📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#د ۲
درون خانۀ خود هر گدا شهنشاهیست
قدم برون منه از حدّ خويش و سلطان باش
#صائب دوردستان را به احسان یاد کردن همّت است
ورنه هر نخلی به پای خود ثمر میافکنَد
#صائب در سخن پنهان شدم چون بوی گل در برگ گل
میل دیدن هر که دارد در سخن بیند مرا
#حاذق_گیلانی دلبر بیخشم و کین گلبن بیرنگ و بوست
دلکشِ پروانه نیست شمعِ نیفروخته
#کلیم_کاشانی در برم جهان جز دل حسرتکش ما نیست
آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد
#پژمان_بختیاری دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
چندان امان نداد که شب را به سر بَرَد
#شفایی_اصفهانیدر شبستان ازل شمعْ یکی بیش نبود
بزم را از پر پروانه چراغان کردند
#فطرت_مشهدی در قیامت که سر از خاک به در خواهم کرد
باز هم در طلبت خاک به سر خواهم کرد
#دهقان_سامانی دنبال آن مسافر از ضعف و ناتوانی
برخیزم و نشینم چون گرد تا به منزل
#امیدی_تهرانی در فُرقت تو زنده نه از سختجانیام
جان از کمال ضعف نیاید به لب مرا
#ابوطالب_تبریزی دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا
بر بستر ناتوانی انداخت مرا
از ضعف چنان شدم که بر بالینم
صد بار اجل آمد و نشناخت مرا!
#شوقی_تبریزیدو عالم را جزای قاتل من دِه خدای من!
که بس باشد همین ذوق شهادت خونبهای من
#شکیب_شیرازی در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
#سعدی در فراقت مینویسم نامه و از دست من
خامه خون میگرید و خط، خاک بر سر میکند
#سلمان_ساوجی دانی که کدامین شب و روز است که عاشق
خشنود دلی دارد و خوشبوی مشامی؟
شامی که شمال آورَد از دوست نسیمی
صبحی که صبا آورَد از یار پیامی
#حریف_جندقیدر راه شوق چون جرس از ناله زندهایم
دلمرده است هر که نفَس بیفغان کشید
#کلیم_کاشانی درون سینه به ذوقی نشست ناوک او
که ناله را ز برون آمدن پشیمان کرد
#کلیم_کاشانی دیشب شبم به ناله و آه و فغان گذشت
یعنی چنانکه میل تو بود آنچنان گذشت
#یزدانبخش_قهرمان در دل او درد ما از ناله تاثیری نکرد
بُرد مرغی نامۀ ما را که بال و پر نداشت.
#نظیری_نیشابوری#مشاعرهخاکستر ققنوس