📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۱۲
از خودآرایی گریزانند زیباباطنان
لاله در گلشن قبای پاره بر تن میکند
#محمد_معلم از خود مران به خواریام آخر چه میشود
یک شب اگر پناه دهی بیپناه را
#غلامرضا_صدیق از خود مران مرا که قسم میخورم هنوز
جز با دو چشم مست تو عهدی نبستهام
#ناصر_نظمی از خون جگر امشب می از من و جام از تو
در دایرۀ عشقت ننگ از من و نام از تو
دکتر
#توکل_عنقایی (عنقا)
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
اِنّیٖ رأيْتُ دَهراً مِنْ هجْرِكَ الْقيٰامَة
#حافظ از خون رگِ خویش است، گر رنگ به رخ دارم
مشّاطه نمیخواهد زیبایی رخسارم
#محمدابراهیم_افغانی (صفا)
از خویشتن به دامنِ این دشت بیکران
مانند سیل سلسلهدر پا گریختم
#مشفق_کاشانی از خویش گریزانم و سوی تو شتابان
با این همه راهی به وصال تو ندارم
#شفیعی_کدکنی (م.سرشک)
از خیالِ لطفِ می مشّاطۀ چالاکِ طبع
در ضمیرِ برگِ گل خوش میکند پنهان گلاب
#حافظ از دردِ غمت ناله چو نی میکنم امشب
صد ناله به یک زمزمه طی میکنم امشب
#جواهری_وجدی از درد من چه پرسی، نشنیدنیست دردم
احوال خود چه گویم، ناگفتنیست حالم
#شرفجهان_قزوینی از در و دیوار میگیرم سراغ مرگ را
رهنوردِ ماندهام در آرزوی منزلم
#کلیم_کاشانیاز درون خستگان اندیشه کن
وز دعای مردم پرهیزگار
#سعدی از دست غم رها نشود دامن دلم
چون سایه میدود غمت اندر قفای من
#مهدی_سهیلی#مشاعرهخاکستر ققنوس