📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#م ۱۰
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاهگاه بَرو دست اهرمن باشد
#حافظ میخواستم که ناله چو مینا برآورم
از تاب گریه نالۀ من در گلو شکست
#مشفق_کاشانی ما و تو همدرد و همداغیم ای مرغ چمن
تو ز گل مینالی و من از بیوفاییهای او
#وحشی_بافقی من پیر سال و ماه نیام، یار بیوفاست
بر من چو عمر میگذرد، پیر از آن شدم
#حافظ میدانستم که عهد و پیمان مرا
درهم شکنی، ولی بهاین زودی نه
#امیرخسرو_دهلوی مفرست سوی من خبر خویش کآمدم
من میروم ز خویش تو پیش از خبر بیا
قاضی مسیحالدین
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیّت خیر مگردان که مبارک فالیست
#حافظ میا در خاطرش ای رحم و رنجم را مکن ضایع
که خونها میخورم تا بر سر بیداد میآید
#جعفر_قزوینی (آصفخان)
ما را ز سیر بادیه نتوان نگاهداشت
چشم هزار آبلۀ پا به راه ماست
#ظهوری_ترشیزی مرا به عالمی افکنده است حیرانی
که در کنار ز بوس و کنار نومیدم
#صائب منم ای صبحِ زیبایی به مهرت آرزومندی
درخشان کن به چشمم زندگی را با شکرخندی
#گلشن_کردستانی ما آن شقایقیم که با داغ سینهسوز
جامی گرفتهایم و بهصحرا نشستهایم
#علی_اشتریما عذر آنکه بیتو زنده ماندهایم
خواهیم خواست از تو اگر مرگ امان دهد
#حامد_بهبهانی مینای غنچه پر ز شراب تبسّم است
امشب کدام غنچهلب از گلسِتان گذشت؟
#شوکت_بخاری من کجا و دستِ گلچیدن کجا ای باغبان،
نالۀ بلبل مرا اینجا بهزور آورده است
#فیاض_لاهیجی مگر روزی ز راه لطف از گلشن گذر کردی
که از نسرین و گل بوی بر و دوش تو میآید
#مهستی_گنجوی من آن رنگیننوا مرغم که در هر گلشنی باشم
ز دست یکدگر گلها ربایند آشیانم را
#صائب مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیدهام
تا در این این گلزار چون گل یکدهن خندیدهام
#صائب من به باغی باغبانی میکنم با چشم تر
کز درختش دیگران گلهای رنگین میبرند
#فروغی_بسطامی مایل تو را به غیر نخواهم وگرنه من
بیزارم از کسی که دلش مایل تو نیست
#تاثیر_تبریزی موجخیز اشک را نازم که جان خستهام
در سراب زندگی از فیض او سیراب بود.
#مشفق_کاشانی#مشاعرهخاکستر ققنوس