تکرار مجدد تراژدی غم انگیز دختران سرزمینم زاگرس !!
✍️زهرا نجاتی مجد دکترای جامعهشناسی گرایش مسائل اجتماعی ایران
برای تو می نویسم، برای
زنان بیروت که بوی باروت می دهند،
برای زنان فرانسه که بوی ادکلن ،
برای زنان افغانستان که بوی بردگی،
و برای زنان ایران که بوی ناموس وگیسو می دهند!
آهای
ادم ها که کنار ساحل نشسته اید
در دوردست، انگار دختری جان می دهد،
انسان مخلوق خداست و آفریده شده از روح او
دختر ریحانه بهشت است
رحم کنید.....
ما دختران زاگرس سوار بر اسب می تاختیم، تحجر و مردسالاری از پشت سر به ما تیر می انداخت.
ما دختران زاگرس پیشروان عبور از مردسالاری به انسان سالاری بودیم.
با موتور می تاختیم که تحجر و مردسالاری از پشت سر به ما تیر اندازی کرد.
ما در خون خود غلتیدیم، اما از خون ما لاله های واژگون زاگرس سر بر آورد و همچنان سر بر می آورد و نوید بخش آینده ای روشن است، آینده ای که عبور از مردسالاری به انسان سالاری است.
در رویکرد جامعه شناختی جرم و و آسیب شناسی، و در دیدگاه جرم شناسانی چون جرمی بنتامخشونت وقتی عام می شود که انسان در انزوای اجتماعی باشد .وقتی فرد در انزوای اجتماعی باشد واز فرایند جامعه پذیری دور بماند،نسبت به عادات، سنن و هویت خود بی هویت می شودو هرآن چیزی که اورا محدود می کند محدود ترمی شود.
در این اثنا است که داسی بر گردن دختری می رود ،برق ناموسی و سری خونین بردست پسر عمویی و..
اینبار قتل دختری معصوم....
انگار عصبیتِ زنده بگور کردن دختران را خاموشی نیست!
آری انگار هنوز آدم با این همه کتاب و
رسانه پیغمبری در ابتدای فهم خویش است.
اگرجامعه ای از حد آدمی نگذرد و به انسانیت دینی نرسد پیرو هر دینی باشد ناقص و ناتمام است.
پیامبران آمدند که آدم را به انسانیت برسانند ولی ....
انسان در گره سیاست دولت گیر کرد، قدرت خلق کرد. در چرخ دنده قدرت مقهور نظم، بر زاده خود رحم نمی کند.
گاهی توحش ،گاهی مروت وگاهی هیچکدام!
حتی قانونِ امنیت، کشته قدرت می شود!
قدرت چه دردست یک پدر باشد یا یک سیاستمدار همیشه خونین و خشونت بار است.
این احساس ضعف تخلیه قدرت، خشونت آفرین است. برای همین است مهارت زندگی برای سلامت اجتماعی ضروری است.
در بین تمام انواع خشونت ، قتل نفس یا آدم کشی و جان کسی را عمدا و به صورت غیر قانونی گرفتن خطرناک ترین و خوفناک ترین نوع خشونت است.
طبق پژوهش ها درایران قتل ها عمدتا ناشی از مشاجرات بی اساس و پیرامون موضوع های پیش پا افتاده است.
افراد سعی میکنند در هر مشاجره و اختلاف کوچک، موفق و سربلند بیرون بیایند و طرفین به یکدیگر تعرض میکنند و درگیری آغاز میشود و در چنین شرایطی قتل رخ می دهد.
پژوهشگران می گویند و می نویسند مردها آدم کش تر از زنان هستند.
بیشترین قاتلان در دامنه ۲۰ تا ۴۰ ساله هستند و همچنین نرخ آدم کشی در کشورهای فقیر بیشتر از کشورهای غنی است و نرخ آدم کشی افراد و گروهها و جوامعی که پیشینه خشونتی دارند ،بالاتر است . قتل تحت تاثیر شرایط ساختاری، محیطی و نظام شخصیتی آن کشور است (بعنوان نمونه مثل آفریقا)
از نظر جامعه شناسی ،قتل، یک مسئله اجتماعی است،زیرا مسئله اجتماعی بر اساس ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جامعه به عنوان وضعيتي نامطلوب و مضر شناخته میشود که افراد جامعه را تهدید می کند و قتل بعنوان یک مسئله در مقوله انحراف اجتماعی قرار می گیرد.قتل هایی که با انگیزه شخصی انجام می شود به عنوان انحراف اجتماعی شناخته میشوند.
بر پایه نظریه خرده فرهنگ خشونت، فرد به علت تعلق به گروههای خشونت ،ارزش ها، عقاید،رفتارهای خشونت آمیز را یاد میگیرد.
طبق نظر ويليامز و فلولینگ:
عدم انسجام اجتماعی و شکاف و جدایی در روابط میان افراد جامعه و محرومیت از منابع و نبود وسایل مشروع و کافی و شایسته برای کسب ثروت، و ترویج فرهنگ خشونت و فراگیر شدن عقاید مشترک درباره اعمال خشونت برای دست یابی به هدف و پایین بودن نرخ کنترل اجتماعی در جامعه با افزایش نرخ قتل رابطه دارند.
پارکر مدعی است که نرخ بالای قتل در کشور های فقیر به فرهنگ خشونت در آن جامعه ربط دارد.
قتل های خانوادگی بیشتر به دلایل بدبینی و بدگمانی به یکدیگر و نوعی حسادت و انتقام ناشی از اختلافات و نزاع و مسائل ناموسی رخ می دهد.
آیا انسان امروزی که مدعاهای بسیار دارد راهی خواهد یافت تا این خونریزی های بی حاصل را پایان بخشد ؟
🗳#دلفان_نیوزwww.sobhedelfan.ir📡 @Delfannews1