وقتی جوانه های خواستنت
چهار فصل در سینه ام می روید
در قلبم از خیالت دارِ قالی ایی
بر پا میکنم
نقش می زنم بودنت را
در تقدیری رنگارنگ از خواستن
و رویای زیبای با تو بودن....
زیر بارش باران های دلدادگی
کرانه تا کرانه پر می شود از عطر گل و ریحان
در قاب خوشرنگ از حضور تو ...
با هر طیف رنگش
گره در گره شعر می خوانم
و امید آمدنت را صبورانه در تار و پودش می بافم
تا که با لبخندی مهربان
طرحی از دوست داشتن بزنی
بر پهنه ی پر نقش و نگار این کهنه قالی عشق....
#باران_مقدم*
#بداهه.