در گذر هستیم در تن چیزی بهنام زمان
پاهای ما میخکوب گشته در تن زمین،
در تخیلاتمان جاریست جهان
و همچنان زندگانی را سپری کردهایم به سرابهای باور و ایمان!
دلدادهایم، دل کندهایم
سوختهایم و ساختهایم
درگیر به استرس شدهایم و گاهی در خود امید را زاییدهایم،
دربهدر شدهایم میان قبرستان
تا ردی دریافت کنیم از مردگان
و این بود مداری روشن که ما را به تاریکیها میسپرد!
فریبکار بودهایم،
فریبخوردهایم به تمام ابعاد جهان،
فریبخوردهایم در خودباوریها
در قرصهای آرامشبخشی که در ما تجلی میکردند گمگشتی و جنون را،
فریبکار بودهایم در شناختِ جهاتِ جهان
تا نهاد و بنیاد بشری، معکوس رفته باشد!
در این گذرگاه،
در این فضا و میخکوب بودنها
لابهلای این تخیلات و ایمان و باورها،
ما را فریب دادهاند این پلیدیهای سیاستها!
فریبخوردهایم و فریبکار بودهایم،
اما آیا قبل از گمشدن در جهان مردگان
نباید به جستجوی حقیقت
در این تاریکیها و روشنیهای تن، میرفتیم؟
#محمدعلی_خشنو #بانام_نویسنده_نشردهیم