📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۶۲
این نه زلف است به گِردِ رخت ای آفتِ جان
به حقیقت نگرم فتنۀ دور قمر است
#صفایی_نراقی این نه شبنم بود ریزان وقتِ صبح از روی گل
گل ز شرمت ریخت بر خاک آبروی خویش را
#الهی_همدانی این نیز از مناعت طبع است اگر چنین
دستِ تهی و چهرۀ بگشاده داشتیم
#یوسف_بخشی این نیستم مراد که بینم تو را مدام
من خوشدلم به آمدنِ گاهگاهِ تو
سرهنگ
#محمد_فریور این نیشتر به پا چو رود کار مشکل است
هشدار ای که بر سر حق پا گذاشتی
#ابوالقاسم_حالت ای نوبهار عاشقان، داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن، وی از تو خندان باغها
#مولانا ای نور دیده رفتی و بی نور دیده مانْد
مژگان چو آشیانۀ مرغِ پریده مانْد
#واحد_اصفهانی اینهمه الفت به غیر، از من جدایی اینهمه
آشنایی آنهمه، ناآشنایی اینهمه
#رفیق_اصفهانی اینهمه رفتند و ما ای شوخچشم
هیچ نگْرفتیم از ایشان اعتبار
#سعدی این همه سختی و نامرادی
سعدیچون تو پسندی سعادت است و سلامت
#سعدی این همه قصّۀ فردوس و تمنّای بهشت
گفتوگویی و خیالی ز جهان من و توست
#هوشنگ_ابتهاج (سایه)
این همه مشکل ز وهمِ بوالفضول آمد پدید
ورنه اندر نکتۀ تحقیقْ ابهامی نبود
#جلالالدین_همایی (سنا)
اینهمه نقشِ عَجَب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بوَد بر دیوار
#سعدی این یکنفس که دیدۀ ما میهمان توست
آیینه پیش رو نگذاری چه میشود؟
#صائب#مشاعرهخاکستر ققنوس