زمین در زیر پایت می تپد، وقتی که می رقصی!
بریزد نازهایت یک سبد، وقتی که می رقصی
تو غرقم می کنی و می زنی خود دست و پا، دریا!
تو گردابی! پُری از جذر و مد! وقتی که می رقصی
چه جا انداختی درک عمیق عشق را در من
شود این عاشقی ها مستند، وقتی که می رقصی
نباشی، لنگ لنگان می رود خون در رگم گویی
ولی در صورتم خون می دَوَد، وقتی که می رقصی!
اگرچه چشم ها را می نوازد جمع دلبرها
ببندم چشم را بر خوب و بد، وقتی که می رقصی
#معین_دریایی