📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#ن ۴
نیست کاری با سر و دستار عاشقپیشه را
میزند چون گل به سر فرهاد، زخم تیشه را
#نشاطی_دماوندی نبودی کوه کندن کار فرهاد
گرش شیرین نبودی کارفرما
#غبار_همدانینوای شیهۀ شبدیزِ خسرو گوش شیرین را
خوش است اما صدای تیشۀ فرهاد از آن خوشتر
#طوفان_مازندرانینالۀ تیشه به گوش دل شیرین میگفت
که گذر بر سر فرهاد نکردی و گذشت
#لسانی_شیرازی نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
که خیال رُخش از خاطر فرهاد رود
#جامی نمانَد ناز شیرین بی خریدار
اگر خسرو نباشد کوهکن هست
#حاجب_شیرازی نام شیرین ز جهان رفت و هنوز از دل کوه
نالۀ زیر و بم کوهکن آید بیرون
#ذوقی_اردستانی نقد عمرت ببرد غصّۀ دنیا بهگزاف
گر شب و روز در این قصّۀ مشکل باشی
#حافظ نگر که شبنم بی دست و پا از جذبۀ شوق
چگونه جای به دامان آفتاب گرفت
#ظهیر_فاریابی نژاد و گوهر من از محیطِ یکرنگیست
مرا بهزور چو شبنم به رنگ و بو بستند
#صائب نیستم شمع که یکرنگ بوَد گریۀ من
هر سر مو به تنم رنگ دگر میگرید
#صائب نمیدانم ز منع گریه مقصد چیست ناصح را؟
دل از من، دیده از من، اشک از من، آستین از من
#محمد_مازندرانینیست لذّت ز نظر بازی بزمی که در او
خندۀ زیر لب و گریۀ پنهانی نیست
#نظیری_نیشابوری ندیده روی تو اشکم ز دیده میریزد
ز شاخه میوۀ من نارسیده میریزد
#ابوتراب_جلینمانده قوّت پرواز در پرم ورنه
قفس شکسته و صیاد، غافل افتاده است
#حاجب_شیرازی نمیگردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
ز وحشت خون عالم در دل صیاد میکردم
#صائب نکشد جانب رحمت چودل صیادم
به چه امّید برآید ز قفس فریادم
#آذر_بیگدلی نقش پایی به سر کوی تو دیدم، مُردم
که چرا غیر من آنجا دگری میآید
#فصیحی_تبریزی نخواهم بگذرد سوی چمن باد از سر کویش
مبادا بوی او گیرد گل و غیری کند بویش
#شرفالدین_بافقی نخواهم سایه افتد بر زمین از نخل بالايش
که پندارم ز پا افتادهای افتاده بر پایش
#حلمی_اصفهانی نام لیلی به سر تربت مجنون مبرید
بگذارید که بیچاره قراری گیرد
#غازی_قلندر_اصفهانی نشان شیفتگان دیار عشق یکیست
به چشم لیلی هر گردباد مجنون بود.
#کلیم_کاشانی #مشاعرهخاکستر ققنوس