#داش_فریدصلواتیبیست و چهارم دی ماه سالگرد درگذشت
#پدر_ترجمه_ایران #محمد_قاضی است .
او را می توان بهترین و مهمترین مترجم برجستهٔ ایرانی نام برد.
از ماندگارترین ترجمه آثاری که از ایشان به یادگار مانده است می توان به "
#مسیح_باز_مصلوب" "
#زوربای_یونانی" نوشته
#نیکوس_کازانتزاکیس ،
"
#دن_کیشوت ،
#سِروانتِس_ساآوِدرا،
"
#شازده_کوچولو " نوشته
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری اشاره کرد.
محمد قاضی فرزند میرزاعبدالخالق قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد در استان آذربایجان غربی ایران به دنیا آمد. وی در کتاب سرگذشت خود به نام خاطرات یک مترجم مینویسد: پدر من ابتدا یک فرزند به نام محمد داشت که فوت کرد، سپس یک دختر داشت، آن هم فوت کرد، خداوند پسر دیگری به پدر و مادرم داد و به دلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت نام این کودک را نیز محمد گذاشت، اما این محمد ثانی هم بعد از مدتی فوت کرد. اما پدرم دست از تلاش برنداشت و دوباره صاحب فرزند پسر دیگری شد و نام وی را نیز محمد گذاشت. این محمد ثالث من هستم و خدا رحم کرد که شهید ثالث نشدم.
محمد قاضی از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از
#ویکتور_هوگو به نام
#کلود_ولگرد ، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت.
محمد قاضی در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، بهعلت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمیتوانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده میکرد که صدایی ویژه تولید میکرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد، و ترجمههای جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار مییافت. وی ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است.
او در مقدمه کتابهایش بسیار تحلیلهای عالی و عقاید جالبی راگنجانده که کتابهای مورد ترجمه او را بسیار جذاب تر میکند. او در مقدمه کتاب زوربای یونانی، خود را «زوربای ایرانی» نامیدهاست.
خودش میگوید: "من زوربای ایرانی هستم."
هر موقع
#داش_فرید ترجمه های محمد قاضی را می خواند بیشتر از تحلیلهای آن زنده یاد می آموزد تا موضوع خود کتاب .
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست چقدر جای امثال محمد قاضی ها خالیست .
جامعه ایی که روزگاری محمد قاضی ها درونش پرورش یافته اند ، حال نماینده مجلسش از عهده گفتن کلمه
#موزه_لوور عاجز است .
#داش_فرید با اینهمه دانشگاه و مراکز فرهنگی و آموزشی ،چرا نمی توانیم در فضای فرهنگی جامعه مان نصف نصف محمد قاضی را هم شاهد باشیم؟
محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴ سالگی در تهران درگذشت و در شهر زادگاه خود مهاباد به خاک سپرده شد.
استاد
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی در هشتاد و یکمین زادروز قاضی او را نویسنده، شاعر و ادیب بزرگ زمانه خواند و با ابراز ارادت به پیشگاه آن استاد، این شعر را پیشکش او کرد.
قاضیا، نادره مردا، بزرگا، رادا
سال هشتاد و یکم بر تو مبارک بادا
شادی مردم ایران چو بود شادی تو
بو که بینم همه ایام به کامت شادا
پیر دیری چو تو در دهر نبینم امروز
از در بلخ گزین تا به در بغدادا
شمع کردانی و کردان دل ایران شهرند
ای تو شمع دل ما پرتو ت افزون بادا
مایه و دایه پروردن ایران مهین
بود آیین مهابادی و ملک مادا
فخر تاریخ و تبار همه ماست زکرد
شیخ اشراق و نظامی دوتن از اکرادا
عمری ای دوست به فرهنگ وطن جان بخشید
قلمت، صاعقه هر بد و هر بیدادا
همچنین شاد و هشیوار و سخن پیشه بزی
نیز هشتاد دگر بر سر این هشتادا
کانال
#داش_فریدصلواتی#روزنامه_نگارhttps://telegram.me/farid_salavati