ما از روزی که پا به دنیا گذاشته ایم، دیگر هیچ وقت از رفتن نمانده ایم.
حتی پیش از این که به دنیا بیاییم راه رفتن را آغاز کرده ایم. راه رفتن پیش از میلاد!
ما حتی در خستگی و خواب هم راه میرویم. حتی در مرگ و پس از مرگ هم. حتی همین حالا که نشسته ام و این ها را می نویسم هم دارم راه میروم.
لابد می گویید در حال رفتن که نمی توان نوشت. اما من نمی گویم در حال رفتن می نویسم؛ می گویم در حال نوشتن میروم.
ما هیچ وقت واقعا خسته نمی شویم. بله، البته ممکن است دست و پا و اندام های ما خسته شوند، ولی "خود" ما هیچ وقت خسته نمی شود.
آیا تا حالا شنیده اید که کسی بگوید: من برای همیشه خسته ام؟
البته در دستور زبان آدم ها، چنین جمله هایی می بینیم که بگویند: من دیروز خسته بودم یا امروز خسته ام. اما در دستور زبان هیچ یک از زبان های دنیا چنین جمله هایی سراغ نداریم که مثلا بگویند: من تا فردا عصر خسته خواهم بود. چه رسد به این که بگویند: من تا ابد خسته خواهم بود!
بخشی از کتاب
#گفت_و_گوهای_بی_گفتگو و چند یادداشت دیگر
#قیصر_امینپور #کتاب_آبیاین کتاب شامل چند نامه از نویسنده به خواهر ناشنوایش است و چند یادداشت از زمان سردبیری نویسنده در مجله
#سروش_نوجوان که با عنوان
#حرفهای_خودمانی در بعضی از شماره های مجله به چاپ رسیده است.
.
برای تهیه این کتاب میتونید یکی از راههای زیر رو انتخاب کنید:
🤓1) نشر
#کتاب_آبی:
66970131_ 09352177011
2) کانال نشر در تلگرام:
@ketabeabii3) مرکز پخش
#گسترش:
77351302
77354472
@ketabeabii