👈 حمام به درازای پاکوب
#داستانک_طنز #فکت_کوهنوردی شب که به خونه رسیدم ، توی حموم به طور ناخودآگاه ترانه های " فری جون" توی دهنم پـِلـِی میشدن !
.................................................
ساعت ۳:۳۰ دقیقه صبح جمعه
چنان پر انرژی وارد مینیبوس شد که موهای بلند نفر جلوئیم رو از هم پاشوند ، درست مثل وقتی که باد بوزه و تنظیم موهاتو به هم بزنه !
بیشتر بچههای گروه هنوز توی خواب و بیداری بودن و روی صندلی شون چرت نسیه میزدن . قرار بر این بود که یه برنامه یک روزه رو برگزار کنیم .
.................................................
دوستاش "فری جون" صداش میکردن ، اونقدر بلند حرف می زد که صدای موتور مینی بوس شنیده نمی شد ! از همه جا می گفت ، تمام وقایع زندگیش جنبه ی عمومی داشت ! اینکه جدّ جدّ جدّش از خوانین فلان قریه ی بیسار بیغوله بوده ... تا عروسی ننه بزرگش با خوشتیپ ترین چوپون منطقه ! بعدشم ادعا کرد که صداش رو از همون شوهر ننه بزرگش به ارث برده . خیلی کنجکاو شدم تا ورژن جدید صدای خوشتیپ ترین چوپون منطقه شون رو بشنوم ، اما این کنجکاوی آخر برنامه به احساس دیگه ای مبدل شد .
...................................................
ساعت ۵:۳۰ منطقه صعود
"فری جون" در حال آماده شدن زیر لب یه ترانه ای رو زمزمه می کرد ، با خودم گفتم فری جون مخفف چه اسمیه ؟ فریده ، فریبا ، فرشته ....خلاصه کلی اسم که با " ف " شروع می شد رو توی ذهنم ردیف کرده بودم ، که البته مهم هم نبود ، اما کنجکاویه دیگه ، واسه همه پیش میاد .
به راه افتادیم و بعد از چند دقیقه ، پاکوب تر و تمیزی که گروه رو به سمت قله راهنمایی میکرد خودشو نشون داد . این اولین برنامه صعود من با این گروه بود ، به همین خاطر با آداب و رفتارشون به هیچ وجه آشنایی نداشتم . نمی خوام روده درازی کنم ، اما فقط همینو میدونم که آواز خوندن توی حموم به دلیل شرایط ویژهای که داره ، ممکنه که برای خواننده جذاب باشه ، اما برای کسی که بیرون از حموم این اصوات رو میشنوه خوشایند نیست ، مثل گرم کردن حنجره توی تمرین تئاتر میمونه .
................................................
فری جون با خوندن ترانه های مختلف از خواننده های متفاوت که البته بیشترشون بدیار باقی شتافتن ، تن و بدن این هنرمندای به یادماندنی رو توی گور روی " تنظیمات ویبره "گذاشته بود . ازونطرف بیشتر اعضای گروه در حین صعود و فرود از قله ، بخاطر همین قضیه توی پاکوب یکسره به دنبال قرص "متوکلوپرامید" و "دیمن هیدرینات" میگشتن .
..................................................
شب که به خونه رسیدم ،توی حموم به طور ناخودآگاه ترانه های فری جون توی دهنم پـِلی میشدن .....
واویلا لیلی ، دوست دارم مرغ سحر خیلی
مثلا بوم بوم کنی عقرب زلف کجت با قمر روم زوم کنه قلبم
شبا همش به میخونه میرم من ، تو ای پری کجایی ؟ چرا پیشم نیایی !!چقد تو بی وفایی ، آ ها ها هاهای ... وا ها ها هاهای ....
زن ایرونی تکه ، خوشگل بانمکه !!
یهو خواهرم از بیرون حموم داد زد : میشه عربده نکشی !، اون از سر و صدای صبح زودت موقع رفتن ، اینم از اومدنت !!!.
#امیرملیحی