مجلهٔ انترناسیونالیسم 🚩

آپارتاید در ایتالیا

در ایتالیا آپارتایدی خاموش وجود دارد. در مدارس ما، بر اساس داده‌های وزارت آموزش، ۸۶۵,۰۰۰ دانش‌آموز بدون شهروندی وجود دارند. صدها هزار پسر و دختر، از دبستان تا دبیرستان، که ۱۰.۳٪ از کل دانش‌آموزان در ایتالیا را تشکیل می‌دهند. علاوه بر این، ۶۷٪ از این دانش‌آموزان در ایتالیا به دنیا آمده‌اند، پس مهاجران نسل دومی هستند: به طور دقیق ۵۸۰,۰۰۰ نفر. واقعیتی عجیب و غیرقابل قبول در کشوری که خود را «پیشرفته» می‌نامد.

اکثریت در مقطع ابتدایی هستند (۳۶٪)، ۳۱۰,۰۰۰ کودک. سپس ۱۸۵,۰۰۰ دانش‌آموز در مقطع متوسطه (۲۱٪) و ۲۱۷,۰۰۰ دانش‌آموز در مقطع دبیرستان (۲۵٪) وجود دارند - که به ترتیب ۱۲٪، ۱۱٪ و ۸٪ از کل دانش‌آموزان در ایتالیا را شامل می‌شوند. این پدیده، به عنوان دانش‌آموزان میلانی، به طور خاص برای ما مهم است، چرا که لومباردی منطقه‌ای است که بیشترین تعداد دانش‌آموزان بدون شهروندی را دارد، ۲۵.۵٪ از کل.

۲۲۰,۰۰۰ کودک و نوجوان وجود دارند، که ۸۰,۰۰۰ نفر فقط در استان میلان هستند. در میلان و حومه آن، ۱۶٪ از دانش‌آموزان، یکی از هر شش نفر، شهروندی ندارند: این‌ها اعداد عظیمی هستند. این وضعیت شرم‌آور تا کی ادامه خواهد یافت؟ به عنوان دانش‌آموزان، ما نمی‌توانیم فقط بایستیم و به طور منفعل این اشکال از تبعیض را بپذیریم؛ ما باید به بی‌تفاوتی واکنش نشان دهیم. موضوع مربوط به شهروندی، علاوه بر این، فقط یکی از بسیاری از فجایعی است که سیاست‌های دولت‌های اروپایی، از هر جناحی، ایجاد کرده و همچنان در مورد موضوع مهاجرت تولید می‌کنند. اینجا، در ایتالیا، با دانش‌آموزان و شهروندان درجه دو، استثمار گسترده و زندانی شدن در CPRها (مراکز بازداشت برای اخراج).

در مدیترانه با مدیریت دراماتیک این پدیده، که در طی ۱۰ سال گذشته باعث مرگ بیش از ۲۷,۰۰۰ نفر شده است، علاوه بر توافق‌های شرم‌آور با دیکتاتورها و قاتلان در لیبی، تونس و ترکیه، برای تامین مالی اردوگاه‌های نگهداری مهاجران. در برابر این، به عنوان دانش‌آموزان دورهٔ متوسطه، قصد داریم یک بحث قوی را در مدرسه‌مان و در سطح شهر در مورد این موضوعات ترویج دهیم. ما می‌خواهیم صدایی را به نفع IUS SCHOLAE -- یعنی شهروندی برای همه کسانی که دوره تحصیلی را در ایتالیا به پایان برند -- و IUS LABORIS -- شهروندی برای کسانی که در ایتالیا کار می‌کنند -- به گوش برسانیم. همچنین قصد داریم ابتکارات عملی و مؤثر همبستگی را در محلات شهر برای مبارزه با نژادپرستی و کمک به خانواده‌ها و مهاجران درگیر مشکل، ترویج دهیم. برای این منظور، در ماه‌های آینده قصد داریم تعداد زیادی فعالیت را سازماندهی کنیم: زمان واکنش نشان دادن است، تو هم به ما کمک کن!

کمیتهٔ هماهنگی دانش‌آموزان علیه نژادپرستی

تعیین حداقل دستمزد:
تعرض به سفرۀ خالی کارگران
و ضرورت پاسخ طبقاتی

«شورای عالی کار» حداقل دستمزد کارگران را برای سال جدید تعیین کرد. طبق ماده 41 قانون کار بورژوازی اسلامی، «شورای عالی کار» که بنابر مقاوله ‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار تشکیل یافته و مرکب از نمایندگان کارفرمایان، نمایندگان دولت و نمایندگان «کارگران» (شوراهای اسلامی کار- در واقع زائده وزارت اطلاعات در محل کار) است با یک روش سه جانبه گرائی و بر اساس تورم حداقل دستمزد را تعیین می‌نماید. بالاخره «شورای عالی کار» با افزایش...

برای طبقه کارگر دو نوع مبارزه یعنی اقتصادی و سیاسی وجود ندارد. برای طبقه کارگر فقط یک نوع مبارزه طبقاتی وجود دارد که درآن، طبقه کارگر در همان حال که استثمار سرمایه داری را در درون جامعه بورژوائی محدود می‌کند، یعنی از سطح معیشت خود دفاع می‌نماید همزمان تلاش می‌نماید تا نظام سرمایه داری را براندازد و به تبع آن به استثمار و کار مزدی را محو نماید.

تاکید بر مبارزۀ مستقل کارگری، مستقل از هر گونه نهاد سرمایه، تکیه به قدرت طبقاتی کارگران و تشدید مبارزه طبقاتی افقی است که پیش روی طبقه کارگر ...

این کارشناس مسائل نظامی به این نکتهٔ درست اشاره دارد: هیچ جریان مسلحانهٔ مخالف حکومتی بدون حمایت دول خارجی نمی‌تواند وجود داشته باشد. اگر پ‌ک‌ک و … ادعای استقلال دارند، غلط می‌کنند: بدون کمک اطلاعاتی، مالی، تسلیحاتی و مهماتی دول خارجی نمی‌توان با کمک مالی طرفداران ارتش چند هزار نفری داشت. این شامل همهٔ گروه‌ها از چپ و راست می‌شود. از حماس و مخالفان اسد تا پ‌ک‌ک و احزاب کرد و بلوچ ایرانی. تکلیف جریان‌های حکومتی که مشخص بود. این‌ها همه جریان‌هایی برای پیشبرد منافع جناح‌های مختلف طبقهٔ حاکمه هستند.

این رهبر گروهی است که خواهان بازگشت شهرک‌نشینان اسرائیلی به غزه هستند و اذعان می‌کند که گروه حامیان مالی «ثروتمندی» در آمریکا دارد. در واقع مسئلهٔ اصلی فلسطین و اسرائیل نه مسئلهٔ عرب و یهودی بلکه مسئلهٔ طبقات و قدرت‌ها هستند. کارگر عرب و کارگر یهودی چه در خود اسرائیل و چه در سراسر دنیا بدون هیچگونه مشکلی در کنار هم کار و زندگی می‌کنند، ولی وقتی پای منافع سرمایه‌دار عرب و سرمایه‌دار یهودی در میان باشد، وقتی پای منافع آمریکا، اروپا، روسیه، ایران، عربستان، مصر، ترکیه و … در میان باشد، کارگران قربانی خواهند شد. همانطور که تا چند سال پیش روس‌زبان و اوکراینی‌زبان دوستانه در کنار هم کار و زندگی می‌کردند ولی اکنون مجبور شده‌اند شکم هم را بدرند. اگر پرچم فلسطین یا اسرائیل را بالا می‌برید، دارید در قتل عام کودکان فلسطینی مشارکت می‌کند! 🚩🚩🚩

وال استریت ژورنال به بررسی چگونگی حملهٔ احتمالی چین به تایوان در سال‌های آینده می‌پردازد. چنین حمله‌ای بدون شک در عرض مدت کوتاهی به جنگی در مقیاس جهانی تبدیل می‌شود.

دانمارک در ادامهٔ آمادگی برای جنگ جهانی بعدی سربازی را برای زنان هم اجباری کرد! فمینیسم بورژوایی به دنبال مخالفت با نظامی‌گری برابری زنان و مردان در توحش جنگ است! ما کمونیست‌های انترناسیونالیست از منافع زنان کارگر دفاع می‌کنیم! زنان و مردان سرمایه‌دار به یکسان دشمن ما هستند!

تصویری از نشریهٔ ملانصرالدین
فوریه ۱۹۲۵ (دورهٔ شوروی)
بهمن ۱۳۰۳
-
ای جماعت احمق شرق! چرا دنبال این مرد (کارل مارکس) افتاده‌اید؟ نوشتهٔ او فقط کتاب کاپیتال است، اما من، محمد باقر مجلسی، صدها کتاب نوشته‌ام.

آب در خوابگه مورچگان:
بی هویتی کمونیست‌های چپ
یا هویت جعلی گرایش لغو کار مزدی

اخیرا صدای انترناسیونالیستی در تداوم بررسی ایدئولوژی‌های چپ‌گرایان و در دفاع از مارکسیسم و در راستای شفافیت فضای سیاسی کتاب «چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی یافته» را هم‌زمان به زبان‌های فارسی و انگلیسی از افق کمونیست چپ منتشر کرد.

کتاب نه در مباحثه، گفتگو و یا حتی در نقد گرایش لغو کار مزدی بلکه در دفاع از مارکسیسم، سیر تکوین، ماهیت و عملکرد ضد کمونیستی این گرایش را در معرض دید عموم قرار داد و نشان داد که همه این سر و صداهای ضد کار مزدی صرفا در راستای ابهام‌آفرینی در فضای سیاسی و مسخ مارکسیسم بوده است.

گرایش لغو کار مزدی در رابطه با عملکرد و ماهیت ضد کمونیستی و بورژوایی خود که موضوع بررسی کتاب «چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی یافته» بود، «سکوت خفت‌بار» می‌کند، منتها با نوشته‌ای کوتاه تحت عنوان "نقد «مارکسیستی» یا بمب نفرت، حقارت و بیمایگی" فقط فحاشی می‌کند، بدون اینکه به کلمه‌ای از کتاب یا حتی نام کتاب ارجاع دهد.

#کمونیست_چپ

آب در خوابگه مورچگان:
بی هویتی کمونیست‌های چپ
یا هویت جعلی گرایش لغو کار مزدی

اخیرا صدای انترناسیونالیستی در تداوم بررسی ایدئولوژی‌های چپ‌گرایان و در دفاع از مارکسیسم و در راستای شفافیت فضای سیاسی کتاب «چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی یافته» را هم‌زمان به زبان‌های فارسی و انگلیسی از افق کمونیست چپ منتشر کرد.

کتاب نه در مباحثه، گفتگو و یا حتی در نقد گرایش لغو کار مزدی بلکه در دفاع از مارکسیسم، سیر تکوین، ماهیت و عملکرد ضد کمونیستی این گرایش را در معرض دید عموم قرار داد و نشان داد که همه این سر و صداهای ضد کار مزدی صرفا در راستای ابهام‌آفرینی در فضای سیاسی و مسخ مارکسیسم بوده است. کتاب با ارجاع به مباحث کلاسیک مارکسیستی نشان داد که اظهارات ضد و نقیض چنین گرایشاتی سوای از نسخه‎های متفاوت آن، که تنها از گویش‌های متفاوت برخوردارند، تنها بیانگر اوج اغتشاش فکری آنها و عدم آشنایی این گرایشات با مبانی پایه‎ای مارکسیستی است. با ارجاع به متون خود گرایش نشان دادیم که فرهنگ، ارزش‌ها، اخلاقیات بورژوایی، خودسانسوری، فرصت طلبی، وارونه‌سازی، تمکین به مواضع راست، سازش‌کاری، لت وپار کردن ارزش‌های رفیقانه و... بوده به عبارت بهتر ارزش‌های چپ سرمایه در این گرایش نهادینه شده است.

گرایش لغو کار مزدی در رابطه با عملکرد و ماهیت ضد کمونیستی و بورژوایی خود که موضوع بررسی کتاب «چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی یافته» بود، «سکوت خفت‌بار» می‌کند، منتها با نوشته‌ای کوتاه تحت عنوان "نقد «مارکسیستی» یا بمب نفرت، حقارت و بیمایگی" فقط فحاشی می‌کند، بدون اینکه به کلمه‌ای از کتاب یا حتی نام کتاب ارجاع دهد. این فحاشی‌ها حقانیت مباحث کتاب را مجددا به اثبات می‌رساند که فرهنگ چپ سرمایه در این گرایش نهادینه شده است.

فهرست مطالب:
• مقدمه
• انتشار کتاب آیه‌های شیطانی
• زمینه‌های انتشار کتاب
• نکات ضعف کتاب
• نقد یا در معرض دید عموم قرار دادن ماهیت بورژوایی
• فرهنگ کمونیستها، فرهنگ چپگرایان دگردیسی یافته
• هویت کمونیستها، هویت چپگرایان دگردیسی یافته
• تعهد انقلابی یا قوانین بورژوایی؟
• چه کسانی متوهم به همه چیزدانی هستند؟
• پراگماتیسم چپگرایان دگردیسی یافته
• سنت ایدئولوژیک، سنت کمونیستی
• مجمع تشخیص مصلحت چه چیزی را مصلحت می‌داند؟
• نقد رادیکال سرمایه‌داری یا ابهام‌آفرینی؟
• پیوست
• خطوط اصلی مواضع:

کتابچه را بخوانید و خواندن آن را به دیگران توصیه کنید!


#کمونیست_چپ

تماس از طریق تلگرام:
@internationalists
کانال تلگرام:
https://t.center/intvoice
ایمیل:
[email protected]
وبسایت:
www.internationalistvoice.org
ایکس(توییترسابق) :
https://twitter.com/int_voice

از خوردن مواد فراوری شده بپرهیزید. مواد فراوری شده یعنی موادی که در کارخانه تولید شده‌اند و در پروسهٔ تولید به آن‌ها چرب و قند و مواد دیگری زده می‌شود که هم مضر هستند و هم آن را خوشمزه‌تر می‌کنند تا شما بیشتر بخورید و جیب آن‌ها را بیشتر پر کنید. بیسکوییت‌ها، کیک‌ها، بستنی‌ها، پفک‌ها، چیپس‌ها، همبرگرها و …

چربی می‌تواند مفید باشد (چربی غیراشباع که بیشتر در مغزیجات و گیاهان است مانند گردو، زیتون، آفتابگردان و …) و یا مضر (چربی اشباع مانند چربی گوشت‌ها، لبنیات و گیاهان استوایی مانند نارگیل و پالم). چربی ترانس بدترین نوع چربی است که باید روی موادی که می‌خرید بخوانید چقدر چربی ترانس و اشباع دارد. سرخ‌کردنی بدترین نوع غذا است.

غلات کامل بیشار مفید هستند. غلات کامل یعنی غلاتی که سبوس آن‌ها جدا نشده باشد. یعنی گندم با سبوسش و نه گندم سفید. جو با سبوسش، برنج با سبوسش!

حبوبات بسیار مفید هستند. عدس، لوبیاها، نخود. هر روز از حبوبات مصرف کنید.

سبزیجات مفید هستند. کدو، بادنجان، گوجه و … همهٔ این‌ها را آب‌پز یا خام و با پوست بخورید! سیب‌زمینی با اینکه گیاه است مفید نیست!

مغزیجات بسیار مفید هستند. و البته گران هستند. ولی سعی کنید روزی شده چهار عدد گردو بخورید. روزی دو سه عدد بادام. مغز کدو شده چند عدد. بذر کتان را آسیاب و هر روز خام بخورید.

میوه بخورید. میوه را کامل و تا حد امکان با پوست بخورید. از گرفتن آب آن بپرهیزید.

تغذیهٔ سالم تنها برای داشتن چند سال عمر بیشتر نیست، بلکه برای کمتر مواجه شدن با بیماری‌هاییست که روند عذاب‌آوری هم برای خودمان و هم برای عزیزانمان دارند. بیمارستان رفتن‌های متوالی، درد، هزینه‌ها، عوارض داروها و … پس شکی نیست که پیشگیری بهتر از درمان است! اما چه کسی مانع پیشگری می‌شود؟

در مورد بلاگرها و شارلاتان‌ها حرفی نمی‌زنم چون تکلیفشان مشخص است. اگر آیندهٔ خود و عزیزانتان را در اختیار حرف‌های بی‌پایهٔ شارلاتان‌های فضای مجازی قرار می‌دهید، تصمیم و عواقب تصمیم با خودتان است. ولی حتی در علمی‌ترین ژورنال‌ها هم می‌توان دید چگونه شرکت‌های بزرگی که سودهای میلیون و بعضاً میلیارد دلاری از فروش محصولات مضر می‌برند با دادن پول به محققان سعی در عوض کردن نظر آن‌ها دارند. این قسمت تعارض منافع یک مقاله است که نشان می‌دهد نویسندگان مقاله چقدر از صنعت لبنیات و گوشت پول گرفته‌اند.

هر بیسکوییت، پنیر، پفک و چیپس، گوشت و تخم‌مرغی که می‌خورید مستقیم به جیب صاحب کارخانه و گاوداری و مرغداری می‌رود.

جیم شوتو، تحلیل‌گر ارشد سی‌ان‌ان، کتابی نوشته است با عنوان «بازگشت قدرت‌های بزرگ: روسیه، چین و جنگ جهانی بعدی» که نشان می‌دهد تحلیل‌گران طبقهٔ سرمایه‌دار حاکم به لحاظ ایدئولوژیک (علاوه بر آمادگی نظامی) هم در حال آماده‌سازی افکار عمومی برای جنگ جهانی بعدی دارند تا دوباره میلیون‌ها کارگر را به مسلخ جنگ بفرستند. اگر یک‌بار این را با شعار مبارزه با نازیسم هیتلری و فاشیسم انجام دادند، این‌بار با شعار دفاع از دموکراسی و حقوق‌بشر انجام خواهند داد. فراموش نکنیم که در جنگ جهانی دوم تا قبل از جنگ همهٔ قدرت‌ها از انگلستان و آمریکا تا شوروی با آلمان نازی همکاری داشتند و بعد از جنگ آمریکای دموکرات با قاتلی مثل استالین متحد شد و سپس بمب اتمی را علیه غیرنظامیان ژاپنی استفاده کرد تا با نظامیان ژاپنی متحد شود!

ما کارگران هم باید از هم اکنون آماده شویم، در این مورد بحث کنیم و شبکهٔ جهانی خودمان را ایجاد کنیم!

«کشاورز» لهستانی می‌گوید در سال هزار تن سیب تولید می‌کنند. قیمت سیب در اروپا از یک یورو تا پنج یورو عادی است. اگر فرض کنیم در هر کیلو پنجاه سنت سود می‌کنند می‌شود سود سالیانه پانصد هزار یورو. یک کارگر/حقوق‌بگیر عادی در اروپای غربی سالانه بیست و پنج تا پنجاه هزار یورو حقوق می‌گیرد. و این تفاوت طبقاتی بین پرولتاریای حقوق‌بگیر و کشاورز خرده‌بورژواست. کلیهٔ اعتصابات و اعتراضات کشاورزان اروپایی برای منافع طبقاتی خودشان است و هیچ نسبتی با مبارزهٔ پرولتاریا ندارد!

کمون پاریس جاودانه است!

"پاریس کارگر با کمون خود همیشه به عنوان پیشاهنگ پر افتخار یک جامعۀ نو مشهور خواهد شد." مارکس

با آمدن ماه مارس عملا قدرت دوگانه در پاریس حاکم شد. این مسئله برای بورژوازی غیر قابل قبول بود و سعی کرد به هر وسیلۀ ممکن و با هر ترفندی قدرت کارگران را درهم بشکند. بورژوازی فرانسه مسیر تهاجم ارتش بیسمارک را به پاریس هموار کرد، این مسئله با واکنش «گارد ملی» همراه گشت.

پرولتاریای پاریس با تمام قدرت به دفاع از خویش برخاست. دو طبقۀ اجتماعی، بردگان مزدی و بورژوازی فرانسه در مقابل هم صف آرائی کردند. طبقه در مقابل طبقه و شیپور جنگ طبقاتی در 18 مارس 1871 نواخته شد.

روز 18 مارس 1871 کارگران مسلح پاریس با پرچم سرخ و با شعار «زنده باد کمون!» نظام سرمایه داری را هدف جنگ طبقاتی خود قرار دادند. مارکس در اثر ارزشمند خود «جنگ طبقاتی در فرانسه» به اهمیت برافراشته شدن پرچم سرخ بر فراز کمون پاریس می پردازد و چنین ارزیابی می کند «جهان کهن با دیدن پرچم سرخ از خشم به خود پیچید». کموناردها به پا خاستند تا...

#کمونیست_چپ

دبیرکل ناتو گفته است که باید از ضرب‌آهنگ کند دوران صلح به ضرب‌آهنگ تند دوران تنش گذار کنیم، تسلیحات و مهمات را با سرعت هرچه بیشتری تولید کنیم. این نمودار نشان می‌دهد در سه سال اخیر چند کشور از اعضای ناتو به هدف اختصاص دو درصد از تولید ناخالص ملی برای بودجهٔ جنگی رسیده‌اند. اربابان ما می‌خواهند دو درصد از تولید ناخالص ملی را که عدد بسیار بزرگی است صرف تولید بمب و موشک برای قتل‌عام ما کنند، آیا ما نمی‌خواهیم دو درصد از وقتمان را برای مقابله با این توحش صرف کنیم؟ از دوستان و آشنایان خود بخواهید در برابر این توحش جهانی از انترناسیونالیسم و اتحاد کارگران جهان دفاع عملی کنند!

تنش بین منطقهٔ ادعایی چین (نه عدد خط‌چین آبی) و منطقهٔ ادعایی فیلیپین (خط چین زرد) بالا گرفته است. امپریالیسم چین با قدرت‌گیری اقتصادی و نظامی‌اش، در برابر امپریالیست‌های دیگر، و متحدانشان مانند فیلیپین، جسورتر شده است و سهم خود را از بازار جهانی می‌خواهد. این تنش‌ها لاجرم منجر به جنگ خواهد شد و ما اگر تماشاگر منفعل باشیم، قربانی این جنگ خواهیم بود. تنها همبستگی جهانی کارگران، علیه همهٔ دولت‌ها، علیه همهٔ ایدئولوژی‌ها و توهمات، و برای یک انقلاب جهانی می‌تواند ما را از توحش جنگ نجات دهد!

آلمان: بازگشت به سربازگیری؟ وزیر دفاع آلمان مدل سربازگیری اسکاندیناویایی را بررسی می‌کند

با بالا گرفتن بحران نظم امپریالیستی و نزدیک‌تر شدن به دورهٔ جنگ جهانی، کشورهای جهان یکی پس از دیگری به دنبال سربازگیری و آمادگی برای جنگ‌های وحشیانه با میلیون‌ها کشته می‌شوند. بودجهٔ نظامی کشورها، از اروپا و ژاپن گرفته تا روسیه و چین رکوردها را می‌شکنند و طرح‌های سربازگیری گسترده هر روز مطرح می‌شوند. به دوران تبلیغ وطن‌پرستی و ناسیونالیسم در برابر گلوبالیسم و دهکدهٔ جهانی وارد شده‌ایم. در ایران این ناسیونالیسم در شکل افغان‌ستیزی خود را نشان می‌دهد و در اروپا در شکل مهاجرستیزی و دفاع از اروپا! ولی همهٔ این‌ها مقدمه‌ای برای جنگ‌هایی است که همهٔ ما را درگیر خواهد کرد. همهٔ ما عزیزانمان را از دست خواهیم داد و زیر آوار بمب و خمپاره اعضای بدنمان را از دست خواهیم داد. این تقدیر ما نیست، بلکه طرحی است که اربابانمان برای ما ریخته‌اند و ما می‌توانیم در برابر آن ایستادگی کنیم. تنها انترناسیونالیسم پرولتری راه نجات ما از این توحش متمدنانه است!

هشت مارس، روز جهانی زن، گرامی باد

آبی: محل استقرار بمب‌های اتمی امریکا (هلند، بلژیک، آلمان، ایتالیا و ترکیه)

قرمز: محل استقرار بمب‌های اتمی بریتانیا و فرانسه

سرمایه‌داری پیشرفته‌ترین دستاوردهای علمی و تکنولوژیک بشر را در خدمت وحشیانه‌ترین سلاح‌ها با قابلیت کشتن صدها هزار نفر در یک بمب قرار می‌دهد.

ناسیونالیسم و وطن‌پرستی یعنی فرستادن کارگران به مسلخ جنگ برای تامین منافع سرمایه‌داران!

دولت اوکراین در حال بررسی اعطای معافیت سربازی برای افرادی است که مالیات بیشتر از یک حد خاصی بپردازند! یعنی اگر پول کافی داشته باشی لازم نیست به جنگ بروی و کشته شوی! ولی کارگران به زور به جنگ فرستاده می‌شوند تا سربازان روسی را بکشند که مانند سربازان اوکراینی مجبور به جنگ شده‌اند.