📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#د ۱۲
دِماغ عشق نداری بهای زلف مپرس
که این معامله با خاطر پریشان است
#نادم_لاهیجی دل چو خالی شود از عشق به دورش انداز
شیشه بیباده چو گردید شکستن دارد
#غافل_مازندرانی دردِ بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرامِ جانی داشتم
#رهی_معیری دوام عشق میخواهی مکن با وصل آمیزش
که آب زندگی هم میکند خاموش آتش را
#صائب دویی به مذهب فرمانبران عشق خطاست
خدا يكى و محبّت یکی و یار یکی
#نثاری_تبریزی در معرکۀ عشق ستیز دگر است
فتح دگر آنجا و گریز دگر است
فریاد و فغان و گریه و ناله و آه
اینها هوساست و عشق چیز دگر است
#واله_داغستانی در بر آمد یار و ما بیخود شدیم
بخت شد بیدار و ما را خواب بُرد
#فقیر_دهلویشمسالدین
در برش من خفته بودم بخت من بیدار بود
چون سحر بیدار گشتم اخترم در خواب شد
#قلندر_کشمیری ؟
دوش در خواب لب نوش ترا بوسیدم
خواب ما بِهْ بود از عالم بیداری ما
#فروغی_بسطامی دیدم بهخواب شب که به من داد ساغری
تعبیر قتل ماست که پیمانه پر شدهست
#غیاث_شیرازی در انتظار تو ای نوبهار حسن هنوز
ز باغِ دیده، گلِ انتظار میروید
#مشفق_کاشانی دوش در خواب ترا بر سر بالین دیدم
سایۀ گل بهسرم بود چو بیدار شدم
#مفرد_همدانی دوش خود را سر بهدامان تو میدیدم بهخواب
کاش میمردم، چرا بیدار کردم خویش را؟
#تنهای_قمی سعید حکیم
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
#سعدی دامن وصلی بهدست آور بههر صورت که هست
گر گلِ دامن نباشی خارِ دامنگیر باش
#اوجی_نطنزی دوشم بهخواب مِهرِ فلک بود در کنار
این خواب را به وصل تو تعبیر میکنند
#وصال_شیرازی در وصالی که شود زود میسّر مزه نیست
چند روزی به میان نامه و پیغام خوشاست
#طالب_آملیدر وصل هم ز شوق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که بدانی چه میکشم
#شهریار درس ادیب اگر بوَد زمزمۀ محبّتی
جمعه به مكتب آورَد طفل گریزپای را.
#نظیری_نیشابوری#مشاعرهخاکستر ققنوس