📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#ض ۱
ضعف و عجز و فقر ما دانستهای
درد ما را هم دوا دانستهای
#مولانا ضعف شد قوّت کارم که کسی پی نَبَرد
کاین منم یا که غباری زپی محمل تو
#یغمای_جندقی ضعفم چنان نموده که از آب چشم خویش
چون خس بهروی سیل دَوَم از قفای تو
#محمود_قاجار ضعیفان خاک و خاشاکند سیلاب حوادث را
که از شمع آتش اوّل در نهاد ریسمان گیرد
#صائب ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
شکنجهایست فقیرانِ بیبضاعت را
#صائب ضیاء دید رخ توست زان بوَد روشن
فروغ در حرم دل ز شمع ایمان است
#امید_نهاوندی ضُماد صبر همی کن بر این دل مجروح
طلای اشک همی کش بر این رخ چو زریر
#اشرف_سمرقندیضمیر مخزن دل پر کن از کلام حکیم
که در بند بِهْ از گنج لؤلؤ و یاقوت
#لاادری ضرورتاست که پیش تو پنجه نگشایم
مرا که قوّت بازوی زورمند تو نیست
#خواجوی_کرمانی ضرورتاست که نیکی کند کسی که شناخت
که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
#سعدی ضرورتاست که عهد وفا به سر برمت
وگر جفا به سر آید هزار چندینم
#سعدی ضرورتاست که افراد را سری باشد
وگرنه ملک نگیرد به هیچ روی نظام
#سعدی ضیافت میکند هردم به شیرینی لبت جان را
هزارت جان فدا بادا چنین دارند مهمان را
#سلمان_ساوجیضرب شمشیر تو را نازم که در هر ضربتی
جان
سلمان را حیات جاودانی میدهد
#سلمان_ساوجی ضعف پیری فکند بیجگران را از پای
دل چو افتاد قوی پشت دو تا شمشیر است
#صائب ضعف بر مجنون من کردهست عالم را وسیع
هر کف خاکی مرا دامان صحرا میشود
#صائب ضعف طالع برده از من قوّت تدبیر را
برنتابد از خرابی خانهام تعمیر را
#کلیم_کاشانی ضعفم به جا گذاشته از خرمن وجود
کاهی که در برابر صد کوه غم بهجاست
#کلیم_کاشانی ضعفش افکنده ز پا در رهگذار
بسترش از خاک و بالینش ز خار
#نشاط_اصفهانی ضعیفان را منه بر دل گزندی
که درمانی به روز زورمندی
#سعدی#مشاعرهخاکستر ققنوس