#کوتاهخوانی#آرامششاعری
وام گرفت
شعرش آرام گرفت!
#طریقت_نوزاهدی نوبنیاد
راه و رسم عرفا پیشه گرفت
لنگ مرغی برداشت
و به آهنگ حزین آه کشید:
«مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک!»
#عطش_و_دریاشاعر تشنه
ز دریا میگفت
اهلبیت سخنش را
به اسارت بردند!
#مراعات_نظیرتاجری دستهگلی پرپر دید
یاد پروانۀ کسبش افتاد!
#ذوقشاعری وارد دانشکده شد
دم در
ذوق خود را به «نگهبانی» داد!
#نان_و_پستهشاعری میلنگید
ناقدی نان میخورد!
#تفألتاجری فال گرفت
غزلی لامیه آمد
تاجر
چیزی از شعر نفهمید اما
چشم مبهوتش را قافیۀ
#مال گرفت
#تقلاتاجری قصهنویس
کودکان را به تفاهم میخواند
مگسی
روی گل لاله تقلا میکرد!
#امضاتاجری ارۀ برقی آورد
پای یک منظره را
امضا کرد!
#براعت_استهلالتاجری
مجلس تفسیر گذاشت
ابتدا
فاتحه بر قرآن خواند!
#رابطهشاعری ضربت خورد
تاجری شعرشناس
در ته حجرۀ خود
شربت خورد!
#خنجرشاعری خنجر خورد
شعرش از گُرده
به پیراهن ضارب پاشید!
#ادارهسالکی خسته بهدنبال حقیقت میرفت
در مجاری اداری گم شد!
#اقدامشاعری خانه نداشت
در خیابان خوابید
شهرداری سر ذوق آمد و اقدامی کرد!
#بازنشر> از کتاب
#نوشداروی_طرح_ژنریک>
#سیدحسن_حسینی(درگذشت: نهم فروردین ۸۳)
@ketabeabii