شش سال بر ما گذشت... به امید سلامی در شبهای جمعه... از کربلای معلی! شش سال بر ما گذشت... تا پنجشنبهای برسد... و همراه با شما... زائر #کربلا شویم! شش سال بر ما گذشت... و هفته را صبوری کردیم... تا آخرش... برسیم به بامِ مشرف به گنبد حسینی... و دست روی سینه بگذاریم و بخوانیم: صَلِّ عَلَی الحُسَینِ الَّطیف اَلسَیِّدِ الرَّشیدِ المُنیف وَجعَل صَلاتَنا بِهِ مَقبولَه و همهی اینها... بعد از مِهر خداوند و... نگاهِ حضرت محبوب... جز در کنار شما مخاطبانِ خاص... امکانپذیر نبوده! هفت سالگیمان مبارک!
همیشه... نزدیک #تولد عزیزترینهای زندگیمون که میشه... به تکاپو میافتیم که سورپرایزشون کنیم! از بچگی... مادرم دَرِ گوشَم خوند و... پدرم بِهِم فهموند... که عزیزترین کَس و کارِ ما، شما هستین! عزیزترینم! حسینجانم! حالا تولد شماست... و ما موندیم که... چطور جشن تولدتونُ برگزار کنیم! بیاید و بازَم بزرگی کنید... و شما سورپرایزمون کنید! مثلا یک چیزی مثل یک خبر! #راه_کربلا_باز_شد! و همه دعوت بشیم به جشنِ میلادِ شاهزادگانِ حضرت حیدر! ... @MokhatabTV3 ...
همهی حرف ما... در این یک بیت است! فرقی ندارد... شب جمعه باشد یا شنبه! دل که کربلایی باشد... زمان و مکان نمیشناسد! ستارهی تک دنیا... تمام احساسم تویی برای همیشه مخاطبخاصم ... @MokhatabTV3 ...
کیک را خریدم... شمعها را چیدم... و خانه را پر از بادکنک کردم! حالا چراغها همه خاموشند! منتظرم بیایی... و سورپرایزت کنم! امسال، دقیقا... هزار و صد و هشتاد و پنجمین سالی است که تولدت را جشن میگیریم! ... @MokhatabTV3 ...