📝 زن چیست؟
🖋پرستو فرخی
✍ برای تحقیر مردان آنان را به
زن تشبیه میکنند، برای تمجید زنان آنان را به
مرد تشبیه میکنند. مردان از شباهت به زنان به خشم میآیند، زنان از شباهت به مردان به وجد میآیند.
مردان یهودی در دعای صبحگاهی خود میگویند: «متبرک باد پروردگار، خداوندگار ما
و خداوندگار تمام عالمیان که مرا
زن نیافریده»
🔹تقریباً هیچ مردی رضا نمیدهد که
زن باشد،
مرد زاده شدن اولین، اساسیترین
و تصادفیترین بخت مساعدی است که در اختیار
مرد قرار داده شده است؛ بخت مساعدی که تزویر تقلب
و ستم آن بر علیه جنس دیگر، با متبرک شدن به قراردادهای همگانی آسمانی
و زمینی پوشانده شده است.
قریب به اتفاق مدافعان مردسالاری در حالیکه گنجینههای ارزشمند زمین
و آسمان را به مردان اختصاص دادهاند، نسبت به زنان معترض با لحن تفرعنآمیز میگویند: اینها چه میخواهند؟ اندیشمندان
و روانشناسان آنان همچون فروید میگوید آنها بیمار
و روانرنجورند
و گرفتار رشک قضیبی شدهاند، متألهین آنها میگوید این زنان شر
و گناه مطلق هستند وااسفا
زن از بین رفته است، آنها میخواهند
مرد شوند مثل مردان رفتار کنند
و قوانین خلقت را زیرپا گذارند
و جامعهشناسان آنان میگوید این زنان دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند
و باید با نظارتهای اجتماعی، هنجارمند شوند
و سخاوتمندترینشان میگویند آنان خواستار احتراماند: «بانوان» در خور کرامت
و آمیخته به تقدس مادرانه! تمامی این گروهها در حالیکه دوپا را در یک کفش کردهاند که
مرد بودن ارزش است، اصرار دارند که زنان،
زن (نه-
مرد) بمانند
و زنانگی کنند
و حامل ارزشهای قطب منفی انسانی باشند.
⏺واژه «
زن» اغلب لقلقه زبان طنازان
و کمدین هاست؛ اگر از ژانرهای کمدی «
زن» گرفته شود چیزی برای خندیدن، خنداندن باقی نمیماند. جوکها بر مدار داستان زندگی زنان میچرخد:
زن دوم، مادرزن، خواهر، عمه، خاله زنک، اواخواهر، دختر ترشیده
و...چراکه وضعیت
زن مضحکترین
و متناقضترین شرایطی است که نوع بشر به خود دیده است. صفت خانم به مردی دادن، مایه خنده حضار است؛ چراکه مردی را که در نوع خود ممتاز است، یکباره به استضعاف وضع بشری تقلیل میدهد. همچون شاهی که تاج
و تخت خود را به یکباره باخته باشد. چیزی شبیه این ضربالمثل که میگوید "اصبحت امیرا
و امسیت اسیرا"
مردان متهم، با پوشش زنانه مجازات میشوند چراکه
زن بودن، بزرگترین کفاره گناهان برای مردان خاطی است. آنان زنانهپوش میشوند تا برای چند لحظه هم که شده همچون زنان زندگی کنند: این یک تذکار است بر علیه فراموشی؛ بر علیه عادت مردبودن
و مرد زیستن. تا به یاد آوردند که ولینعمت مردسالاری چه امتیازاتی را در چنبره قدرت آنان قرار داده است تا قدردان بوده
و به فکر سرپیچی از این قوانین نیفتند.
مردان در طول تاریخ به خود اجازه دادهاند صفاتی که به زنان نسبت دادهاند را دستمایه فکاهی
و طنز کنند
و از این راه استیجهای کمدی را تصاحب کردهاند
و کسب
و کاری برهم زدهاند؛ اما هیچگاه به زنان اجازه ندادهاند تا خود را از این موقعیت کمیک
و مضحک نجات دهند. غارت زندگی از زنان
و تمسخر
و بهرهکشی از این استضعاف، فرمول همیشگی مردسالاری برای احیاء همزمانِ زندگی
و سرزندگی مردان بوده است.
بین وضعیت
زن و حیوانات تسخیرشده در سیرکهای مردمحور تفاوتی نیست
و این همان اشتراک بین فمینیسم
و وگانیسم است. زنان مشابه حیوانات برای خدمت رام
و تربیت میشوند؛ دستآموزهای ممتاز آن مایه کسب سود
و افتخار است
و بیمایهترین آنها هم در راه اهداف عالیتر ارضای نیازهای بشر، ذبح میشوند.
زن بودن مجمع تمامی آن خصایلی است که مردان داشتهاند اما نخواستهاند به خود منتسب کنند. پس
زن بودن همان
مرد نبودن است
و نمیتوان بدون سخن گفتن از اصل مردانه، فرع زنانه را تعریف کرد.
زن نسبت به
مرد توصیف میشود
و مرد توجیه وجود
زن است. هرچیزی را میتوان با استناد بر ضد خود شناخت. پس میتوان از
زن سخنی از میان نیاورد
و صرفاً به
مرد بودن ارجاع داد؛ این همان حذف نهانی
زن است که دیده
و شناخته نمیشود مگر به قرینه اصل خود. این مرز تمییز بین
زن و مرد میبایست سفت
و سختترین قواعد
و قوانین را تحمیل کند؛ چراکه هرگونه همگرایی بین صفات این دو میتواند به خطری بزرگ بر علیه امتیازهای اصل بشری یعنی مردان تمام شود.
📌موقعیت
زن و زنانگی درحالیکه بزرگترین فرصت بذلهگویی
و شوخ طبعی
و تحقیر را برای مردان فراهم میکند، با شدیدترین تدابیر هم حراست میشود. طنازترین مردان سکسیست، همزمان پرادعاترین نیز در برابر
زن و زنانگی هستند چراکه به شکل تاریخی آنان هم شهرت را خواستهاند هم قدرت را.
⬅️ شاید باید در درجه اول به این سوال اساسی بازگشت: حقیقتاً
زن چیست؟
#برابری_زن_و_مرد#جنبش_زنان#زنانپیشرو#انقلاب_زنانه#همراه_شو#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_استhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN