🌹« صنوبر ، مادر
خدانور لجعی »
💥من مادرم ، خمیده ترین ایستاده ی دنیا
من مادرم ، همان مادری که روزها را
در حسرت دیدار قامت فرزند
و با امید به بوسه بر لبان خندانش
چشم به در دوخته ام .
فرزندم : من منتظرت هستم
« خدانورم » ، یکبار دیگر بیا
بیا ، رو در رویم بایست
و راست به چشمان بی فروغم نگاه کن
این چشمها ، تشنه ی دیدار توست
این چشمها ، همیشه نگران توست
اگر روزی امید این چشمها
به اینکه تو از در خانه می آیی
💥قطع شود ، این چشمها میمیرند
و برای همیشه فروغشان را از دست می دهند
و آن وقت به یکباره همه ی جهان برایم
به سیاهی ابدی فرو خواهد رفت .
فرزند مهربانم بر گرد ،
برگرد با آن خنده های زیبایت
برگرد تا در همین کوچه
و از همین درگاه
رقص آزادی ات را به نظاره بنشینیم
و دور زدن دایره وارت را به دور ساز و دهل
با چشمان تبدارم دنبال کنم
برگرد خدانورم ، برگرد عزیزکم
برگرد که این بار برایت
اسپند دود خواهم کرد
💥تا تو را از گزند خفاشان خون آشام
محفوظ بدارم ، برگرد ...
برگرد که « شیر آباد » دلتنگ توست
برگرد که « زاهدان » دلتنگ توست
برگرد که « ایران » دلتنگ توست
برگرد که « جهان » دلتنگ توست
برگرد تا تمامی جوانان برخیزند
و رها کنند میله ای را که
بیاد لبان خشکیده ات
به دور آن چنگ زده اند
و نام تو را فریاد می زنند
برگرد
خدانور زیبایم
برگرد « شهید خندانم » ، برگرد ...
#جمهوری_سرکوب#زن_زندگی_آزادی#خدانور_لجعیhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN