📘
گامهای تاریخ در رُمان جان دوست
✍️دکتر
#محمد_رحیمیان▫️رمان تاریخی «سه گام و یک چوبۀ دار» اثر
#جان_دوست، به روایت آخرین لحظات زندگی شیخ
#سعید_پیران، از عارفان
#نقشبندیۀ ترکیه میپردازد که در نقطۀ تلاقی عرفان و سیاست، جان خود را فدای دفاع از آرمانهای دینی و ملی مینماید.
▫️در این رمان که محدودۀ زمانی سهگام پایانی شیخ را تا پای چوبۀ دار در ٢٠٨ صفحه روایت میکند، با سه عنصر ادبی، عرفانی و تاریخی ایرانی مواجه میشویم؛ به گونهای که از حیث تاریخی و فرهنگی میتوان ادعا کرد که این رمان، یک رمان ایرانی است.
▫️فضای رمان در توصیف جزئیات و بیطرفی راوی، زبان فاخر و تأثیرگذار ادبی، یادآوار لحظات «ذکر بر دار کردن امیر حسنک وزیر» در
#تاریخ_بیهقی است. جسارت و تقیّد شیخ سعید پیران به جهانبینی عرفانی و به هیچ گرفتن آنچه رخ مینماید، «ذکر حسین بن منصور حلاج» از تذکرهاولیای
#عطار را فرایاد میآورد. هیجان لقای معشوق، غلیان عاطفی عاشق و تشنگی طربناک او،
#مولانای_بلخی را تداعی میکند. تو گویی تهوّر و پایبندی به ضرورتهای سیاسیِ
#حسنک_وزیر، جوانمردی، بیباکی و رویسرخیِ حلاج در پای دار و سرود و سماع وسکوت
#مولانا، یکجا در شیخ
#سعید_پیران به مثابه قهرمان رمانِ
#جان_دوست، تجلی یافته است.
▫️به لحاظ سبک نگارش نیز، صلابت، ظرافت، باریکبینی، مویشکافی و حقیقتنگاری عاری از «تعصّب و تزیّد»
#ابوالفضل_بیهقی، حلاوت و حرارت نثر
#عطار در روایت احوال عرفا، و ضرباهنگ و ریتم بیان
#مولانا در غزل و انسجام سیّال اندیشه در
#مثنوی_معنوی، مؤلفههای قابل مقایسه در سبک اثر و زبان روایی رمان «سه گام و یک چوبۀ دار» هستند. اما دلایل بینامتنی تبلور این موارد مقایسهای در یک رمان کوردی از یک نویسندۀ کوبانیایی، تداوم حیات ادبی، فکری و ذوقی در امپراطوری فرهنگی و تاریخی
#ایران است. مناطق کردنشین ترکیه و سوریه، از
#دیاربکر تا حلب، به عنوان پارههایی از جغرافیای فرهنگی و فکری
#ایران، محل نشو و نمای اندیشۀ عرفانی و به ویژه مولویه و نقشبندیه بوده است. خطی که اندیشۀ مشرقی ایرانی را به مغرب میبرد، در تاریخ پیشامدرن ایرانی، در بغداد، برای
#حلاج و در حلب، برای
#سهرودی چوبۀ دار را برمیافرازد و در تاریخ مدرن با فروپاشی
#امپراطوری_عثمانی، در شهر «
#آمد» همان حلقه بر گردن شیخ
#سعید_پیران میآویزد و پرسشهای او را بیپاسخ میگذارد.
▫️اگر
#حلاج و
#سهروردی به جرم شریعتگریزی حلقآویز میشوند، شیخ
#سعید_پیران، به گناه شریعتمداری و دفاع از هویت قومی خود و در لوای پاسداری از کیان فروپاشیدۀ
#عثمانی، سر چوبپاره سرخ میکند.
▫️رمان «سه گام و یک چوبۀ دار»، روایتی عرفانی، سیاسی و ادبی از یک واقعۀ تاریخی است. روایتی که با مؤلفههای مدرن به بیان واقعه میپردازد و از یک حادثۀ تاریخی رمانی تکنیکال، هنری، ماندگار و فراتاریخی میسازد.
▫️شیخ
#سعید_پیران از اقطاب
#نقشبندیه، در بحبوحۀ فروپاشی امپراطوری اسلامی عثمانی، در گیرودار دینزدایی و ملیگرایی افراطی معطوف به سکولاریته کردن جامعه نوبنیاد
#ترکیه، با دو چالش اساسی مواجه میشود: امحای مظاهر دینی و ژنوساید قومی. این دو چالش در قالب استعارهای از آغاز تا انجام داستان، تار و پود اثر را به هم تنیده است.
▫️در سه قدمی چوبۀ دار و در واپسین لحظههای زندگی، گلوی
#شیخ_سعید از شرنگ عطشی شورناک میسوزد. عطشی که حاصل تشنگی تاریخی او و نتیجۀ یک پرسش فلسفی است. سراسر رمان، توصیف دغدغۀ پرسیدن یا نپرسیدنِ سؤالی در گلومانده از خداوند در مقام مراد و معشوق
#شیخ_سعید عارف است. به موازات گلهگزاریهای پیچیده در لفافۀ پرسش، تداعیهای حاصل از طعم تلخ تشنگی، بسیاری از مسائل زندگی مذهبی و تاریخی شیخ را در مسیر روایت قرار میدهد.
▫️سیاست، تاریخ، فرهنگ، واقعیت و تخیل در لابهلای نثری رمانتیسیستی با چنان مهارت و ظرافتی پیچیده میشود که بدون تنزل به خلسههای رمانتیکی و شعار زدگیهای احساسی، نهایتاٌ اثری ادبی – تاریخی، در فرم رمانی انتقادی به منصۀ ظهور میرسد.
▫️ریتم روایی رمان و ضرباهنگ ملایم و سماعگونۀ آن، با انسجام فکری و وحدت موضوع پیش میرود و مدام در غلیان تشنگی، پرسش مبنایی و چرایی واقعه را به تعویق میاندازد تا خواننده در تعیقب این تعلیق ادبی، فضاهایی عارفانه و در عین حال حماسی را توأمان تجربه کند و با بنیادیترین مسائل سیاسی تاریخ معاصر کوردی در
#ترکیه آشنا شود آن هم نه در یک اثر تاریخی بلکه درژانر رمان. رمانی که میتواند از فاجعه فاصله بگیرد و آن را به روایت یک اندیشه، فرهنگ و تاریخ برای عرضه به همۀ مردم جهان تبدیل نماید.
🔻ادامهٔ مطلب...
🌐
http://kurdishbookhouse.com/100-152/#اختصاصی_خانه_کتاب_کردی ■ بە کانال "خانهٔ کتاب كُردی" بپیوندید:
▪️ @kurdishbookhouse🌎 پایگاه خبری خانهٔ کتاب كُردی