کودکان کار و خیابان

#زنان‌_پیشرو
Канал
Запрещенный контент
Социальные сети
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала کودکان کار و خیابان
@NA_BE_KAR_KOODAKANПродвигать
1,19 тыс.
подписчиков
10 тыс.
фото
6,79 тыс.
видео
8,07 тыс.
ссылок
نه به کار کودکان ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
گرامی باد ياد مادران فدائی - تابستان ١٣٥٩ در بندر انزلی

٢٨ مرداد برابر بود با ٤٦ مين سالروز با خون تپيدن رفيق احمد زيبرم گيله مردِ چريك .
اين عكس پس از مراسم در هشتمين سالروز بزرگداشت احمد زيبرم رزمنده سنگر كارگران و زحمتكشان كه مصادف بود با اعلام موجوديت تشكيلات فعالين ( سازمان چريک های فدائی خلق - اقليت ) در بندر انزلی و از اين رفقای مادر دعوت به حضور در مراسم كرديم .
عكس را پس از مراسم كه مادران را برای استراحت به كنار دريا برده بوديم گرفتيم
عكس انتشار نيافته از مادرانِ سياهكل
كنار دريای خزر در بندر انزلی - تابستان ١٣٥٩
مادر زيبرم ، مادر آل آقا ، مادر پنجه شاهی ، مادر كلانتری نيستانكی ، و مادر سلاحی


#مادران_خاوران
#یاد_باد_یاران
#زنان‌_پیشرو





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔖 زنِ مردصفت

یعقوب یسنا

📕در فرهنگِ جامعهٔ مردسالار، انواع برچسب‌ها، توهین، تحقیر و تمسخر بر زنان وارد می‌شود. بدیِ این برچسب‌ها در این است که توهین، تحقیر و تمسخر به حساب نمی‌روند، بلکه به‌عنوان امر فرهنگیِ جاافتاده پذیرفته شده و نهادینه می‌شوند. زنان نیز می‌پذیرند که زن همان چیزی است که فرهنگِ غالبِ مردسالار دربارهٔ آنها می‌گویند.

📗«زنِ مردصفت» یک اصطلاح فرهنگیِ جامعهٔ مردسالار است. این اصطلاح [...] در جامعهٔ مردسالار برای زن به‌عنوان صفت مطرح می‌شود. موقعی‌که مردان می‌خواهند به زنی امتیاز بدهند یا زنی را تحسین کنند می‌گویند فلانی زنِ مردواری است و زنِ مردصفت است.

📙به زنی که در جامعهٔ مردسالار چنین برچسبی زده می‌شود آن زن این را برچسب نمی‌داند؛ به این برچسب افتخار می‌کند و می‌بالد که او مردمانند یا مردصفت است. اینکه به این برچسب می‌بالد دلیل‌های زیاد اجتماعی و فرهنگی دارد. برای اینکه در فرهنگِ جامعهٔ مردسالار هرچه که متعلق به زنان است بد، زشت، ناپسند و محقر دانسته می‌شود؛ برخلاف، هرچه که به مردان نسبت دارد عالی، خوب، پسندیده و باشکوه است. (با اندکی ویرایش به نقل از یسنا، ۱۴۰۰: ۲۲)

📒اگر به معنا و ژرف‌ساخت معرفتیِ اصطلاح «زنِ مردصفت» دقت کنیم، متوجه می‌شویم که در این اصطلاح، توهین و تحقیر نهفته است و زن‌ستیزانه است. در صورتی‌که به جنبهٔ معرفتیِ این اصطلاح بیشتر توجه نکنیم، از ظاهر آن چندان متوجه نمی‌شویم که زن‌ستیزانه باشد و برچسبی برای تحقیر زنان باشد. با توجه به جنبهٔ معرفتیِ این اصطلاح پی می‌بریم که در این اصطلاح زن به‌صورت هستی‌شناسانه توهین و تحقیر شده است.

📔شاید پرسیده شود به اعتبار هستی و وجود زن چگونه در این اصطلاح توهین شده است؟ نخست این اصطلاح ارزش وجودی و هستی‌شناسانهٔ زن را زیر سؤال می‌برد و نفی می‌کند. در این نفی، زن فاقد ارزش وجودی و اعتبار هستی‌شناسانه می‌شود. گویا زن هیچ صفت و ارزشی ندارد. اگر زنی ارزش و صفتی دارد، آن ارزش و صفت این است که برچسب اوصاف مردانه به آنها زده شود.

📕اگر فرهنگ مردسالار به زن صفت و اعتبار وجودی قایل باشد، چرا زن را به صفت و اعتبار خودِ زن نسبت نمی‌دهد؟ فرهنگ و زبان جامعهٔ مردسالار زن را از اعتبار و ارزش وجودی و هستی‌شناسانه تهی کرده؛ همهٔ اعتبار را به هستی و وجود مرد خلاصه می‌کند. (همان: ۲۳)

📘بنابراین معنای اصطلاح این است که زن اعتبار، صفت و ارزش ندارد؛ ضدارزش و ضداعتبار است. هرچه بی‌ارزشی و بی‌اعتباری در وجود زن جمع است. پس زنی که نسبتاً از این بی‌اعتباری‌ها دور می‌شود از خوی و کردار مردان تأثیر می‌پذیرد. زن با این تأثیرپذیری مردصفت می‌شود. (همان: ۲۴)

📕در صورتی‌که بخواهیم در فرهنگ و زبان غیرجنسیت‌زده، غیر بدوی و مردسالارانه زندگی کنیم، باید در چگونگىِ کاربرد واژگان در زبان توجه کنیم تا تمرینی برای تحول در ساختار ذهنی بدوی تقابلی و مردسالارانهٔ ما شود. (همان: ۳۲)/ زبان‌ورزی

📚 یسنا، یعقوب. (۱۴۰۰). زن‌نامه: نقد گفتمان پدرسالار. کابل: انتشارات مقصودی.

#زبان_جنسیت_زده
#زنان‌_پیشرو





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔖 تو نمی‌دانی، تو نمی‌فهمی، اما مقدسی!

بیشتر از پنج سال پیش اولین مطلبی که در نقد نگاه غالب به مادری نوشته بودم را اینطور آغاز کردم اگر خودم مادر نبودم هرگز این مطلب را نمی‌نوشتم. از مقدس نبودن مادر و تصاویر و تعاریف دروغین از آن نوشتم.

🔺وقتی این حرفها از دهان کسی بیرون میآید که خودش مادری را تجربه نکرده احتمال دارد بسیاری از مادران حرفهایش را حمله به خودشان برداشت کنند و گروه دیگر هم حتما معتقدند «مادر بشی میفهمی» یا «چون خودت مادر نشدی اینها را میگویی این در حالی ست که بسیاری از مادران از همان روزهای اول بارداری می‌فهمند که آن تصویر غالب از مادری اگر سراسر دروغ نباشد حداقل بخش بسیار بزرگی از مادران را شامل نمی‌شود. به ما می‌گویند مادر مقدس است و بهشت زیر پای مادران است. به همین راحتی مادران را موجودات فرازمینی و ابرانسانی جلوه می‌دهند.

▫️ انسان دیگری به جز مادر میشناسید که بار تقدس بر شانه هایش تحمیل شده باشد؟ این مدال حلبی تقدس هیچ فایده و حمایتی عاید مادران نمی‌کند بلکه برای آنها و نقششان استانداردهای غیرواقعی افسانه ای و محکوم به شکست میگذارد و مادران هر قدر هم تلاش کنند، به دلیل محدودیت‌های انسانی هرگز مقدس نخواهند شد و این یعنی احساس گناه شرم و تنهایی.

🔺 مادران ناچارند سکوت کنند نمی‌توانند از خستگی‌ها شکست‌ها، پشیمانی‌ها و حسرت‌هایشان بگویند چون تجربه ثابت کرده است به محض اینکه دهان باز کنند، سرزنش می‌شوند یا می‌شنوند ناشکری نکن.

▫️آنها می‌گویند مادران مقدسند یعنی محترم و ارزشمندند! در حالی که برای احترام و ارزشمندی نیازی به تقدس نیست آنها میگویند مادران مقدسند چون مسئولیت‌شان سنگین و جدی‌ست در حالی که برای مسئولیت‌های سنگین به تقدس نیاز نداریم به حمایت نیاز داریم.

🔺 آنها در چشم مادرانی که می‌گویند ما انسانیم و زمینی، شانه‌هایمان تحمل بار سنگین تقدس را ندارد، خیره می‌شوند و می‌گویند نه تو نمیدانی، تو نمیفهمی، اما مقدسی و این تلخ‌ترین بخش ماجراست.

▫️در فقدان ،همدلی حمایت و پذیرش مدال حلبی تقدس را به گردن مادران می‌اندازند در دعواهایشان اول از همه به مادر دیگری ناسزا می‌گویند، مادری که می‌گوید مقدس نیستم را قضاوت می‌کنند، مادران را برای خطاهای فرزندان بزرگسال‌شان سرزنش می‌کنند اما می‌گویند «مادر مقدس است»

🟡 برای آنها مادر مقدس نیست حتی محترم و ارزشمند هم نیست؛ آنچه مقدس است، تصویر افسانه‌ای است که از مادری برای خودشان ساخته‌اند و حاضرند برای حفظ آن تصویر، مادران را له کنند.

🖍سمانه سوادی

#مادری
#تقدس_مادری
#مادر_مقدس_نیست
#مادری_بدون_فیلتر
#زنان‌_پیشرو




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
حمید حاجی‌زاده " و فرزندش "‌ کارون " توسطِ‌جنایتکارانِ رژیم

یادشان گرامی باد ❤️🌹

#قتل_های_زنجیره_ای

#زنان‌_پیشرو






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
📊 ‏"مجازات مادری"

دوراهی به نام "فرزند" در مسیر شغلی زنان

یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که نرخ اشتغال زنان تقریبا در تمامی کشورها با تولد فرزند تحت تأثیر قرار می‌گیرد؛ محققان این اثر را "مجازات مادری" می‌نامند.

در کشورهای فقیر، زنان پس از ازدواج، معمولا قبل از تولد اولین فرزندشان، از بازار کار کنار می‌روند. از سوی دیگر در کشورهای ثروتمند، تقریبا قسمت عمده شکاف جنسیتی در میزان مشارکت نیروی کار پس از زایمان به وجود می‌آید.

هزینه‌های بالای مراقبت از کودک باعث می‌شود بسیاری از مادران غربی در سال‌های اول زندگی فرزندشان بیکار شوند.

• منبع: دنیای اقتصاد به نقل از گزارش اکونومیک، بر اساس داده‌های جمع‌آوری شده از ۱۳۴ کشور.

#زنان‌_پیشرو
#مادری
#اشتغال_زنان
#فرزندآوری
#شکاف_جنسیتی



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴آیا قانون «مرخصی پریود» ضروری است؟ موافقان و مخالفان چه می‌گویند؟

اسپانیا هنوز تنها کشور اروپایی است که مرخصی پریود را قانونی کرده است. این هفته سوسیالیست‌های فرانسه در رسیدن به این هدف ناکام ماندند. اما مرخصی پریود چرا به بحثی پرچالش بدل شده است؟

«مرخصی پریود» از جمله خواسته‌های فعالان حقوق زنان است که برای برابری در محیط کار تلاش می‌کنند اما کشورهای کمی تا کنون چنین حقی را در قانون برای زنان لحاظ کرده‌اند.
اسپانیا تنها کشور اروپایی است که این قانون را در سال ۲۰۲۱ تصویب کرد و برخی کشورهای شرق آسیا در لحاظ کردن حق زنان برای مرخصی پریود پیشرو هستند، با این حال شرایط اجرای این قانون در هر کشور متفاوت است و شرایط مردسالارانه، تبعیض‌آمیز و سودمحور حاکم بر شرکت‌ها باعث می‌شود که بسیاری زنان از این حق قانونی خود صرفنظر کنند.

چرا مرخصی پریود؟

سناتورهای سوسیالیست فرانسه مرخصی استعلاجی را در موارد درد پریود شامل اندومتریوز پیشنهاد دادند: اگر فرد شاغل نامه‌ای از پزشک با یک سال اعتبار ارائه دهد، این مرخصی می‌تواند تا دو روز در ماه بدون نیاز به اعلام قبلی اعطا شود.

در حال حاضر چند شرکت خصوصی در فرانسه چنین سیستمی را به اجرا گذاشته‌اند بدون آنکه دولت یا قوانين عمومی کار آنها را ملزم کرده باشد.

در جهان فقط چند کشور شامل ژاپن، اندونزی، کره‌جنوبی، تایوان، زامبيا و برخی ایالت‌ها در چین مرخصی پریود را قانونی کرده‌اند.

در بیشتر موارد وجود این قوانين لزوما به معنای شرایط بهتر کاری برای زنان نیست، چرا که فضای مردانه حاکم بر محیط کار، ترس از اخراج یا عدم تمدید قرارداد و در مورد اندونزی نگرانی از «بازرسی بدنی» از سوی شرکت‌ها موجب می‌شود که افراد از گرفتن مرخصی پریود صرف نظر کنند.

در فرانسه هم وزیر بهداشت این کشور گفته بود که حاضر است درباره «شکستن تابوها» صحبت کند اما با عمومی‌سازی این طرح مخالفت کرده بود چون به گفته او در مواردی «خطر تبعیض در استخدام» وجود دارد. 

تصویب قانون مرخصی پریود معمولا با مخالفت گروه‌های راستگرای هوادار کوچک‌سازی دولت و کاهش بودجه عمومی همراه است.

🟡با این حال موافقان طرح می‌گویند که این نوع عمومی‌سازی بحث پریود اهمیت دارد چرا که باعث می‌شود تابوی پریود دردناک کنار گذاشته شود و «برابر واقعی بین زنان و مردان» در محیط کار ایجاد شود. توجه به این نکته نیز ضروری است که برخی از گروه‌هایی که این درخواست را داده‌اند گروه‌هایی با گرایش سیاسی راست‌ هستند که از جمله دیگر دغدغه‌هایشان بعضا افزایش «قدرت خانواده» و افزایش باروری زنان است.

#زنان‌_پیشرو
#پریود
#بدن_زن
#اشتغال_زنان
#پریود_تابو_نیست




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
ثبت بیش از ۸۸ هزار مورد سوءاستفاده جنسی طالبان و «بردگی» زنان در افغانستان

روزنامه «۸ صبح» افغانستان به نقل از گزارش ۴۷ صفحه‌ای کنش‌گران مدنی و حقوق بشر این کشور خبر داد، از زمانی که طالبان در افغانستان قدرت را به‌دست گرفت، بیش از ۸۸ هزار و ۴۵۵ مورد سوءاستفاده جنسی این گروه از زنان ثبت شده است.

این گزارش که سه‌شنبه ۲۴ بهمن منتشر شد، به ۱۴ هزار و ۸۱۲ مورد سوءاستفاده جنسی از کودکان و ناپدید‌شدن دست‌کم ۷۰ هزار نفر در دو و نیم سال گذشته اشاره کرده است.

بر اساس این گزارش که از داده‌های گزارش سازمان ملل متحد و مصاحبه با دو میلیون و ۹۰۷ هزار نفر تهیه شده است، اعضای گروه طالبان شماری از زنان را به «بردگی» گرفته و یا آن‌ها را به مکان‌های نامعلومی منتقل کرده‌‌اند.

کنش‌گران جامعه مدنی افغانستان در این گزارش خواستار رسیدگی فوری نهادهای بین‌المللی به وضعیت نگران‌کننده زنان در افغانستان شدند.




#زنان‌_پیشرو
#طالبان
#آزار_جنسی
#زنان_افغانستان




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
زن کشی امروز ساحره کشی دیروز❗️

در قرون وسطی، زنان در همه عرصه‌ها، از معلمی تا تجارت و نویسندگی و به‌ویژه در زمینه درمان‌های پزشکی، تجربه‌های ویژه‌ای داشتند. پس از آن‌که از چارچوب الگوهای مسلط مردانه پافراتر نهادند، به مشکلی برای جامعه فئودالی که نخبگان آن را مردان تشکیل می‌دادند، تبدیل شدند. در قرن‌های ۱۳ و ۱۴  نوعی اعتقاد به زن‌گریزی در میان کشیشان، مردان برجسته و نخبه متداول بود.
که هر زن مستقلی در آن دوران می‌توانست به‌عنوان ساحره یا جادوگر شناخته شود؛ از زن تنها، بیوه، فقیرو مهاجر گرفته تا مزدوج، زنان دهقان، و زنانی که برای طبقات محروم کار درمانگری می‌کردند. در بریتانیا حتی زنانی که قادر به شنا بودند، مورد اتهام جادوگری قرار گرفتند.
ماماهای امروز، ساحره‌های دیروز: زایش، تولد و جادوگری
زنان«ماما» ، در گذشته مورد پیگرد قرار می‌گرفتند. دلیل این عقب‌ماندگی فکری در قرون وسطی، وجود اندیشه‌ای بود که تولد و زایش را نوعی کیفیت جادویی تلقی می‌کرد و معتقد بود ماماهایی که چنین دانشی دارند، دارای قدرت ویژه‌ای هستند.




#نه_به_اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#علیه_زن_کشی
#قصاص
#زنان‌_پیشرو


https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
پرستو فرخی

🔺تاکنون معمولاً رضایت از تجرد معنایی جز پذیرش سرنوشت و تقدیر برای زنان نداشته است. زنان مجرد با انگ و داغ ننگهای مختلف، به مثابه کسانی که روی دست جامعه مانده‌اند، می‌بایست تجرد را با کراهت به حساب بخت نافرجام خود می‌گذاشتند. تجرد برای زنان نه یک انتخاب، بلکه بازتاب انتخاب نشدن از سمت مردان بود. زنانی که باب میل مردان و معیارهای اجتماعی نبودند، تجرد را همچون بار ننگین اجتماعی بر دوش خود حمل می‌کردند که باید با آن سوخت و ساخت.

▫️مادام که زن با ازدواج تعریف می‌شد، تجرد هم مصادف با بی‌هویتی، پوچی و بیچارگی حامل بار ترحم اجتماعی برای او بوده است. در این میان تنها چیزی که تهی از معنا بوده «رضایت» از مجردی برای زنان بوده است. به شکل تاریخی دوگانه تجرد/تأهل با شدت بیشتری برای ارزش‌گذاری بر زنان و محق بودن یا نبودن آنان سایه افکنده است درحالیکه هیچ دوگانه‌ای مردان را مشروط نمی‌کند.

حتی امروزه هم زنان مجرد در بهترین حالت، زن «خودسرپرست» و در بدترین حالت زن «بی‌سرپرست» تعریف می‌شوند. زنان چه متأهل باشند چه مجرد، تاکید بر حضور مردان بر آنان تحمیل می‌شود و حتی برای زن مجرد، صفت «بی‌سرپرست» باید تأکیدی بر نقصان وجودی او باشد. هنوز این مسأله که آیا می‌توان زن بود و سرپرست مذکری نداشت حل نشده و بر زبان آوردن «زن مجرد» بدون اشاره به جای خالی مردی در زندگی آنان به رسمیت شناخته نشده. این سوال که چگونه می‌توان زن بود و همسر نداشت گویا مترادف با این سوال است که چگونه میتوان زنده بود و هوا نداشت! اما با عینک فمینیستی می‌توان از همین نمونه متوجه شد که مردسالاری مثل هوایی است که نفس می‌کشیم! گویا تمام زندگی زن وابسته به حضور مرد است. مشابه همان تمثیل تومای قدیس که می‌گوید «مرد سر زن است».

🟡 برای اثبات جنسیت‌زدگی تجرد و ازدواج به جمله‌های معمول زیر دقت کنیم:

•زن انتخاب می‌شود/مرد انتخاب می‌کند.
•زن منتظر می‌ماند /مرد پیش‌قدم می‌شود.
•زن به خانه شوهر می‌رود/مرد او را می‌پذیرد.
•زن مجرد، خواستگار نداشته/مرد مجرد کسی را انتخاب نکرده.
•زن گرفته می‌شود/مرد، زن می‌گیرد.
•زن نام‌خانوادگی‌اش مخدوش می‌شود/مرد آن را حفظ می‌کند.
•زن با ازدواج از گذشته قطع می‌شود/مرد آن را ادامه می‌دهد.
•زن تبدیل به زن شوهردار می‌شود/برای مرد معادلی جهت تأکید بر سرپرست وجود ندارد.
•زن تبدیل به دارایی مرد می‌شود/مرد، خانواده تشکیل می‌دهد.
•زن فردیت و هویت قبلی خود را از می‌دهد/مرد آن را با تشخص بیشتری ادامه می‌دهد.
•زن حق آزادی خود را از دست می‌دهد/مرد آزادی زن را هم از آن خود می‌کند.
•زن تصاحب می‌شود/مرد تصاحب می‌کند.
•زن تمام خود و بویژه بدن خود را وقف زندگی مشترک می‌کند/مرد مقداری از خود را.
•زن متعلقات خانواده می‌شود/مرد رییس خانواده می‌شود.
•زن حقوق خود را از دست می‌دهد/مرد بر آن می‌افزاید.
•زن فرمان می‌برد/مرد فرمان می‌دهد.
•زن خوشبخت می‌شود/مرد سروسامان می‌گیرد.
•زن به سرپرستی گرفته می‌شود/مرد سرپرستی می‌کند.
•زن ضمیمه می‌شود/مرد ضمیمه می‌کند.
•زن از دختر مردی به همسر مردی دیگر تغییر هویت می‌دهد/مرد در «مرد بودن» خود بیشتر ریشه می‌اندازد.
•زن وقف ازخودبیگانگی می‌شود/مرد مصمم‌تر بر انبساط وجود خود تأکید می‌کند.
•زن به سمت هویت «در خود» میل می‌کند/مرد به سمت «برای خود» خیز برمی‌دارد.
•زن نردبان ترقی می‌شود/مرد پله ها را بالا می‌رود.
•زن وظایف خانگی انجام می‌دهد/مرد (گاهی) «کمک» می‌کند.
•زن اجازه می‌گیرد/مرد اجازه می‌دهد.
•زن بله می‌گوید/مرد بله می‌گیرد.
•زن طلاق می‌خواهد/مرد طلاق می‌دهد.
•زن وقف تکرار می‌شود/مرد مشغول تعالی و...

با نه گفتن زنان به ازدواج و تبدیل زن مجرد منفعل پیشین و برگزیده نشده از سمت مردان، به زنان مجرد خودمختار امروزی که با فاعلیت زن‌محور خود دست رد به سینه تقدیر محتوم ازدواج می‌زنند، شاهد ظهور نوع جدیدی از زنان هستیم که شاید بتوان با وام‌گیری از اصطلاح «جنس سوم» دوبووار در توصیف زنانی که در دوران پساقاعدگی کارکردهای بدنی‌شان نه در خدمت به نهاد مردسالاری بلکه به اختیار اهداف فردی درمی‌آید، بر جنس دیگری تاکید کنیم که نه مشابه جنس سوم (با استهلاک بدنی و تقدیر بیولوژیکی)، بلکه با اراده فردی برای قطع هرگونه تعیین سرنوشت تحمیلی برای زندگی خود، نوع جدید از زن بودن را به نمایش می‌گذارد.

🔺زنانی که تعریف زن از «نه_مرد» بودن را به هویت قائم به ذات خود تغییر می‌دهند‌. بیولوژیک، قلم تقدیر آنان نیست بلکه خود مقدر می‌سازند. آنها روی دست جامعه نمانده‌اند بلکه آمده‌اند تا جامعه را تغییر دهند. آنها تسلیم معیارهای جامعه برای انتخاب شدن نمی‌شوند بلکه خود معیار تعیین می‌کنند، آنان مبارز هستند تازمانی که زن بودن به معنای تسلیم و اطاعت است.

#تجرد
#ازدواج
#زنان_مجرد
#زنان‌_پیشرو



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
📝 تاریخچه زن‌کشی

خلاصه‌ی بخش‌هایی از کتابچه ی زن‌کشی در شیلی توسط گروه نویسندگان رد چیلنا

🖍ترجمه: زهرا نعیمی

🔺خشونت علیه زنان و دختربچه‌ها و نمودهای مختلف آن به اشکال مختلف سرکوب همچون سواستفاده، خشونت و کشتار چند دهه است که در جوامع مدرن امری عادی ولی پنهان شده است. دسته بندی این اعمال در رده‌ی مسائل خصوصی مدت‌ها سبب مسکوت ماندن آن در فضای عمومی بود. اخیراَ از نیمه قرن بیستم زنان خود به پشتوانه‌ی تجارب شخصی و به ویژه فمنیست‌ها از این خشونت خاص به عنوان بازتاب عدم توازن موجود در روابط قدرت زنان و مردان حرف زدند و به عنوان ثمره‌ی سازوکار تابعیت جنس مونث و بی ارزش شدن او در مقابل جنس مذکر بر آن تاکید کردند.

▫️تعریف زن کشی به معنای قتل زنان تنها به دلیل زن بودنشان پیشرفتی بزرگ در درک سیاسی این پدیده ایجاد کرد، زیرا این ساختار نظری شرایطی را که این جرائم در آن رخ می‌دهد آشکار می‌سازد، از خشونتی که علیه زنان اعمال می‌شود خبر می‌دهد و پرده از مجموعه‌ی شیوه‌ها، و روش‌ها و نمایش‌های نمادینی بر می‌دارد که سبب تضعیف جایگاه زن می‌شود و بستر اجتماعیِ آماده برای بروز چنین جنایاتی را مهیا می‌کند.

🔺مفهوم خشونت درون خانوادگی که زیربنای سیاست‌های عمومی و اصلاحات قانون گذاری است عملکرد سیاسی نامرئی سازی مکرر خشونت جنسیتی را دوچندان می‌کند. از یک سو سبب نامرئی سازی/ محو سوژه ی زن در یک نفع مفروض جمعی به نام ” خانواده” می‌شود که خشونت علیه زنان، کودکان، سالمندان و ناتوانان را برابر قرار می‌دهد بی‌آنکه به سلسله مراتب قدرت درون هسته‌ی خانواده و جایگاه وابسته‌ی زنان در رابطه با مردان اشاره کند. به این ترتیب از منشا خشونت علیه زنان و در ادامه از تغییرات لازم برای ریشه کن کردن آن شانه خالی می‌کند.

▫️از سوی دیگر تعریف خشونت به عنوان مفهومی درون خانوادگی خشونت علیه زنان را به فضای خصوصی محدود می‌کند و اجازه‌ی دیده شدن همین خشونت را در خیابان، محیط کار و تمام ساختارهایی که بر اساس همین الگوی جنسیتی شکل گرفته اند، نمی‌دهد و در نتیجه خشونت علیه زنان همچنان نامرئی، بی‌اهمیت و امری شخصی به حساب می‌آید.

🔲 پیش‌زمینه‌ی تئوریک و مفهومی

🔺واژه‌ی زن‌کشی برای نام‌گذاری قتل زنان به دلیل زن بودنشان اولین بار توسط دیانا راسل در دادگاه جهانی جرائم علیه زنان در بروکسل سال 1976 استفاده شد. نام بردن از این جنایات و مشخصات آن سبب شد تا این مرگ‌ها به عنوان خشونت علیه زنان مطرح شده و ویژگی‌ها و ابعاد و گستردگی جهانی این خشونت وحشیانه در حقوق بشری آشکار شود.

▫️خشونت علیه زنان در ساختارهای قدرتی یافت می‌شود که روابط اجتماعی میان زنان و مردان را بر مبنای تفاوت‌های بیولوژیک میان دو جنس تعریف می‌کند، این ساختارها نقش‌ها و ساز‌وکار آن، جایگاه و سلسله مراتب اجتماعی را بر اساس شرایط جنسیتی تعیین می‌کند. نوعی به‌خصوص از خشونت است که ریشه‌هایی تنیده در فرهنگ دارد و همچون مکانیسم اجتماعی پیچیده‌ای برای تضعیف موقعیت زنان و فرمانبرداری آنها از مردان عمل می‌کند و این گونه است که اعمال قدرت میراث جنسیتی مردان محسوب می‌شود.

🔺انواع بسیاری از قتل‌ها که اکنون زن‌کشی محسوب می‌شوند به قتل‌های جمعی زنان به عنوان نوعی از کنترل اجتماعی بر آنان به قرون وسطا برمی‌گردد، شکار و کشتار ساحره هایی که تابع هنجارهای مذهبی و پزشکی نبوده‌اند در محیطی شکل می‌گرفته‌است که امروزه آن را خشونت علیه زنان و زن‌کشی می نامیم. این پدیده در دوران ما به شکل تجاوز، شکنجه، قطع عضو، بردگی جنسی، رابطه با محارم و سواستفاده جنسی میان دختر بچه‌ها درون و بیرون خانواده و بدرفتاری فیزیکی و عاطفی و گاهی جنسی در مورد دیگران بروز می‌کند. به نوعی ادامه‌ی خشونت در زندگی هر زن و هر دختربچه است. هرکدام از انواع خشونت که به مرگ یک زن و یا دختر بچه ختم شود زن‌کشی محسوب می‌شود.

▫️برای درک زن‌کشی لازم است رفتارهای خشونت آمیز علیه زنان را نوعی اعمال قدرت به حساب آورد و به این موارد توجه کرد: غلبه و یا کنترل، فضای رابطه بین قاتل یا قاتلین و مقتول زن، بستر فرهنگی، نابرابری‌های قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و مدارای حکومت و سایر سازمان‌ها با جرم. رابطه‌ی مقتول زن با عامل جنایت و موقعیت اجتماعی هر دو درکنار انگیزه‌های جرم شاخص‌های کلیدی برای تشخیص محرک‌های قدرت در لایه‌های زیرین است.

#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان
#زنان‌_پیشرو



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN