📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#ه ۱
هر که از زنگ دویی آینه را سازد پاک
بیند از چشم غزالان نگه لیلی را
#صائب هر کس که دید روی تو دیوانه میشود
آیینهخانه از تو پریخانه میشود
#غنی_کشمیری همتای حسن خویش نبینی به هیچ روی
غیر از دمی که آینهات در مقابل است
#عبدالله_الفت هر شب از حسرت ماهی من و یکدامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمۀ مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
#شهریار هرگز آن شوخ بهما غیر نگاهی نکند
آنهم از ناز کند گاهی و گاهی نکند
#هلالی_جغتایی همین وفای توام بس که گفتهای به رقیب
که هیچکس به وفاداری فلانی نیست
#نصیبی_گیلانی هجری به سالهای فراوان کشیدهام
وصلی به طول مدت هجرانم آرزوست
#جعفر_قاجار همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که منهم برسم به آرزویی؟
#فصیحالزمان_شیرازی همچون هلال بهر تو آغوش ما تهیست
ای کوکب امید در آغوش کیستی؟
#رهی_معیری هر رخنۀ قفس، دری از فیض بوده است
صد حیف از آن حیات که در آشیان گذشت
#صائب هر چند رهایی ز قفس قسمت ما نیست
آن نیست که برهم نزنم بال و پری چند
#صائب هیچ یاری به کمآزاری تنهایی نیست
دلنشینتر مگر از کنج قفس جایی هست؟
#قصاب_کاشانی هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
#بهار_خراسانی هر آرزو که بشکنی امروز در جگر
فردا که این قفس شکند بال و پر شود
#صائب هلاک همت مرغ شکسته بال دلم
که از شکاف قفس در کمین صیاد است
#کلیم_کاشانی هزار شکر که گر غایبی زدیدۀ ما
غم فراق تو با اشک من همآغوشاست
#مهدی_سهیلی #مشاعرهخاکستر ققنوس