#خدا_نورمی گویند:
«خدا» نیست،
«نور» را اسیر کرده اند!
می گویند تو گمشده ای،
با این همه هجوم باران
می گویند سال خشکی در پیش است
من اما،
از بهاران می گویم،
اگرچه می گویند از شادی های زود گذر نزن حرفی!
به راه سیستانم
و اکنون که می پویم جاده را
چراغی است در چشمانم
نامی چون «نور خدا» روشن در دلم
و ابری که همیشه یالش سپید است!
اینجا،
/سیستان همیشه والا را می گویم،
اینجا که نام رستم را بر پیشانی دارد و زجر یک عمر ستم
اما،
من باز از بهاران خواهم گفت،
چون می دانم که عشقی است در قلبم
و حسرتی است جاودانه در چشمانم
اینجا،
نامی است بر هر دیوار شهرم
«خدا»
و
«نور»
/ که می دانم همه جای ایران سرای من است
اینجا،
بر هر سنگی که می بینی
طنین پرشکوه یک عبارت فریاد می زند،
به رستم دستان بگو،
چون همیشهِ تاریخِ سیاهی سکوت
این «ابر سیاه بی بنیاد» خواهد رفت روزی
و ما
با یاد «خدا و نور»
زندگی را دوباره باز پس خواهیم گرفت!
#حجت_فرهنگدوست#آبان1401