مجلهٔ انترناسیونالیسم 🚩

Channel
Politics
News and Media
Education
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel مجلهٔ انترناسیونالیسم 🚩
@Hegemony_CulturePromote
1.43K
subscribers
778
photos
259
videos
620
links
هر شکلی از ناسیونالیسم ارتجاعی و در خدمت طبقهٔ حاکم سرمایه‌دار است! کارگران جهان متحد شوید! ارتباط: @Adlvlin @LeninistBolshevik
To first message
"As a prelude to our comrade’s article “Sugarcane Stalinism: State-Capitalism and Development in Cuba”, we also publish a prescient analysis of Cuba’s post-“revolutionary” government by the Mexican-Spanish communist revolutionary Grandizo Munis entitled “The Rumba of Fidel Castro”. This short article from Munis’ is newly translated from Spanish into English and is included alongside the main article as a complement to it."

https://internationalistcommunists.org/2024/03/03/sugarcane-stalinism-the-rumba-of-fidel-castro/
ماشین، علم، و استثمار نیروی کار

توسعهٔ ماشین‌آلات باعث می‌شود که شرایط کار از لحاظ فنی نیز بر کارگر حکم روایی کند، هم زمان جایگزین او شده، و او را در شکل‌های مستقل خود زائد کند. پس در این فرآیند، خصوصیات اجتماعی کار خود کارگران با آن‌ها در شکل سرمایه مقابله می‌کند. از این رو، برای مثال، چنین می‌نماید که ماشین‌آلات به عنوان محصول آشکار کار، سرور کار است. مشابه همین دگرگونی را می‌توان در مورد نیروهای طبیعت و علم مشاهده کرد، که محصول جوهر تجریدی تکامل عام تاریخ است. آن‌ها نیز با کارگر همچون قدرت‌های سرمایه روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها به طور قطع از مهارت و دانش فرد کارگر گسسته می‌شوند؛ و با اینکه خود آن‌ها در اصل محصول کار هستند، هرگاه وارد فرآیند کار می‌شوند، به گونه‌ای پدیدار می‌گردند که در سرمایه ترکیب شده است. سرمایه‌داری که ماشین را به خدمت می‌گیرد، به فهم آن نیازی ندارد (نگاه کنید به [آندرو] اور) . اما در رویارویی با کارگران، علم تحقق یافته در ماشین در قامت سرمایه پدیدار می‌شود. و در واقع کلیهٔ کاربست‌های علم، نیروهای طبیعت و حجم عظیمی از محصولات کار – کاربستی که بر کار اجتماعی متکی است – صرفاً در ساحت ابزار بهره‌کشی از کار، ابزار تصاحب کار مازاد، نمادین می‌گردند، ازا ین رو، در رویارویی با کار به‌عنوان نیروهایی که متعلق به سرمایه است. طبعاً سرمایه تمام این ابزار را صرفا برای بهره‌کشی از کار به خدمت می‌گیرد. اما برای بهره‌کشی از کار، باید آن‌ها را در تولید به‌کار گیرد. و بدین سان، تکامل توانمندی‌های مولد اجتماعی کار و شرایط آن تکامل، به‌عنوان دستاورد سرمایه پدید می‌آیند، که فرد کارگر نه فقط با آن رابطه‌ای منفعل پیدا می‌کند، بلکه همچنین در تضادی آشتی‌ناپذیر با او انجام می‌شود.

منبع: «نتایج فرآیند بلافصل تولید»، مجموعه آثار کارل مارکس و فریدریش انگلس به انگلیسی، جلد ۳۴، صص. ۴۵۸-۵۹
مجلهٔ انترناسیونالیسم 🚩
🔻«۱۵ زن تاجر» همراه با هیات اقتصادی طالبان برای شرکت در نمایشگاه «ترکمن-افغان» به عشق‌آباد سفر کردند نورالدین عزیزی، وزیر تجارت طالبان، که در راس هیاتی از بخش خصوصی افغانستان به ترکمنستان سفر کرده است، می‌گوید ۱۵ زن تاجر نیز همراه آن‌ها سفر کرده است و حضورشان…
وقتی پای منافع طبقاتی بورژوازی (طبقهٔ سرمایه‌دار اعم از تاجر، تولیدکننده و غیره) در میان باشد، ایدئولوژی اسلامی یا ناسیونالیستی رنگ خود را می‌بازد و نشان می‌دهد تنها ابزاری برای تحمیق طبقهٔ کارگر است. انتخاب طالبان به جای دولت پیشین افغانستان انتخاب طبقهٔ سرمایه‌دار افغانستان بود، و دیدیم که چگونه بسیاری از سران حکومت پیشین در افغانستان ماندند، و تقریباً تمامی سرمایه‌داران افغانستان بدون کمترین مزاحمتی به «تجارت» و «کسب سود» خود ادامه می‌دهند. از بسیاری جهات شبیه اتفاقی که در سال ۱۳۵۷ افتاد و بورژوازی ایران سران حکومت را عوض کرد ولی تقریباً هیچ سرمایه‌داری جابجا نشد.
Forwarded from BBCPersian
🔻«۱۵ زن تاجر» همراه با هیات اقتصادی طالبان برای شرکت در نمایشگاه «ترکمن-افغان» به عشق‌آباد سفر کردند

نورالدین عزیزی، وزیر تجارت طالبان، که در راس هیاتی از بخش خصوصی افغانستان به ترکمنستان سفر کرده است، می‌گوید ۱۵ زن تاجر نیز همراه آن‌ها سفر کرده است و حضورشان «ضروری» است.

در ویدیویی که وزارت تجارت طالبان امروز نشر کرد، آقای عزیزی پیش از پرواز به ترکمنستان گفت در نمایشگاه بزرگ تجاری در این کشور، نمایندگان ۲۵۰ شرکت تجاری داخلی و ۵۰ شرکت تاجران افغان از کشور امارات متحده عربی حضور دارند.

آقای عزیزی گفت که این زنان که همراه با محرم خود هستند، در این هواپیما همراه با هیات اقتصادی سفر می‌کنند و می‌خواهند که «ارتقای ظرفیت برای خانم‌ها» نیز باشد.

در تصویر و ویدیو وزارت تجارت این زنان دیده نمی‌شوند.

قرار است اولین کنفرانس و نمایشگاه تجاری «ترکمن-افغان» در عشق‌آباد، پایتخت ترکمنستان برگزار شود و هیات طالبان گفتگوهای دوجانبه برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با ترکمنستان داشته باشد.

هفته گذشته، امیرخان متقی، وزیرخارجه طالبان نیز به عشق‌آباد سفر کرد.
https://bbc.in/3V0zn1d
@BBCPersian
کسانی هستند که هنوز فکر می‌کنند هر حزبی که نام کارگر، سوسیالیست یا کمونیست را یدک می‌کشد متحد آن‌هاست. این گمان می‌تواند از ساده‌دلی باشد که در این صورت باید با این توهمات مخرب مبارزه کرد و نشان داد که در لحظات تعیین‌کنندهٔ تاریخ مانند جنگ‌ها نام‌ها و عناوین کناری خواهند رفت و چهرهٔ واقعی احزاب و اینکه منافع کدام طبقه را نمایندگی می‌کنند رو خواهد شد. در اینجا می‌بینیم که رهبر حزب کارگر بریتانیا لباس رزم می‌پوشد و خواهان آمادگی نیروهای نظامی برای جنگ می‌شود، درست مثل نمایندگان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب ما که لباس سپاه پوشیده بودند. فقط انترناسیونالیست‌ها می‌توانند در برابر توحش جنگ بیایستند!
هر چه باشد مستبدترین ارباب کسی است که باور دارد ماموریتی مقدس یافته است تا آن‌هایی را که تحت سلطه‌اش هستند نجات دهد.
یعنی همان اربابی که خود را در مقام خدمت‌گزار خاکسار اربابی دیگر می‌بیند.
اربابی که نمی‌توان در برابر اراده‌اش به هیچ طریقی ایستادگی کرد.
در ثانی، عنصر انسان انگاری یافت شده در بازنمایی‌های الهیاتی صرفا پنداری مبهم و نامعلوم نیست این قسمی فیگور ذاتا پادشاهانه است که در پندار مزبور ایدئالیزه شده است.
مسیبحیت از آن زمانی که خود را در مقام سازمانی مذهبی تاسیس کرده است.
صرفا تاکید می‌کند که خدا در قالب شخص مسیح انسان شده تا از تصور پادشاهانه از خداوند داور حمایت کند.
(در پادشاهی خداوند مسیح در سمت راست سریرسلطنت پدرش جلوس کرده)
و شاهان مسیحی نیز در استفاده از این بازنمایی ایدئولوژیک جهت ضمانت مقدس قدرت دنیوی‌شان هیچ تردیدی به خود راه ندادند.
هر تجسم مقدسی از قدرت بیانی است از ناتوانی انسان‌ها برای دیدن خویش به مثابه موجوداتی کاملا مسئول در برابر رستگاری جمعی خودشان.
لیک آیا امکان ندارد این نیاز - الهیاتی در فرم‌های معین تاریخی‌اش کمتر نتیجه ضعفی کلی در طبیعت انسانی و بیشتر محصول نوع ویژه‌ای از نظم اجتماعی باشد؟
آیا امکان ندارد این نیازمندی‌ها از ناتوانی افراد انسانی برای ساماندهی روابطشان با یکدیگر به شیوه‌ای کاملا آگاهانه ناشی شود؟
بدین سان رابطه میان دین، الهیات، و فلسفه ... اینک ما را به سمت قلمروی هدایت می‌کند که در واقع، همانا قلمرو خود سیاست است.

اسپینوزا و سیاست
مجلهٔ انترناسیونالیسم 🚩
روزنامه اعتماد: «يك فرد نزدیک به «الیاس محمدی»، پاكبان شهرداري كه به طرز فجيعي کشته شد به «اعتماد» می‌گويد مقتول شب‌ها در كانكس شهرداری می‌خوابيد.»
وقتی ناسیونالیسم بورژوازی ایران دست به کار قتل کارگران افغان می‌زند و همه ساکت هستند! نتیجهٔ این همه تبلیغات بورژوازی برای طرح اختلاف بین طبقهٔ کارگر ساکن ایران، یعنی کارگران ایران و افغان، نتایجی مانند این هم دارد. کشتن کارگر ۱۹ سالهٔ زحمتکش افغان به خاطر تقدس پرچم ایران! این جنایت در سکوت همه رخ داده و مقدمهٔ جنایت‌های دیگر نیز است. اگر شما نیز ساکت بمانید، شریک این جنایت ننگین هستید! کارگران جهان علیه هر شکلی از ناسیونالیسم متحد شوید!
یغما فشخامی:
«باوجود اینکه پیشتر هم نوشتم: قاتل پاکپان پل نیایش درمقابل قاضی اختیاری، پازپرس جنایی به قتل پاکبان و پرت کردن او از روی پل اعتراف کرده، سخنگوی شورای شهر امروز از عبارت سقوط، استفاده کرده وگفته: ماه گذشته یکی از همکاران ما از بالای یک پل سقوط کرد وجان باخت که پیگیر ماجرا هستیم.»
.
روزنامه اعتماد:
«يك فرد نزدیک به «الیاس محمدی»، پاكبان شهرداري كه به طرز فجيعي کشته شد به «اعتماد» می‌گويد مقتول شب‌ها در كانكس شهرداری می‌خوابيد.»
League of Internationalist Communists – Points of Unity

1. We denounce capitalism, whatever its apparent form of government, as a social system based on the exploitation of the modern working class (proletariat) and the destruction of the environment.

2. We denounce the self-proclaimed “socialist” countries; they are state-capitalist countries in which the state assumes the role of private capitalist.

3. We support communism—a global society without states, borders, classes, or markets—as the only way to save humanity from extinction under capitalist barbarism.

4. We reject all interclassist struggles and ideologies—e.g., nationalism, feminism, environmentalism—as alien to the proletariat and contrary to its interests as a universal class, whose struggle carries within itself the potential for the liberation of the entire human species.

5. We denounce unions and parliamentary elections as instruments of economic exploitation and political submission of the proletariat to the capitalist system.

6. We affirm, in this moment, the total decay of the capitalist system in all its incarnations—its inability to continue contributing positively to general social development—and the immediate need for a world proletarian revolution to overthrow it.

7. We advocate the establishment of a class political organisation, also global, to act as a compass in the class war, always pointing the path forward to freedom.

8. We agitate for the self-organisation of the working class and the formation by it of its own organisations of struggle as the only basis of its social power and instrument of its emancipation.

If you agree with these points and would like to get involved, then please contact us!

https://internationalistcommunists.org/points-of-unity/
As Eric Stone says, the National Debt is owed to the financial markets who lend credit, which they create themselves. In addition, they use the "gilt-edged" status of the Government bonds as security to create up to 9 times more credit which they lend to others such as the public and businesses. The UK pays in excess of £40 billion (in 2013) of interest which comes out of our taxes. When you think that the Chancellor has today said that he wants to cut £25 billion more in spending, he could think about saving the interest that we should not have to pay. There are countries such as Jersey and Guernsey which have no national debt, so they pay no interest. All this started with the Napoleonic wars when the government borrowed money to fund the war. Income tax was created to pay the interest and the capital has just gone on growing and growing. Incidentally, trading in those bonds at the time of the Battle of Waterloo made the Rothschild family a fortune and became the major creditor of the UK Government. Since then, the family of Lord Rothschild has continued to call the shots in Government and at the Treasury and the Bank of Englands. Debt-based money is the biggest single issue and the reason for the mess in which we find ourselves, really.
Paul, Junglinster Luxembourg
To whom do we owe the national debt? Has every country got one?
Margaret Diamond, Binley, Coventry

The National Debt is the total exports minus the total imports, and isn't an actual debt, but more correctly called a "balance of trade". In theory, the worldwide total should be zero, but apparently it's around a debt of $100,000,000...
Benjy Arnold, London, UK

We owe it to ourselves. We as taxpayers (if we pay any tax) owe the national debt to ourselves (as savers ? if we have any savings). If you have savings in a bank, for example, some of that money may be invested in government bonds (gilts). You are even more likely to be owed some of the national debt if you have a pension, some of which will probably be invested in UK government debt.
This simplification ignores the fact the citizens of one country can invest in the government debt of another country. A lot of US government bonds (treasuries) for example are held by foreigners. Some poorer countries also have international debt ? but not as much as you might think for all the talk of a third world debt crisis. Even in this age of global capital, most government debt is owed to domestic investors in most of the world. Turkey, for example, has a big national debt, but it is financed mostly by Turkish savers.
It is perfectly possible for a country to have no national debt. Luxembourg springs to mind. And some oil-rich countries, Norway and Brunei I think, have put aside money now for the day the oil runs out. But since governments ? even more so than individuals ? can rarely resist the urge to spend it while they’ve got it, almost all countries have a national debt not a national investment fund.
Michael Peterson, Westcliff-on-Sea UK

if we owe ourselves the national debt. why don't we simply let ourselves off.?
Peter Edgerton, whitchurch ENGLAND

Margaret, The National Debt is NOT owed to us, it is owed to private banks who control our central bank the Bank of England. This is due to the fractional reserve monetary system which perpetuates by creating a society of debt out of nothing. Money is created on a computer, this is a crime if you are a private citizen but not a banker, and when it is in the system it can be re-lent up to 9 times its original value. This de-values the money and leads to inflation. Crucially interest is charged to the government on this created money (the original loan if you like). This interest goes to private banks. One wonders how much of the tax we pay is going straight into these banks pockets? The big question is, why are we in this type of system when there are alternatives that are far better for UK citizens and the world populace? When you look at the complete lack of meaningful action against banks over the last 200 years the answer becomes apparent. A very small few stay powerful and wealthy. We are the ones that keep them in that position through our ignorance and subservience.
Eric Stone, Saffron Walden England
کارل مارکس و فریدریش انگلس: نامۀ جمعی به ببل، براکه و لیبکنشت، ۱۸ سپتامبر ۱۸۷۹:

«این پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر و برآمده از جریان تاریخ است که کسانی از طبقات مسلط تاکنونی به پرولتاریای در حال نبرد می‌پیوندند و عناصری از دانش را وارد آن می‌کنند. این را ما در «مانیفست» هم به روشنی بیان کرده بودیم. اما در اینجا به دو نکته باید توجه کرد:
اولاً اگر چنین کسانی بخواهند برای جنبش پرولتاریایی مفید باشند، باید که عناصر حقیقتاً علمی را با خود همراه بیاورند. این اما متأسفانه نزد اکثریت بزرگی از رویگردانان بورژوایی آلمان صدق نمی‌کند. نه [جریان نشریۀ] «آینده» و نه [جریان] «جامعۀ جدید» چیزی با خود به ارمغان آورده‌اند که جنبش بتواند به کمک آن یک گام به جلو رود. در زمینهٔ عناصر حقیقتاً آموزشی واقعی و تئوریک در آن‌ها کمبود مطلق است. اما این آقایان به جای [تلاش برای رفع] آن، تلاش می‌کنند که افکار سوسیالیستی‌ای را که به طور سطحی فرا گرفته‌اند با مواضع مختلف تئوریکی تطبیق دهند که از دانشگاه‌ها و یا جاهای دیگری با خودشان آوردند. مواضعی که  به یمن گندیدگی حال حاضر بقایای فلسفۀ آلمان، یکی از یکی مغشوش‌تر بود. به جای مطالعۀ دقیق دانش جدید، هر کسی بیشتر [این دانش] را با مواضعی که با خود همراه آورده بود چفت کرد، برای خودش صاف و ساده یک دانش خصوصی درست کرد و فوراً با ادعای آموزشش قد علم کرد. به همین دلیل در میان این آقایان به اندازهٔ تعداد نفراتشان نظرات مختلف وجود دارد. به جای روشن کردن چیزی، فقط اغتشاش کاملی را دامن زده اند – خوشبختانه البته فقط در بین خودشان. حزب با خیال راحت می‌تواند از چنین عناصر آموزش دهنده‌ای که رسالتشان آموزش چیزی است که خود فرا نگرفته‌اند، صرف‌نظر کند.
دوماً چنانچه چنین افرادی از سایر طبقات به جنبش پرولتاریایی ملحق می‌شوند، اولین خواست ما باید این باشد که آن‌ها بقایای پیش‌داوری‌های بورژوایی و خرده‌بورژوایی و غیره را با خود نیاورند، بلکه بدون رودربایستی جهان‌بینی پرولتاریایی را فرا بگیرند. این آقایان اما، همانطور که دیدیم، از سر تا پا پر از تصورات بورژوایی و خرده‌بورژوایی‌اند. در کشور خرده‌بورژوایی‌ای مثل آلمان وجود چنین تصوراتی البته موجهند. اما فقط در خارج از حزب سوسیال دموکراتیک کارگران. اگر آقایان در یک حزب سوسیال دموکراتیک خرده‌بورژوایی جمع شوند، کاملاً محقند. می‌توان با آن‌ها مذاکره کرد و بسته به مورد وارد ائتلاف‌هایی با آنان شد و غیره. اما در یک حزب کارگری آن‌ها عنصر تحریفند. اگر دلایلی مبنی بر تحمل موقتی آن‌ها در درون حزب وجود دارد، بنا بر این [حزب] موظف است که آن‌ها را فقط تحمل کند، جای اعمال نفوذی برای آن‌ها در سطح رهبری باز نکند و بر این آگاه باشد که گسست از این‌ها فقط مسأله‌ای است مربوط به زمان. و به نظر می‌رسد که این زمان البته فرا رسیده است. این که حزب چگونه کماکان حضور نویسندهٔ چنین مقاله‌ای (هوش برگ: مروری بر جنبش سوسیالیستی در آلمان) را در دل خود تحمل می‌کند، برای ما غیر قابل درک است. اما اگر حتی رهبری حزب در دست چنین افرادی قرار بگیرد، آنگاه دیگر حزبی اخته‌شده خواهد بود و از برش پرولتاریایی آن چیزی باقی نخواهد ماند.
تا جایی که ما مربوط می‌شود، با تمام گذشته‌ای که داشته‌ایم تنها یک راه برای ما باز می‌ماند. ما از تقریباً ۴۰ سال پیش بر نقش مبارزۀ طبقاتی به عنوان اولین نیروی پیش‌برندۀ تاریخ، و به‌ویژه بر مبارزۀ طبقاتی بین بورژوازی و پرولتاریا به عنوان اهرم بزرگ تحولات اجتماعی نوین تأکید داشته‌ایم. بنا بر این غیر ممکن است که ما با کسانی بتوانیم همراه شویم که می‌خواهند این مبارزۀ طبقاتی را از جنبش خط بزنند. ما هنگام بنیانگذاری انترناسیونال مصرانه این شعار را فرموله کردیم: رهایی طبقۀ کارگر باید امر خود طبقۀ کارگر باشد. پس ما نمی‌توانیم با کسانی همراه شویم که آشکارا اظهار می‌دارند که کارگران بیش از حد عامی‌اند که بتوانند خود را رها کنند و باید از بالا و به وسیلۀ بورژواها و خرده بورژواهای انساندوست آزاد شوند. چنانچه ارگان جدید حزب روشی را برگزیند که متناسب با تمایلات این آقایان باشد، بورژوایی باشد و نه پرولتاریایی، آنگاه برای ما راهی جز این باقی نمی‌ماند که – هر چقدر هم که تأسف‌آور باشد – علناً مخالفت خود را با آن ابراز کنیم و پایان همبستگی‌ای را اعلام کنیم که تاکنون در مقابل جهانیان حزب آلمان را با آن نمایندگی کرده‌ایم. البته امید است که کار به اینجا نکشد.»
Forwarded from صدای انترناسیونالیستی (صدای انترناسیونالیستی)
لنین همچون یک انقلابی.pdf
1 MB
لنین در مقام فیلسوف یا لنین در نقش یک انقلابی؟

از سال 1904گرایشی از بلشویکها علاقمند مطالعه فلسفه طبیعت اروپای غربی شده بودند، فلسفه ای که توسط دیتزگن و بخصوص توسط ارنست ماخ توسعه یافته بود. این گرایش از بلشویکها مطالعه فلسفه طبیعت را به عنوان مبنایی جدید برای تفکر علمی با مارکسیسم اشتباه گرفته بودند و می خواستند «ماخیسم» را با مارکسیسم ادغام کنند، در واقع نوعی «ماخیسم» را در درون بلشویکها شکل داده بودند. نمایندگان اصلی این تفکر باگدانف، لوناچارسکی و بازارف بودند.

اینها بلشویکهای برجسته ای بودند و بخصوص باگدانف که از رفقای نزدیک لنین بود و از نفوذ زیادی در بین بلشویکها برخوردار بود. اگر چه انقلاب 1905 و ضرورت اتحاد، صفوف بلشویکها را متحدتر کرد، اما پس از آن این مباحث مجددا شعله ور شد. خطر انشعاب صفوف بلشویکها را تهدید میکرد. لنین معتقد بود انشعاب بر سر این مسئله احمقانه است. لنین برای مقابله با انشعاب در صفوف بلشویکها، در سال 1908 مطالعاتی را در رابطه ماتریالیسم و تجربه گرایی انجام داد و حاصل مطالعات در آوریل 1909 در روسیه در کتابی تحت عنوان ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم منتشر کرد...

#کمونیست_چپ
Forwarded from صدای انترناسیونالیستی (صدای انترناسیونالیستی)
Leftism in the Role of Metamorphosed Councilism
A book has been published!

The movement for the abolition of wage labour is a leftist undertaking that wants to pretend that it presents a new initiative. It claims to derive its ideas directly from Marx. It does not believe in Marxism and views it as Engels’ invention, and it deems its narrative to be pure Marxian.

Table of Contents

• Introduction

• Marxian or Marxism?

• Failure to Adhere to the Basic Principles

• Anti-Capitalist or Leftist?

• The Rise of the Proletariat as a Social Class

• The Concept of the Decline of Capitalism

• The Marxist Concept of Anti-Imperialist Struggle

• Bourgeois Revolution or Proletarian Revolution?

• The Principles of Marxists

• Distortion of Engels or Distortion of Marxism?

• The 1840s Was the Decade of the Emergence of the Working Class

• The Experience of 1848 and the Horizon of the Proletarian Revolution

• Marxism Against Schapperism

• Marx and Universal Suffrage

• Marx and the Paris Commune

• The Evolution of Capitalism and Labour Unions

• Entryism in the Movement for the Abolition of Wage Labour

• A Well-Known Labour Figure or the Translator of Leader Capital

• The Anti-Capitalist Organization

• Labour Councils or Caricatures Called Councils

• Marx’s Irresponsibility?

• Faking Class Battles in the Style of Stalinism

• History Writing in the Style of Stalinism

• Social Democracy, the Murderer of the German Revolution

• Rosa Luxemburg and Misleading Workers

• The Nationalism of the Movement for the Abolition of Wage Labour

• The Marxist Concept of Exploitation

• The Communist Left, the Only Horizon

• Basic Positions:

Download the book from the website!


#کمونیست_چپ

تماس از طریق تلگرام:
@internationalists
کانال تلگرام:
https://t.center/intvoice
ایمیل:
[email protected]
وبسایت:
www.internationalistvoice.org
ایکس(توییترسابق) :
https://twitter.com/int_voice
Forwarded from صدای انترناسیونالیستی (صدای انترناسیونالیستی)
چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی‌یافته

در دفاع از شرافت انقلابی انگلس، رزا لوکزامبورگ و لنین و در مقابل تحریفات، جعلیات و وارونه‌سازی جنبش کمونیستی و همچنین در مقابل به لجن کشیدن نبردهای کارگری و کمونیستی با نام مارکس، توسط گرایشی تحت عنوان «گرایش لغو کار مزدی» انترناسیونالیستها کتاب «چپگرایی در نقش شوراگرایی دگردیسی‌یافته» را در دفاع از مارکسیسم به زبان‌های فارسی و انگلیسی همزمان منتشر کردند.

در دفاع از اهداف و آرمانهای پرولتری به بند بند وارونه سازیها پاسخ داده شده و با ارجاع به مباحث کلاسیک مارکسیستی نشان داده شده است که اظهارات ضد و نقیض چنین گرایشاتی سوای از نسخه‎های متفاوت آن، که تنها از گویش‌های متفاوت برخوردارند، تنها بیانگر اوج اغتشاش فکری آنها و عدم آشنایی این گرایشات با مبانی پایه‎ای مارکسیستی است.

تمامی سر و صداهای چنین گرایشاتی با سخن‌سرایی ضد کارمزدی، صرفا ضد سرمایه‌داری قلمداد کردن یک سری مبارزات ضد دیکتاتوری، ناسیونالیستی و چپگرایانه در راستای ایجاد اغتشاش فکری و سردرگمی در فضای سیاسی است.

کتاب را بخوانید و خواندن آن را به دیگران توصیه کنید. برای مطالعه کتاب یا دانلود آن به سایت صدای انترناسیونالیستی مراجعه کنید.

فهرست مطالب:
• مقدمه
• پروسه تکوین گرایش لغو کار مزدی
• مارکسی یا مارکسیسم؟
• عدم پایبندی به پرنسیپ های اولیه
• تریبون ضد سرمایه یا تریبون چپگرایی؟
• عروج پرولتاریا بعنوان یک طبقه اجتماعی
• مفهوم انحطاط سرمایه داری
• مفهوم مارکسیستی مبارزه ضد امپریالیستی
• انقلاب بورژوایی یا انقلاب پرولتری؟
• پرنسیپ‌های مارکسیست‌ها
• تحریف انگلس یا تحریف مارکسیسم؟
• دهه 1840 دهۀ به میدان آمدن طبقه کارگر
• تجربه 1848 و افق انقلاب پرولتری
• مارکسیسم علیه شارپیسم
• مارکس و حق رای عمومی
• مارکس و کمون پاریس
• تکامل سرمایه‌داری و اتحادیه‌های کارگری
• انتریسم گرایش لغو کارمزدی
• چهره سرشناس کارگری یا مترجم سرمایه سالار
• تشکل ضد سرمایه‌داری
• شوراهای کارگری یا کاریکاتوری به نام شورا
• بی مسئولیتی مارکس؟
• جعل نبردهای طبقاتی به سبک استالینیسم
• تاریخ‌نویسی به سبک استالینیسم
• سوسیال دموکراسی قاتل انقلاب آلمان
• رزا لوکزامبورگ و گمراه‌سازی کارگران
• ناسیونالیسم گرایش لغو کارمزدی
• مفهوم مارکسیستی استثمار
• کمونیسم چپ، تنها افق
• خطوط اصلی مواضع:

#کمونیست_چپ

تماس از طریق تلگرام:
@internationalists
کانال تلگرام:
https://t.center/intvoice
ایمیل:
[email protected]
وبسایت:
www.internationalistvoice.org
ایکس(توییترسابق) :
https://twitter.com/int_voice
More