منوچهر آتشی این ابرهای سوختهٔ سوگوار
تابوت آفتاب را به کجا میبرند؟
این بادهای تشنه، هار و حریص وار
دنبال آبگون سرابِ کدام باغ
پای حصارهای افق سینه میدرند؟
اکنون، درخت لختِ کویر
پایانِ ناامیدی
و آغازِ خستگی کدامین مسافر است؟
مرغان رهگذر
مرگ کدام قاصد گمگشته را
از جادههای پرت به قریه می آورند؟
ای شب! به من بگو
اکنون ستاره ها
نجواگران مرثیه عشق کیستند؟
و گاهِ عصر بر سر دیوار باغِ ما
باز آن دو مرغِ خسته چرا میگریستند؟
#منوچهر_آتشی