی ساقط و اگر نسبت به‌ این‌ ستم آشکار اعتراض بکنند با ردیفی از اتهامات امنیتی و سیاسی روانه‌ی زندان می‌شوند‌.

همین امروز هم که جمعی از کارگران و بازنشستگان در اعتراض به پایین بودن #دستمزد تجمع کردند، توسط پلیس لت و پار شدند.

پانوشت: در همین شرایط مشتی پادویِ حقیر حکومت که با کیس‌های پناهندگی در اروپا و آمریکا رحل اقامت افکنده‌اند، سخن گفتن از این وحشی‌گیریِ آخوندها و سپاهيانِ ارتجاع و سرمایه را " سیاه‌نمایی" علیه محور کذایی مقاومت تلقی کرده و با سراسیمه برای دفاع از رهبرِ ضدانقلابِ حاکم خاک به چشم کارگران و فعالان کارگری می‌‌پاشند.




#معیشت_کارگران
#دستفروشی
#طبقه_کارگر
#اقتدار_ملی
#محور_کذایی_مقاومت


@NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴 #سرخط : به‌مناسبت روز جهانی پیشگیری از کودک‌آزاری


سال جاری، سالی مملو از «افزایش خشونت» (در کلیت خشونت علیه زنان، زن‌کشی، کودک‌آزاری و افزایش خشونت ساختاری دستگاه سرکوبگر جمهوری اسلامی) تا به امروز بوده است.
فروپاشی اقتصادی ‌و تحمیل فقر روزافزون بر سفره‌ی کارگران و فرودستان، تمامی تبعات خود را بر شاکله‌ی زیستی جمعیت محروم از سرمایه قرار داده است.
در دو ماهه‌ی نخست سال جاری که گزارش‌های افزایش خشونت‌های خانگی علیه زنان جهان در دوران قرنطینه‌ی اجباری ناشی از اپیدمی کرونا منتشر می‌شد، اخبار زن‌کشی‌های سریالی و قتل دختران نوجوان به‌دست پدران‌شان به‌مثابه تکانه‌ای دهشتناک در فضای ملتهب موجود، سر برآورد. این رویه‌ی سریالی در عین ماهیت فاجعه‌بار آن، پس از مدتی در لابلای سیل حوادث، سرکوب‌ها، نابرابری‌های ساختاری و مواجهه با گرانی‌های افسارگسیخته، «عادی سازی» و به یک «جنایت سریالی» در سطح رسانه‌ها بدل شد.
در این میان، آمار محرومیت بیش از ۴ میلیون دانش‌آموز مناطق فرودست از گوشی‌های هوشمند و آموزش مجازی، در کنار روند زنجیره‌ای خودکشی کودکان در شهرهای ایران، صحبت از «بررسی افزایش خشونت خانگی در قرنطینه‌ی ناشی از کرونا» و «بررسی تبعات منفی آموزش غیرحضوری بر روان کودکان» را از اساس در وهله‌ی دوم و چه بسا فاقد موضوعیت کرد!

در حقیقت، تبعیض ساختاری و سلب مالکیت جمعی از ثروت عمومی، کاری کرده است که پرداخت به جلوگیری از خشونت ناشی از کم‌توجهی والدین به فرزندان (Neglect)، تبعات منفی خانه‌نشینی و فقدان حضور جمعی در مدرسه و...از اساس «طبقاتی» معنا شود، مادامی که فقدان ریشه‌ای ابتدایی‌ترین ملزومات معیشتی، کودک را به خودکشی و مرگ واداشته است.

کودک‌آزاری (Child Abuse) به هرگونه آسیب جسمی یا روانی، سواستفاده جنسی یا بهره‌کشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودکان زیر ۱۸ سال گفته می‌شود‌. آزارهای جسمی، جنسی، هیجانی و غفلت در رسیدگی به امور کودکان، در زمره‌ی اصلی‌ترین واحدهای تعریفی کودک‌آزاری قرار می‌گیرند.

رئیس سازمان پزشکی قانونی می‌گوید در حوزه کودک‌آزاری نیز در سال گذشته ۲ هزار و ۴۸۸ پرونده به مراکز این سازمان ارجاع شده و این موارد به نسبت سال قبل ۱۲ و نیم درصد افزایش داشته است.
رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی آذر ماه سال پیش به خبرگزاری پانا گفته بود که حدود یک چهارم تماس‌هایی که با شماره اورژانس این سازمان (۱۲۳) گرفته شده مربوط به کودک‌آزاری است که نسبت به سال قبل "بسیار بیشتر" شده است.

در این میان، وضعیت کودکان کار و مجموع خشونت‌های کلامی، جسمی، آزارهای جنسی و تضییع کامل حق کودکی و حق برخورداری از تحصیل علیه آنان، وضعیت این کودکان را بدل به فاجعه کرده است. کودکان مهاجر مشغول به کار در اصناف و سایر زیرزمین‌های تولیدی و ساختمان‌ها، کودکان زباله‌گرد و استثمار آنان توسط «ارباب‌های طرف قرارداد با سازمان شهرداری»، کودکان حاضر در کوره‌پزخانه‌ها و کودکان گمارده شده در مشاغل خانگی (پیچ‌سازی، لحیم‌کاری و....) تنها نمونه‌ای انگشت‌شمار از مجموع کارگران کودکی است که حق کودکی و آینده‌شان در قبال تامین بخشی از هزینه‌های زندگی و یا استثمار به‌دست کارفرمایان، نابود می‌شود.
به موازات این موارد، کودکان دارای معلولیت و کم‌توان، به نسبت دیگر کودکان، چه از منظر مراقب‌های پزشکی و روانی و چه ایمنی در برابر مجموع آزارهای علیه کودکان، به توجه و مراقبت بیشتری نیاز دارند.
گزارشات متعدد از اعمال آزارهای جسمی و جنسی علیه کودکان دارای معلولیت و عدم توان آنان در بازگو کردن و یا مراقبت حداقلی از خود (در قیاس با دیگر کودکان)، پرداخت حداکثری به امنیت سلامت انان را صد چندان خواهد کرد.
به‌عنوان مثال، کودکان نابینا/کم‌بینا و ناشنوا/کم‌شنوا و کودکان محروم از قدرت تکلم، بیشترین تجربه‌ی ازارهای کلامی را تجربه کرده بودند.

طی سال‌های گذشته، تصویب مفاد مجازات علیه کودک‌آزاری با تمامی افت و‌خیزهای آن در ادوار مجلس برقرار بوده است. پرداخت جریمه‌های نقدی، صدور احکام حبس و زندان و‌ حدود آن توسط کارگروه‌های اجتماعی مجلس مطرح می‌شود، بی‌آنکه به نقش اصلی بازتولید تبعیض و خشونت توسط حاکمیت و عادی‌سازی از نمودهای عینی فقر در جامعه، پرداخته شود. در حقیقت امر، تثبیت فقر و مجموع محرومیت‌های وارد آمده بر زیست کودکان کار، تنها به طرح‌های وحشیانه‌ی جمع‌آوری کودکان، رد مرز کودکان مهاجر و رسمیت بخشی به اربابان طرف قرارداد با سازمان شهرداری انجامیده است و قانونی شدن «کودک همسری» نه در مقام مرگ صد در صدی حق کودکی، که به عنوان اصل تحکیم بنیان خانواده از سوی مجلس و ایدئولوژی حاکم در جمهوری اسلامی، مطرح و دفاع می‌شود! وضعیتی که جان و حق حیات این کودکان را در خطر جدی قرار داده است.

«متن از گروه نویسندگان #سرخط »
@NA_BE_KAR_KOODAKAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #سرخط : تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه بهشتی در ظهر امروز، یک‌شنبه ۲۲ دی‌ماه

⚪️ سپاه بی کفایت، عامل قتل ملت
⚪️ مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر
⚪️ فرمانده‌ی کل قوا، استعفا استعفا

#اعتراض اعتصاب عمومی.
@behnima