📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#د ۵
دلت به وصل گل ای بلبل چمن خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانۀ توست
#حافظ در گلستان وفا بلبل به گل هرگز نکرد
آن نظربازی که چشمم با مغیلان کرده است
#کلیم_کاشانی دیدی از دورم و دانسته تغافل کردی
خوب کردی که ترا خوب تماشا کردم
#شوکتی_اصفهانی دشمن اگر میکُشد به دوست توان گفت
با که توان گفت اینکه دوست مرا کشت؟
#صبوحی_قمی شاطرعباس
دل خوبان شهر مایل توست
سنگِ آهنربا مگر دل توست؟
#فیضی_دکنی دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش؟
او از جفا خون کرد و من از دیده بیرون کردمش
#هاتف_اصفهانیدیدهام دفتر پیمان وفا حرف بهحرف
نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست
#نظیری_نیشابوری دلی بستم به آن عهدی که بستی
تو آخر هر دو را با هم شکستی
#راهب_اصفهانی دامن ز کفم میکشی و میروی امروز
دست من و دامان تو فردای قیامت
#هاتف_اصفهانی دستی بهدامن تو و دستی بر آسمان
دست دگر کجاست که خاکی بهسر کنم
#آشفته_ایروانیدردمند از کوچۀ دلدار میآییم ما
آه کز دارالشّفا بیمار میآییم ما
#واقف_لاهوری در فراقم بیم مرگ و در وصالم رشک غیر
اینقدَر ای کاش کار عاشقی مشکل نبود
#خاور_شیرازی دل گرفت از من و بشکست خدایا برسان
دل دیگر که ز من گیرد و دیگر شکند
#طوفان_مازندرانی (هزارجریبی)
دل شکفته نمانده است در جهان ور هست
گلیست چیدنش از یاد باغبان رفته
#کلیم_کاشانی دل شکستۀ من آهش ار اثر دارد
دعا کنم که خدایش شکستهتر دارد
#قاآنی_شیرازیدو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد
#سعدی دانم تو با من دشمنی، جای تو در دل دادهام
مهمان صاحبخانهکُش در خانه منزل دادهام
#خاور_شیرازیدل خلق را ندانم به چه حیله میربایی
تو که روی خویشتن را به کسی نمینمایی
#افسر_قاجاردلم بهکوی تو امیدوار میآید
نگاهدار که روزی به کار میآید
#احسن_تربتیظفرخان
دید چون بیکسی ما، دل آهن شد نرم
مانْد پیکان تو در سینه بهغمخواری دل
#کلیم_کاشانی دین و دل پیشکش عشوۀ یاری کردم
شادم از زندگی خویش که کاری کردم.¹
علیخان خوشدل
#مشاعره۱. این مطلع از سام میرزای صفوی است:
حاصل عمر نثار ره یاری کردم
شادم از زندگی خویش که کاری کردم.
← تحفه سامی، تصحیح وحید دستگردی چاپ ارمغان ص ۱۹۱
خاکستر ققنوس