کتێب فرۆشی موکریان

#ژوزه
Channel
Books
Business
Social Networks
Education
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel کتێب فرۆشی موکریان
@MokryanBookPromote
847
subscribers
21K
photos
295
videos
5.14K
links
کتێب فرۆشی موکریان تلفن : ۰۴۴۴٦۲۴۴۴۵۸ ، ۰۹۱۴۱۸۴۵۸۱۸ بوکان ، خ انقلاب ، پاساژ دادخواە لینک کانا‌ل MokryanBook@ https://instagram.com/ اینستاگرام کتابسرای موکریان ، mokryanbook
بینایی | #ژوزه_ساراماگو #اسدالله_امرایی |داستان‌های پرتغالی | چاپ سیزدهم ، 1401 | شومیز ، رقعی | 312 صفحه |110،000 تومان | #مروارید
بینایی | #ژوزه_ساراماگو #اسدالله_امرایی |داستان‌های پرتغالی | چاپ دوازدهم ، 1400 | شومیز ، رقعی | 312 صفحه |68،000 تومان | #مروارید
نظریه عمومی فراموشی | #ژوزه_ادوآردو_آگوآلوسا #صابر_مقدمی | داستان‌های پرتغالی | چاپ اول ، 1400 | شومیز ، رقعی | 158 صفحه | 37،000 تومان | #ناهید
بینایی | #ژوزه_ساراماگو #اسدالله_امرایی |داستان‌های پرتغالی | چاپ اول ، 1399 | شومیز ، جیبی | 368 صفحه |37،000 تومان | #مروارید
هجوم دوباره مرگ | #ژوزه_ساراماگو #ساناز_علمی | داستان پرتغالی | چاپ اول ، 1399 | شومیز ، رقعی | 252 صفحه | 55،000 تومان | #علم
#پیشنهاد_کتاب بالتازار و بلموندا | #ژوزه_ساراماگو #مصطفی_اسلامیه | داستان‌های پرتغالی | چاپ چهارم ، 1398 | شومیز ، رقعی | 373 صفحه | 55،000 تومان | #ناهید
بالتازار و بلموندا | #ژوزه_ساراماگو #مصطفی_اسلامیه | داستان‌های پرتغالی | چاپ چهارم ، 1398 | شومیز ، رقعی | 373 صفحه | 55،000 تومان | #ناهید
Forwarded from 2015
#سال مرگ ریکاردوریش
#ژوزه ساراماگو
مترجم : عباس پژمان
رمانی است که در آن به شیوه استعاری, مصاف فکری نویسنده با 'فرناندو پسوآ '(شاعر پرتغالی) و 'بورخس ' به تصویر کشیده شده است .در این رمان, دکتر 'ریکاردوریش 'با کشتی 'هایلند بریگید 'به 'لیسبون 'برمی‌گردد' .ریکاردوریش 'از کتابخانه 'هایلند بریگید 'کتابی به امانت گرفته که فراموش می‌کند آن را به کتابدار برگرداند و از این رو کتاب را با خود به 'لیسبون 'آورده است .نام کتاب 'خداوند هزار تو 'نوشته 'هربرت کوئین 'ایرلندی است .این کتاب در واقع همان است که 'خورخه لوئیس بورخس 'یک نسخه از آن را در اختیار داشته و به خانمی امانت داده است .قهرمان 'سال مرگ ریکاردوریش 'در سراسر رمان مشغول خواندن 'خداوند هزار تو'ست که البته از صفحات اول آن جلوتر نمی‌رود .دکتر ریکاردوریش در پایان کتاب, رمان 'خداوند هزار تو 'را زیر بغل می‌گذارد و با خود به آن دنیا می‌برد تا بشریت را از دست یک 'معما 'راحت کند .در 'سال مرگ ریکاردو 'هزار توهای بی‌شماری که استعاره از 'پیچیدگی 'است می‌توان یافت .روایت رمان هم که به شیوه تداعی‌های گوناگون و در پاره‌ای از مواقع 'جریان سیال ذهنی 'است, یادآور هزار توست ;همین طور جمله نخست و پایانی کتاب که هر دو یکی است' :این جا دریا به پایان می‌رسد و خشکی آغاز می‌شود .' یادآور می‌شود 'پسوآ 'عقیده داشت که باید به تماشای دنیا قناعت کرد و عاقل کسی است که به تماشای دنیا قناعت کند .اما 'ساماراگو 'گویی در این رمان پسوآ را به تماشای زشتی‌های دنیا ـ از جمله ظهور فاشیسم و حمله ایتالیا به اتیوپی ـ فرا می‌خواند .