کودکان کار و خیابان

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است
Channel
Prohibited Content
Social Networks
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel کودکان کار و خیابان
@NA_BE_KAR_KOODAKANPromote
1.19K
subscribers
10K
photos
6.79K
videos
8.07K
links
نه به کار کودکان ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
کودکان کار و خیابان
#سهراب_سپهری #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است #انقلاب_زن_زندگی_آزادی https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید

در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن
ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهاییِ من
شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی‌کرد
و خاصیت عشق این است

کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم ...

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم

ببین عقربک‌های فواره در صفحهٔ ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می‌کنند

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام
بیا ذوب کن
در کف دست من جرم نورانی عشق را ...

مرا گرم کن
و یک بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد آن وقت در پشت
یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد

در این کوچه‌هایی که تاریک هستند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم
بیا تا نترسم من
از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاهِ جرثقیل است

مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد

مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد صدا کن مرا
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو بیدار خواهم شد

و آن وقت ...
حکایت کن
از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن
از گونه‌هایی که من خواب بودم و تر شد

بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید

و آن وقت ...
من مثل ایمانی از تابش استوا گرم
ترا در سر آغاز یک باغ خواهم نشانید ...



#سهراب_سپهری

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است

#انقلاب_زن_زندگی_آزادی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#بدن_زن #زنان_چاق #زنان_سینما #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است #انقلاب_زن_زندگی_آزادی https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔖بدن زنان به مثابه صحنه جرم

نحوه بازنمایی زنان چاق در سینما

✏️کیت هاگن
✏️ترجمه مریم طریقت‌بین

تا قبل از دوره دبیرستان، بارها و بارها فیلم‌های حال و آینده و گوجه‌فرنگی‌های سبز سرخ‌شده را تماشا می‌کردم و مطالب مربوط به میا تایلر و کریستال رِن را روی دیوار اتاق خوابم آویزان کرده بودم تا مثل پرنده‌های عجیب و غریب مورد مطالعه قرار دهم. اما حتی به‌عنوان جوانی که شیفته سینما و تلویزیون است، بیش از دو دهه طول کشید تا بتوانم خودم را در تجسمی زنده و نفس‌گیر ببینم و احساس چاق بودن از دوران کودکی را برای دختر چاقی درک کنم که از طعنه‌ها «اما تو چهره زیبایی داری!» به‌عنوان سپری برای هر حس ناامیدی و مرگ استفاده می‌کند. در این سریال، خودم را در فلانل‌های بزرگ‌تر از سایز که رِی برای پوشاندن بازوهای چاقش می‌پوشید، می‌دیدم که در هر استخر پارتی مورد نگاه‌های خیره ناخوشایند قرار می‌گیرد. مهم‌تر از همه، او در صحنه‌ جلسه‌ مشاوره، خود ده ساله‌اش را تجسم می‌کند و با چشمانی اشک‌آلود به او می‌گوید: «تو همین‌ شکلی هم کامل و بی‌نقص هستی.»

⭐️واقعاَ چند فیلم در طول زندگی‌تان تماشا کرده‌اید که زن چاقی در نقش اصلی بازی کند، فیلمی که دغدغه اصلی آن کاهش سایز نباشد. واقعاً به این موضوع فکر کنید!

حتی بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها (IMDb) در لیست لترباکس در ۵۰ سال گذشته، حدود ۳۰ فیلم را نشان می‌دهد که در آن‌ زن چاقی چیزی شبیه به زندگی من را به تصویر می‌کشد. در کمال تعجب، مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۲، در مجله چاقی که بر روی شخصیت‌های تلویزیونی انجام شده است، نشان می‌دهد که زنان لاغر بیش از حد در تلویزیون نشان داده می‌شوند. اگرچه، تنها پنج درصد از زنان در فرهنگ آمریکایی کم وزن هستند، زنان لاغر یک سوم شخصیت‌های تلویزیونی را تشکیل می‌دهند. با اینکه آمارهای فعلی آمریکا نشان می‌دهد ۳۵ درصد از جمعیت مردان و ۴۰ درصد از زنان در گروه چاق یا دارای اضافه وزن قرار دارند، در تلویزیون فقط ۲۴ درصد از شخصیت‌های مرد و ۱۳ درصد زن را که به این گروه تعلق دارند، مشاهده می‌کنیم.

این چیزی بیش از بازی با اعداد است. همچنین نشان می‌دهد که وقتی شخصیت‌های چاق در تلویزیون نمایش داده می‌شوند، چه اتفاقی برایشان می‌افتد. این مطالعه نشان می‌د‌هد که شخصیت‌های چاق‌تر بیشتر در نقش‌های فرعی دیده می‌شوند؛ کمتر درگیر روابط عاشقانه می‌شوند؛ تعاملات مثبت کمتری نسبت به شخصیت‌های لاغر دارند؛ و اغلب ابژه‌های طنز و شوخی هستند. ای کاش می‌توانستم اطلاعات مشابهی در مورد تصویر زنان چاق در فیلم بیابم، اما علی‌رغم مطالعات دانشگاهی بسیار در مورد بازنمایی سایز، اکثر داده‌های تحقیقاتی بر روی شخصیت‌های لاغرتر در تلویزیون تمرکز دارند. اگر موسسه آننبرگ بتواند این داده‌ها را به‌عنوان بخشی از کار انقلابی خود در مورد جنسیت در این صنعت بررسی کند، بسیار هیجان‌زده خواهم شد.

🟡چگونه می‌توانیم سؤالات پیچیده پیرامون تصاویر زنان چاق در فیلم را درک کنیم، درحالی‌که حتی داده‌های مربوط به حضور سینمایی آن‌ها را ردیابی نمی‌کنیم؟ جای تعجب نیست که اعداد و ارقام نسبتاً غیرقابل اعتمادی که ما در مورد زنان چاق در سینما و تلویزیون داریم، هنوز کاملاً ناامیدکننده هستند. پایگاه داده بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها (IMDB) نشان می‌دهد که از هفت‌ونیم میلیون داده‌ رسانه‌ای فقط ۲۲۸ عنوان به زنان چاق اطلاق شده است که ۱۱۵ عنوان به دختران چاق؛ ۳۵ عنوان به زنان دارای اضافه وزن؛ و ۴۳ عنوان به زنان چاق تعلق دارد. ما باید به استودیو‌ها و استریمرهای اصلی (پخش‌کننده‌های ویدئو در بستر اینترنت) در شهر یورش ببریم. چرا این کار را انجام نمی‌دهیم؟ زیرا به‌عنوان یک مخاطب، ما حتی شروع به مقابله با فوبیای چاقی درونی خودمان نکرده‌ایم، یا درک همدلانه‌ای از تجربه چاقی نداشته‌ایم، یا فرهنگ رژیم غذایی سرکوبگر را که تقریباً هر تعامل روزانه در مورد غذا، حرکت و بدن را احاطه می‌کند، به چالش نکشیده‌ایم.

🔴در نتیجه، بسیاری از بینندگان هنوز شخصیت‌های چاق را به‌عنوان شهروندان درجه دوم در نظر می‌گیرند.

🔎مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۳، در مجله سلامت عمومی آمریکا در مورد بازنمایی چاقی در تلویزیون، نشان داده است که برنامه‌های محبوب و پربیننده رفتارهای تبعیض‌آمیز علیه زنان را براساس وزن و سایز تقویت می‌کنند، درحالی‌که مردان سنگین‌وزن تنبیه یا طرد نمی‌شوند، این امر نشان‌دهنده یک استاندارد ایده‌آل دوگانه برای لاغری در برنامه‌های رسانه‌ای محبوب است و ثابت می‌کند که انگ و ننگ حضور در تلویزیون و سینما نه تنها وجود دارد، بلکه غلبه بر آن برای زنان چاق دشوارتر است.



#بدن_زن
#زنان_چاق
#زنان_سینما
#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است
#انقلاب_زن_زندگی_آزادی





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
زَنانِ سیاسی
زیباتراَند !
این زَخمه هایِ زیتون را
مَزارعِ مَهتابی ،
شَهادت خواهند داد
تُفنگی :
که بر پیلهْ زارِ فَقر
به تَعبیرِ نان ،
می غُرّد
یا حَـتّا ...
گیاهی که در پَرگارِ یک گودال
قَد می کِشد تا دیوار
هَر دو از ترانه ای در خاطراتِ زَنانه ،
آغاز می شوند
زیرا
مادرانِ مان ،
خورشیدها زائیده‌اَند





📚 #محمود_درویش

#ترجمه_امید_آدینه

#زنان_حذف_شدنی_نیستتد

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
اگر از اعماقِ پرسش‌ها و ابعادِ خویشتن
بیرون شوم
اگر از حوادث و کلمات و دقایق
عبور کنم
شاید به کومه‌هایِ بوسه و
کتیبه‌هایِ عریانی،
یا به خانه‌ای بر بسترِ نور و صدا برسم
آن‌جا که:
پنجره‌ها و ریشه‌ها
به تبعید نمی‌روند
و هرگز!
از اسارتِ ماهی و کودک در حوضِ نقاشی و شهرِ قصه
خبری نیست
آری... همانْ حوالی
که دهانِ تو
رویشِ تُردِ ساقه‌ها در ضیافتِ خیسِ شبانه‌هاست
و گویی
الیاف و اندامِ پرندگان را
هلهله می‌کِشد





📚 #آدونیس

#ترجمه_امید_آدینه

📷 #عکاس_کورتنی_بی_هال

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
تَندیسی‌
       از خاطره و گُل
                     خواهم ساخت
که آغازِ کمرگاه‌اَش
            آشیانِ گنجشک و قُمری
                                      گردد
تَندیسی‌
       از رؤیا و چوب
                   خواهم تراشید
که مَشام‌اَش
          عطرْآگینِ گندُمَکی بر طاقچه
                                          شود
تَندیسی
       از واژه و آجُر
                   رَنگین خواهم کرد
که آن شیدُختِ باستان را :
                 بیاویزد در تَلخونِ آفرینش
          تا شاید !
             گودال‌هایِ مُعاصر
                   با تصویری از سنگ
          و فریادی زنانه
                           قیام کنند ...



#امید_آدینه

#برای_جهان_برای_انسان

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#نه_به_قتلهای_ناموسی #زن_ناموس_هیچکس_نیست #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
من یک زن ام، نه بیشتر نه کمتر
زندگی می کنم
زندگی
همین طور که هست
قدم به قدم

کرک هایم را می بافم
نه برای به سر رساندن
قصه هومر، نه برای خورشیدش
و می بینم آنچه را می بینم
هر آنچه هست، به شکل خودش
هرچند، گاهی زل می زنم
به تاریکی
تا نبض نابودی اش را بگیرم
و فردا می نویسم
روی صفحه های دیروز
هیچ صدایی
به جز پژواک نیست

من عاشق ابهام ناگزیز
“نیستیِ پرنده هام”
که شب‌سفری گفت …
نیستی پرنده ها
بر سراشیب گفتگو
روی سقف روستاها
من زنم، نه بیشتر نه کمتر

شکوفه های بادا ، پروازم می دهند
در ماه مارس، از بالکن ام
درآرزوی آنکه آرام می گوید:
”لمس کن مرا، اسب هایم را به چشمه می آورم”
گریه می کنم بی هیچ دلیلی و تو را دوست دارم
همانکه هستی، نه با ادا
نه بی حاصل

و از شانه های من صبح بر تو بر میخیزد
و در تو می افتد، در آغوشت که می گیرم، شب
یک نفر نیستم
دیگری هم
نه! من خورشید نیستم
ماه نیستم
من یک زن ام، نه بیشتر نه کمتر

دوست دارم دوستم بدارند
همانی که هستم
نه مثل یک عکس رنگی
روی کاغذ و یک ایده
پرداخت شده توی شعری به قصد دلالی…

من جیغ لیلا را از دورها می شنوم
از اتاق خواب: ترکم نکن
اسیر قافیه شب های قبیله ای
مرا چون سوژه ای به آنها نسپار
من یک زن ام، نه بیشتر نه کمتر

من همانی ام که هستم
همانطور که تو همانی که هستی
در تو زندگی می کنم، تا تو، برای تو
من شفافی ناگزیر معمای مشترکمان را دوست دارم
من از آن توام وقتی از شب بیرون میزنم
اما زمینت نیستم
مسیرت
من یک زنم، نه بیشتر نه کمتر
و خسته ام
از چرخه زنانگی ماه
و گیتارم ناکوک می شود
سیم
به سیم
من یک زن ام نه بیشتر نه کمتر


📚 #محمود_درويش

#ترجمه_بهار_افسرى


#نه_به_قتلهای_ناموس

#زن_ناموس_هیچکس_نیست

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است

🌹 #به_یاد_مونا_حیدری




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#برابری_زن_و_مرد #جنبش_زنان #زنان‌پیشرو #انقلاب_زنانه #همراه_شو #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
📝 زن چیست؟

🖋پرستو فرخی

برای تحقیر مردان آنان را به زن تشبیه می‌کنند، برای تمجید زنان آنان را به مرد تشبیه می‌کنند. مردان از شباهت به زنان به خشم می‌آیند، زنان از شباهت به مردان به وجد می‌آیند.

مردان یهودی در دعای صبحگاهی خود می‌گویند: «متبرک باد پروردگار، خداوندگار ما و خداوندگار تمام عالمیان که مرا زن نیافریده»

🔹تقریباً هیچ مردی رضا نمی‌دهد که زن باشد، مرد زاده شدن اولین، اساسی‌ترین و تصادفی‌ترین بخت مساعدی است که در اختیار مرد قرار داده شده است؛ بخت مساعدی که تزویر تقلب و ستم آن بر علیه جنس دیگر، با متبرک شدن به قراردادهای همگانی آسمانی و زمینی پوشانده شده است.

قریب به اتفاق مدافعان مردسالاری در حالیکه گنجینه‌های ارزشمند زمین و آسمان را به مردان اختصاص داده‌اند، نسبت به زنان معترض با لحن تفرعن‌آمیز می‌گویند: اینها چه می‌خواهند؟ اندیشمندان و روانشناسان آنان همچون فروید می‌گوید آنها بیمار و روان‌رنجورند و گرفتار رشک قضیبی شده‌اند، متألهین آنها می‌گوید این زنان شر و گناه مطلق هستند وااسفا زن از بین رفته است، آنها می‌خواهند مرد شوند مثل مردان رفتار کنند و قوانین خلقت را زیرپا گذارند و جامعه‌شناسان آنان می‌گوید این زنان دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند و باید با نظارت‌های اجتماعی، هنجارمند شوند و سخاوتمندترین‌شان می‌گویند آنان خواستار احترام‌اند: «بانوان» در خور کرامت و آمیخته به تقدس مادرانه! تمامی این گروه‌ها در حالیکه دوپا را در یک کفش کرده‌اند که مرد بودن ارزش است، اصرار دارند که زنان، زن (نه-مرد) بمانند و زنانگی کنند و حامل ارزش‌های قطب منفی انسانی باشند.

واژه «زن» اغلب لقلقه زبان طنازان و کمدین هاست؛ اگر از ژانرهای کمدی «زن» گرفته شود چیزی برای خندیدن، خنداندن باقی نمی‌ماند. جوک‌ها بر مدار داستان زندگی زنان می‌چرخد: زن دوم، مادرزن، خواهر، عمه، خاله زنک، اواخواهر، دختر ترشیده و‌...چراکه وضعیت زن مضحک‌ترین و متناقض‌ترین شرایطی است که نوع بشر به خود دیده است. صفت خانم به مردی دادن، مایه خنده حضار است؛ چراکه مردی را که در نوع خود ممتاز است، یکباره به استضعاف وضع بشری تقلیل می‌دهد. همچون شاهی که تاج و تخت خود را به یکباره باخته باشد. چیزی شبیه این ضرب‌المثل که می‌گوید "اصبحت امیرا و امسیت اسیرا"


مردان متهم، با پوشش زنانه مجازات می‌شوند چراکه زن بودن، بزرگترین کفاره گناهان برای مردان خاطی است. آنان زنانه‌پوش می‌شوند تا برای چند لحظه هم که شده همچون زنان زندگی کنند: این یک تذکار است بر علیه فراموشی؛ بر علیه عادت مردبودن و مرد زیستن. تا به یاد آوردند که ولی‌نعمت مردسالاری چه امتیازاتی را در چنبره قدرت آنان قرار داده است تا قدردان بوده و به فکر سرپیچی از این قوانین نیفتند.

مردان در طول تاریخ به خود اجازه داده‌اند صفاتی که به زنان نسبت داده‌اند را دستمایه فکاهی و طنز کنند و از این راه استیج‌های کمدی را تصاحب کرده‌اند و کسب و کاری برهم زده‌اند؛ اما هیچگاه به زنان اجازه نداده‌اند تا خود را از این موقعیت کمیک و مضحک نجات دهند. غارت زندگی از زنان و تمسخر و بهره‌کشی از این استضعاف، فرمول همیشگی مردسالاری برای احیاء همزمانِ زندگی و سرزندگی مردان بوده است.

بین وضعیت زن و حیوانات تسخیرشده در سیرک‌های مردمحور تفاوتی نیست و این همان اشتراک بین فمینیسم و وگانیسم است. زنان مشابه حیوانات برای خدمت رام و تربیت می‌شوند؛ دست‌آموزهای ممتاز آن مایه کسب سود و افتخار است و بی‌مایه‌ترین آنها هم در راه اهداف عالی‌تر ارضای نیازهای بشر، ذبح می‌شوند.

زن بودن مجمع تمامی آن خصایلی است که مردان داشته‌اند اما نخواسته‌اند به خود منتسب کنند. پس زن بودن همان مرد نبودن است و نمی‌توان بدون سخن گفتن از اصل مردانه، فرع زنانه را تعریف کرد. زن نسبت به مرد توصیف می‌شود و مرد توجیه وجود زن است. هرچیزی را می‌توان با استناد بر ضد خود شناخت. پس می‌توان از زن سخنی از میان نیاورد و صرفاً به مرد بودن ارجاع داد؛ این همان حذف نهانی زن است که دیده و شناخته نمی‌شود مگر به قرینه اصل خود. این مرز تمییز بین زن و مرد می‌بایست سفت و سخت‌ترین قواعد و قوانین را تحمیل کند؛ چراکه هرگونه همگرایی بین صفات این دو می‌تواند به خطری بزرگ بر علیه امتیازهای اصل بشری یعنی مردان تمام شود.

📌موقعیت زن و زنانگی درحالیکه بزرگترین فرصت بذله‌گویی و شوخ طبعی و تحقیر را برای مردان فراهم می‌کند، با شدیدترین تدابیر هم حراست می‌شود. طنازترین مردان سکسیست،‌ همزمان پرادعاترین نیز در برابر زن و زنانگی هستند چراکه به شکل تاریخی آنان هم شهرت را خواسته‌اند هم قدرت را.

⬅️ شاید باید در درجه اول به این سوال اساسی بازگشت: حقیقتاً زن چیست؟






#برابری_زن_و_مرد
#جنبش_زنان
#زنان‌پیشرو
#انقلاب_زنانه
#همراه_شو
#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#زبان_جنسیت_زده #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
📝 زبان جنسیت زده در میان روشنفکران ایران

✍️‌ نسرین اسفندیاری

🔺یکی از پایه‌ای‌ترین نیازهای انسان، برقراری ارتباط با همنوعان خویش است و زبان، یکی از مهمترین ابزار این ارتباط است. زبان، یک سیستم قراردادی سازمان یافته است که به صورت گفتار و نوشتار یا اشاره توسط انسانها بکارگرفته می‌شود. علم زبان‌شناسی که یکی از شاخه‌های جامعه‌شناسی است، تلاش دارد به مطالعه زبان و تاثیر گوناگون آن در جامعه بپردازد. جنسیت‌شناسان و دیگر پژوهشگران علوم اجتماعی نیز بر این باورند که زبان تنها و فقط برای برقراری ارتباط، ادای منظور و مقصود نیست. بلکه تحت تاثیر عوامل و هنجارهای اجتماعی خارج ازآن، به ابزاری قدرتمند تبدیل شده است که در حفظ، پایداری، بازتولید و شکل‌دهی گفتمان جنسیتی نقش عمده‌ای دارد.

▫️واژه «Discourse» در زبان فارسی به معنای، گفتمان و اصطلاح (Discourse analysis) به معنای تحلیل کلام و گفتمان کاوی ترجمه شده است. البته هیچ اجماع روشنی در باب چیستی این گفتمان و نحوه عملکرد و تحلیل آن وجود ندارد. با این حال، در تحلیل‌های علوم اجتماعی، مفاهیمی چون طبقه، قومیت، نژاد، تبعیض، مذهب و حقوق زنان به صورت یک گفتمان( Discourse ) وجود و حضوری فعال دارند. اما گفتمان جنسیتی( Sexual Discourse) به عنوان يك روش كيفی درعلوم اجتماعی و به خصوص زبان شنا سی انتقادی مورد استقبال واقع نشده و یا بسیار کم‌رنگ است. این نوشته در مرحله نخست بر آن است، تا با تحلیلی انتقادی نگاهی داشته باشد به كاركرد و ساختار زبان و كشف روابط آن با مسائل خارج از زبان و سپس به چرایی آن در ادبیات سیاسی، اجتماعی، هنری و فرهنگی جامعه روشنفکری ایران بپردازد.

🔺نرمن فركلاف،(fairclough norman ) استاد زبان‌شناسی در دانشگاه لنکستر و یکی از بنیانگذاران تحلیل گفتمان انتقادی CDA است که به کارکرد قدرت، از طریق زبان توجه ویژه ای دارد. او گفتمان را در سه ضلع بررسی می‌كند: ۱-گفتمان به ‌مثابه خود متن ۲- درک و تفسير متن ۳- بستر و شرایط خارجی تاثیر گذار برروی متن.

▫️بنابراین زبان عملی در فرایند اجتماعی و بخشی از جامعه است و خارج از آن نیست.در این زمینه، مطالعات گوناگونی پیرامون پیوند رابطه زبان با سایر بخشهای خارج از آن صورت گرفته است. اما امروزه جنسیت و زبان، بخصوص رابطه قدرت و زبان توجه پژوهشگران گفتمان انتقادی را به خود جلب کرده است.

🔺 آنان بر این باورند که زبان در چنبره نظام جنسیتی مسلط گرفتار است. به عبارتی دیکر، زبان ، جنسیت‌زده و جنسیت‌گرا است و بر اقتدار جنسیت مسلط پافشاری می‌کند.[i] و معمولا بر بافت و ساختار فرهنگی یک جامعه تاثیر میگذارد و در شکل‌دهی ارتباط بسیار مهّم هست. انان ، همچنان، براین باورند که ادبیات و بحث‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری و فرهنگی، از حوزه های تجلی زبان جنسیتی هستند. دویل اسپندر یکی دیگراز پژوهشگران گفتمان انتقادی بیان می‌دارد زبان ساختار نرینه دارد و برتری مردان را ترویج می کند. [ii]البته ما جنسیت‌گرا بودن زبان را در بسیاری از زبانها منجمله در زبان فارسی مشاهده میکنیم. مثلا واژه "آدم" در زبان فارسی بیشتر تمایل به تصویر انسان مرد را دارد نه همه انسانها، به طوری که در هرجا به کار می رود می خواهد هر چیزی را منتسب به جنس مذکر کند.

▫️«دویل اسپندر» فمینیست استرالیایی در کتاب" زبان مرد ‌ساخته" زاویه ی دیگری از پژوهش پیرامون زبان جنسیت‌گرا را بازشناسی می‌کند. او می‌نویسد "تحقیقات زبان به عنوان یک نظام انتزاعی، بدون ارجاع به زمینه مادی آن چیزی جز باز پروری زبان جنسیت‌زده و فرودستی زنان نیست". بنابر این نگاه، آنچه بیش از هر چیز دیگری در زبان انتقادی جنسیتی نیازمند توضیح است، ریشه‌ها و عملکرد زبان جنسیت‌گرا است و همچنین تحلیلی درباره نظم مردانه زبان است. همانطوری که مرزبانپور در نوشته خود متذکر شده است، هدف از بررسی قدرت زبان جنسیتی صرفاً ان نیست که تعیین کند "مردان بر زنان اعمال قدرت می کنند". بلکه، پرتوافکنی بر گفتمان جنسیتی است که زبان جنسیتی زنانه و مردانه در حیطه‌ی محدودیت‌های زبانی و ذهنی خود یکدیگر را باز می‌شناسند و تعریف می‌کنند.



#زبان_جنسیت_زده
#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#زنان_نامرئی #آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
📝 خواهر شکسپیر

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است، خواهری هم داشت با استعدادها و توانایی‌های مشابه. این خواهر به احتمال زیاد نصیبی از زندگی جز ازدواج، بچه‌داری، کار سخت خانه‌داری نمی‌برد و استعدادهایش هرز می‌رفت، چرا که زن بود.

🔹جنسیت، مانع بزرگ و همیشگی پیشرفت او می‌بود و همزمان برادرش، ویلیام، می‌درخشید و هر روز موقعیت و موفقیت بهتری کسب می‌کرد چرا که مرد بود. نام این کانال نیز در راستا و ادای احترام به «خواهر شکسپیر» است و وولف که کلیدی‌ترین مفهوم فمینیستی را با یک مثال ملموس، انقدر درخشان توصیف کرد.

📄حالا کتاب تازه‌ای منتشر شده با عنوان «خواهران شکسپیر: زنان چطور رنسانس را نوشتند». کتابی که درباره‌ی چهار زن در همان دوران شکسپیر است که نویسنده بودند و با قلم خود تاثیرگذار بودند. این کتاب تحقیقی را ریمی تارگوف، استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه برندایس در ماساچوست آمریکا نوشته است. این چهار زن ان کلیفورد (روزنگار نویس معروف آن دوران)، مری سیدنی (خواهر شاعر معروف سر فیلیپ است که ترجمه‌ی او از اشعار مذهبی انجیل در دوران خود بسیار ستایش شد)، آملیا لانیر(دختر یک مهاجر ایتالیایی به انگلیس که اولین زن در جهان انگلیسی ‌زبان بود که به شکل رسمی خود را شاعر نامید) و الیزابت کری (شاگرد نابغه‌ای که اولین زن در جهان انگلیسی زبان بود که نمایشنامه‌ای منتشر کرد.)


این کتاب تازه به هیچ‌وجه رد صحبت و استدلال ویرجینیا وولف نیست. اتفاقا به نوعی تایید اوست که زنان در دوران شکسپیر چه موانع، مشکلات، محدودیت‌های عجیبی داشتند تا به حداقلی از هنر و ادبیات بپردازند و در این میان تنها معدودی مثل این چهار زن‌اند که موفق می‌شوند برای خود شهرتی به دست بیاورند.

⬅️مری سیدنی اولین اشعار خود را به نام برادرش منتشر کرد، تنها وقتی اشعارش توجه‌ها را جلب کرد و محبوب شد، توانست بگوید او سراینده‌ی این اشعار است.

⬅️الیزابت کری نمایشنامه خود را فقط با حرف اول نام‌اش منتشر کرد، چون بی‌شک اگر اسم خود را بنویسد، کسی سر سوزنی به اثرش توجه نکرده و توهین و تمسخر و خشم هم نصیب‌اش می‌شد که چرا زنی جرات کرده و نمایشنامه نوشته است.

⬅️ان کلیفورد که تنها فرزند باقی‌مانده‌ی پدر اشراف‌زاده‌اش بود، ۴ دهه از عمر خود را صرف دعوای حقوقی کرد تا از میراث پدرش به او چیزی برسد و همه چیز نصیب عموها و عموزاده‌های مذکر نشود. وقتی پادشاه وقت انگلیس قبول کرد او را برای دعوای حقوقی‌اش ببیند، ان در دفترچه خاطرات‌اش نوشت که «حالا در برابر چشم جهان، نقش تازه‌ای را دارد و باید از پس‌اش بربیایم.» اشاره به این‌که می‌رود تا از حق ارث زنان در نزد شاه دفاع کند.

🟢در میان این چهار زن، تنها آملیا لانیر بود که در آن دوران آثارش را به اسم خود نوشت. برخلاف بسیاری از نویسندگان آن دوران، هیچ متنی در نقد و بررسی کتاب او موجود نیست یا باقی نمانده است. خود این نشانه‌ی دیگری است که چطور عرصه‌ی فرهنگ به کل اثر زنی را نادیده گرفت. کتاب او بعد از چاپ، دیگر تا ۳۶۰ سال بعد بازنشر نشد.

این کتاب تازه تصویر چندگانه‌ی مهمی از زندگی سیاسی، اجتماعی و مذهبی زنان همدوره‌ی ویلیام شکیپیر به ما می‌دهد. خود او می‌گوید به ندرت ممکن است کسی خارج از جهان آکادمیا با تخصص تاریخ ادبیات انگلیس، اصلا اسمی از این زنان شنیده باشد.

🔵حق با ویرجینیا وولف بود، شکسپیر اگر خواهری داشت با استعدادهای مشابه، به احتمال زیاد هیچ بهره و نصیبی از زندگی فرهنگی و روشن‌فکری نداشت یا اگر هم موفق می‌شد چیزی منتشر کند، با اسم مستعار بود یا نادیده گرفته می‌شد.

#زنان_نامرئی

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🖌فرماندهی انتظامی تهران در اطلاعیه‌ای نوشت که طرح «حجاب و عفاف» از روز شنبه ۲۶ فروردین در همه معابر و اماکن عمومی با «جدیت بیشتر» دنبال خواهد شد

در این اطلاعیه آمده که پلیس با ناقضان «قانون حجاب و عفاف» برخورد قانونی می‌کند.

خالق اثر: هادی حیدری

میلاد علوی، خبرنگار در این باره نوشت: «نیروی انتظامی در حالی در بیانیه‌اش نوشته که از «شنبه، ۲۶فروردین»، با «ناقضان قانون ‎حجاب و عفاف برخورد قانونی می‌کند» که اولا؛ «شنبه، ۲۵فروردین» است و دوما؛ هیچ «قانونی» تحت عنوان «عفاف و حجاب» در ایران وجود ندارد که اجرایی شود.»



#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
زَنانِ سیاسی
زیباتراَند !
این زَخمه هایِ زیتون را
مَزارعِ مَهتابی ،
شَهادت خواهند داد
تُفنگی :
که بر پیلهْ زارِ فَقر
به تَعبیرِ نان ،
می غُرّد
یا حَـتّا ...
گیاهی که در پَرگارِ یک گودال
قَد می کِشد تا دیوار
هَر دو از ترانه ای در خاطراتِ زَنانه ،
آغاز می شوند
زیرا
مادرانِ مان ،
خورشیدها زائیده‌اَند





📚 #محمود_درویش

#ترجمه_امید_آدینه

#زنان_حذف_شدنی_نیستتد

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است






https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
در تئوری : رفقای زن با رفقای مرد ، برابر هستند ؛ اما در عمل ، گیسوی بافته ی عامیانه‌ی ( افکار ارتجاعی ) رفقای مرد ، همان گونه به گردن شان ، آویزان است که ! به گردن عامیانه ترین مردان جامعه ...



📚 #کلارا_زتکین

#ترجمه_امید_آدینه

#آزادی_جامعه_درگرو_آزادی_زنان_است





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
More