#حامد_سلحشور در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری در روز ۴ آذرماه بازداشت میشود، ۵ روز میگذرد و خانواده از او خبری به دست نمیآورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ میزنند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن میکنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته به سر مزارش میروند، پیکر او را از خاک بیرون میکشند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد میکنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک میسپارند.(اسلاید دوم)
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
#دادخواهی #زن_زندگی_آزادی#دادخواهی_جرم_نیست #دادخواه_زندانی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #دادخواهی_ادامه_دارد #انقلاب_زن_زندگی_آزادی #ایستادهایم_تا_پایانhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN