بیا و تازه کن ایمان به نوبهار امروز
که شد قیامت موعود آشکار امروز
شکوفه از افقِ شاخ همچو اختر ریخت
نشانِ صبح قیامت شد آشکار امروز
محیط رحمت حق در تلاطم آمده است
کف از شکوفه فکندهاست بر کنار امروز
ز تازیانهٔ پی در پیِ نسیمِ بهار
زمین شدهاست چو افلاک بیقرار امروز
ز جوش لاله و گل کز رکاب میگذرد
پیاده جلوه کند در نظر سوار امروز
چمن چنان به صفا شد که هر نهالی را
توان کشید به آغوش چون نگار امروز
ز جوش لاله و گل خار بر سر دیوار
شدهاست همچو رگِ لعل آبدار امروز
گشودهاست بساطِ ملایمتْ ایّام
لطیفتر ز رگ گل شدهاست خار امروز
ز جوش قطرهٔ شبنم شدهاست روی زمین
ستارهخیز چو رخسارِ شرمسار امروز
هوا خمارشکن، گلْ پیالهگردان است
پیاله نوش و میندیش از خمار امروز
به شغل عیش، شب و روز را برابر دار
که عدلْ گشت ترازوی روزگار امروز
به دام و دانه چه حاجت، که موج سبزه و گل
شدهاست سلسله گردن شکار امروز
همین برآینه سیل نوبهاران است
اگر بوَد اثری ظاهر از غبار امروز
ز لاله جوش خُم باده میزند کهسار
شراب لعل برآید ز چشمهسار امروز
چراغ لاله گره کرده دود را در دل
که بی صفا نشود بزم نوبهار امروز
چه بادبان که مهیّا نکردهاست از ابر
برای کشتی می موسم بهار امروز
بهشتِ نقد طلب میکنی اگر «
صائب»
چو غنچه سر ز گریبان خود برآر امروز.
#صائب_تبریزی@khakestare_ghoghnoos