📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۵۹
این خندههای زیر لب و عشوههای یار
روز مرا سیاهتر از شام میکند
#احمد_عالمی (شمس یزدی)
این دُر همیشه در صدف روزگار نیست
میگویمت ولی تو کجا گوش میکنی
#هوشنگ_ابتهاج (سایه)
این دل زودآشنا را میکشم در بندِ عزلت
دورتر هر جا ز مردم دیدم آنجا میگریزم
#معینی_کرمانشاهیاین دلِ غمدیده حالش بِهْ شود دل بد مکن
وین سرِ شوریده بازآید به سامان غم مخور
#حافظاین دیگ ز خامیست که در جوش و خروش است
چون پخته شد و لذّتِ دم دید خموش است
#ابوالحسن_جلوهاین روزها سخاوت باد صبا کم است
یعنی خبر ز سوی تو این روزها کم است
#محمد_سلمانی این زحمتی که میکشم از تنگی قفس
کفران نعمتیست که در باغ کردهام
#حاجت_شیرازی این زمان در زیر بار کوه منّت میروم
من که میدزدیدم از دست نوازش دوش را
#صائب این زندگی حلال کسانی که در جهان
آزاد زیست کرده و آزاد میروند
#گلشن_آزادی انبیا گفتند نومیدی بد است
فضل و رحمتهای ایزد بیحد است
#مولانا این سخن عرض میکردم و عقلم میگفت
شرم بادت پسرا، زیره به کرمان که بَرَد
#ابنیمین این شکایتنامۀ نامهربانیهای توست
آنچه دیدم از جداییها جدا خواهم نوشت
#ظهوری_ترشیزی این شکر چون کنیم که از سفرۀ جهان
از فیض آبِ دیده نخوردیم نان خشک
#رونقی_همدانی این شوری و شیرینی من خود ز لب توست
صد بار مرا میپزی و میچشی ای عشق
#هوشنگ_ابتهاج (سایه)
#مشاعرهخاکستر ققنوس