اغلب شعرهای کتاب
#تولدی_دیگر چهارمین مجموعه
شعر #فروغ_فرخزاد، با زبانی جاری در خط محاوره و تخاطب، و با وزنی نزدیک به طبیعت کلام بود و با جوهر شعری دیگر و با تصویرهایی که تا آن روز در زبان هیچ شاعری سابقه نداشت.
آنچه مسلم است همهٔ وزنهایی که با الهام مصراع اول به ذهن شاعر میگذرد از جریان ناخودآگاهی سرچشمه میگیرد که با تمامی احساسهای شدید و هیجانات روحی و ذهنی شاعر رابطه مستقیم دارد...
"تمام روز در آیینه گریه میکردم" که آغازی است صاف و بیسکون و سکته، در ادامه: "که چون حبابهای کف صابون..." جویبار کلمات مترنم از مسیر عروضی خود میگریزند و منحرف میشوند.
چهارده
شعر از سی و پنج
شعر تولدی دیگر اختلاطی از اوزان متفاوت عروضی است که بیشتر با روحیات خاص شاعر ارتباط دارد.
اگر فروغ الزام داشت وزن موردنظر را با همان منوال که در آغاز
شعر شروع شدهاست دنبال کند، از تجسم بسیاری از تصویرها و ترنم بسیاری از حرفها و سرودها بازمیماند.
#شعر_زمان_ما#فروغ_فرخزاد #محمد_حقوقی#نگاه@ketabeabii