📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۱۷
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس به جز تو نسنجیدهام تو را
#قیصر_امینپور از شکایت گرچه لب را بستهام، امّا نگاهم
قصّههای تلخ گوید با زبان بیزبانی
#کمال_اجتماعی (گلبانگ)
از شمع سه گونه کار میآموزم
میگریم و میگدازم و میسوزم
#مسعود_سعد_سلمان از شوق، دو صد بوسه زنم بر دهن خویش
هرگاه که نام تو برآید به زبانم
#جلال_عضد از شوق شد از بال و پرم قوّتِ پرواز
هرگه که رهِ خانۀ صیّاد گرفتم
#سحاب_اصفهانی از صحبتِ مردم، دل ناشاد گریزد
چون آهوی وحشی که ز صیّاد گریزد
#رهی_معیری از صحبتِ ناجنس به کامل نرسد نقص
از تلخی بادام چه پرواست شکر را
#صائب از صحبتِ نیکان نشود طینتِ بد نیک
بادام همان تلخ برون از شکر آید
#صائب از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوّار بمانْد
#حافظ از صدق و صفا دل به تو دادیم و عبث بود
رنجی که به امّیدِ وفای تو کشیدیم
#محمد_سیدیونسی از صوفي رعنا چه صفا چشم توان داشت؟
کش عمرِ گرامی همه در زرق و ریا رفت
#علیشیر_نوایی از ضعف به هر جا که نشستیم وطن شد
وز گریه به هر جا که گذشتیم چمن شد
#طالب_آملی از ضعف چنان شدم که بر بالینم
صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
#ذوقی_تبریزی از ضعف چو از سینه چنین دیر برآیی
ای ناله کجا در دلِ او راه توانی
#عاشق_اصفهانی#مشاعره خاکستر ققنوس