شبكه جهانى كانال ٢

#خسروانوشیروان
Channel
News and Media
Politics
Social Networks
Other
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel شبكه جهانى كانال ٢
@Channel2newsPromote
2.75K
subscribers
5.22K
photos
8.22K
videos
3.6K
links
@channel2admin تماس با ادمین 🔴 صداى آزادى ملت ايران
🛑 موضوع ملی شدن صنعت نفت در تاریخ ایران چنان دستخوش حوادث و کشمکش شده است که گاه موضوعات فرعی بسیار برجسته تر و مهم تر از از اصل موضوع نمایان می گردد

این دوره از نظر زمان بسیار کوتاه اماازنظرتاثیرگذاری نیم قرن است که زمینه ساز مباحث بسیار میان هواداران و مخالفان آن گشته است ،
اگرچه پس از سقوط نظام پادشاهی در ایران نیروها و هواداران این موضوع مجال بیشتری برای تاختن به مخالفان پیدا کردند اما نیروهای مذهبی در نظام کنونی گرچه به واسطه پایگاه سیاسی خود که برخاسته از میان روحانیت شیعه بود و بالطبع هوادار طیف بریده از جبهه ملی یعنی ابوالقاسم کاشانی ، مستعد و مصر در کوبیدن هرآنچه به شاه و پادشاهی مربوط می‌شد از یکدیگر سبقت میگرفتند ولو همنوا شدن با عناصر ضد میهنی، اما باز در نگاه آنان مصدق و ملیون هرچند مخالف شاه لکن باز هم برخاسته از سلطنت مشروطه و در نظر آنان گناهکار بودند دراین میان ملیون با هر ترفندی چه غلو و هیاهو چه تاریخ‌سازی تمام سعی خود را در پنهان نمودن ریشه ماجرا به کار بردند شاید همین جنجال آفرینی ها و نشانی‌های اشتباه باعث شد که حتی منصف ترین و بی طرف ترین قشر های وارد شده به این رویارویی تاریخی دچار انحراف و گاه برداشت و نتیجه‌گیری غلط در مورد حوادث دهه سی شمسی شوند.
این مسئله چنان تازه و نزدیک است که هنوز برخی چهره های درگیر آن در قید حیات هستند اما آنقدر این بحث حواشی و زوایای تاریک و روایت عجیب به خود گرفته که گویی افسانه‌ای است از پس هزاره ها، شاید نگاهی هر چند کوتاه و گذرا به زندگی سیاسی اسطوره و نماد این جبهه یعنی دکتر محمد مصدق و به دنبال آن نحوه برکناری وی از قدرت باعث شود کمی از غبار ابهامات و زنگار آیینه دوران معاصر ایران زدوده شود. خواست گاه مصدق نه عامی و حتی متوسط بلکه از طبقه اعیان و اشراف قجری بود که بنا بر ساختار فاسد اقتصادی حکومت نه از راه زحمت بلکه از دسترنج ملت عقب نگهداشته شده و رنج کشیده ایران صاحب املاک و القاب دهان پرکن شدند که برند اشرافی‌گری خانواده او و دیگر شاهزاده های همتبارش بود محمد مصدق در ۱۲۶۱ خورشیدی به دنیا آمد و در ده سالگی پس از فوت پدر وارد شغل مستوفی گری شد و در ۱۷ سالگی ماموررسیدگی به حساب امور مالی خراسان و ایالات و ولایات مربوطه منسوب شد و به واسطه نسب خانوادگی که از نوادگان عباس میرزا بود و جانشین پدر در شغل مستوفی گری به مصدق السلطنه ملقب گردید و حقوق ماهیانه پدر را دریافت نمود مکنت و تمول مصدق و خانواده او کم از دیگر شاهزاده های قاجار نداشت زمین های روستای احمد آباد را که از فرزند مظفرالدین شاه به ازای املاکش در اراک از آن خود و آن را به نام پسرش نامگذاری کرده بود و همچنین املاک موروثی و استیجاری خود در خیابان کاخ که یک بخش آن اداره اصل ۴ ترومن بود نمونه ای از ثروت و دارایی‌های این اسوه ساده زیستی جبهه ملی است
همزمان با تحصن مشروطه خواهان در سفارت انگلستان مصدق نیز چند روزی در منزل منشی سفارت مخفی شد تا از قافله عقب نماند پس از امضای ملوکانه ی فرمان مشروطه و با آغاز نام‌نویسی کاندیداهای مجلس اول شاهزاده جوان نیز سودای نمایندگی را در سر پروراند و به واسطه نزدیکی و آشنایی با حاکم وقت اصفهان و همچنین برخورداری از املاک موروثی همسرش در این شهر از طرف اعیان و اشراف اصفهانی کاندید ورود به مجلس اول شد اما به خاطر شرط سن قانونی ورود به مجلس که سی سال بود نتوانست شرایط را احراز نماید اما پس از به توپ بستن مجلس به عضویت مجلس شورای کبری یا همان مجلس استبداد که توسط محمدعلی‌شاه بنیان گذاشته شده بود درآمد تا ناکامی خود را در رسیدن به صندلی نمایندگی را جبران نماید پس از عضویت در این شورا جهت ادامه تحصیل به فرانسه رفت و بعد از آن جهت اخذ دکترای حقوق راهی سوئیس شد پس از ۴ سال اقامت در سوئیس نماد ملی گرایی ایران آنجا را وطن ثانوی خواند و از دولت سوئیس درخواست تابعیت نمود که به جهت نداشتن شرایط لازم این درخواست رد شد که اگر خواسته او از سوئیسی ها اجابت می شد به اصطلاح امروزی ها دکترمصدق نخستین نخست وزیر گرین کارتی و دوتابعیتی بود.
پس از بازگشت به ایران وارد بوشهر و از آنجا به فارس رفت تا با دایی خود فرمانفرما که به تازگی با گرفتن رشوه به پلیس جنوب که قوای دولت انگلستان بود رسمیت بخشیده و ژاندارمری فارس را زیر نظر این قوا اداره میکرد دیدار کند پس از این ملاقات مصدق توسط فرمانفرما و حمایت کنسول انگلیس حاکم فارس شد در همین دوره که مردم فارس و تنگستان درحال مبارزه بااشغالگران بریتانیایی هستند روابط پنهانی و محکم با انگلیسی‌ها برقرار می‌کند و در ملاقاتی که با این کنسول انگلیس دارد اظهار می دارد نباید پلیس جنوب درگیر جنگ با تنگستانی ها شود زیرا باعث شهید نامیده شدن مبارزین و همچنین باعث کینه توزی مردم نسبت به انگلستان خواهد شد و ...

ادامه دارد
#خسروانوشیروان

@Naderr_Shah
سلسله های ترک تبار و زبان فارسی:

چرا #فاتحان_ترک ، وزیران خود را از #ایرانیان برمی‌گزیدند؟ چرا تشکیلات اداری و دولتی خود را به دست ایرانیان می‌سپردند؟ چرا به جای زبان ترکی که زبان مادری و قوم و قبیلهٔ ایشان بود. زبان بیگانهٔ فارسی را به عنوان زبان اداری و ادبی سرزمینهای تحت تصرف خود به کار می‌بردند و در رواج آن حتی در سرزمینهای غیر ایرانی به‌طور غیرمستقیم می‌کوشیدند؟ چرا در دربارهایشان در بین تمام شاعران و نویسندگان و عالمان پارسی‌ زبان یک شاعر یا نویسنده یا عالم ترک یا ترک‌زبان حضور نداشت که آثاری از خود به ترکی بر جای بگذارد؟ چرا این ترکان نو مسلمان متعصب که حتی برای ادای «نذر» و کسب ثواب اخروی! به سرزمینهای غیر مسلمانان حمله می‌بردند تا گروهی را به بردگی بگیرند و جمعی کثیر را بکشند و با غنیمتهای بسیار به سرزمین خود بر گردند و البته سهم خلیفه را هم به بغداد بفرستند تا تردیدی در این امر باقی نماند که تمام لشکرکشیهای ایشان برای بسط دین مبین اسلام بوده‌است.
اجازه می‌دادند در دربارهای ایشان مراسم و آیینهای #ایرانیان به مانند جشنهای نوروز و مهرگان و سده با تشریفات خاص برپا گردد ، در حالی که از برگزاری یک جشن و آیین ترکی در دربار ایشان حتی نامه به میان نیامده است؟

پاسخ همهٔ این پرسشها و سؤالهای مقدّر دیگر در این باب چیزی جز این نیست که این ترکهای بیابانگردِ مهاجم که قرنها بر ایران حکمرانی کردند، حامل تمدن و فرهنگ و زبان و ادبی غنی نبودند. آنان حتی قواعدی مکتوب به مانند یاسای چنگیزی نیز در دست نداشتند تا ایرانیان مغلوب را به اجرای آن مجبور سازند. علت اساسی ایرانی ماندن ایرانیان و ترک نشدن ایشان را در این شرایط دشوار، از یک طرف، و ایرانی شدن اکثر این ترکان را به مرور زمان در این قرون، تنها در فرهنگ ایران و زبان و ادب فارسی و عشق ایرانیان به حفظ میراث پدران خود باید جست، همچنان‌که پیش از این نیز به همین طریق از چنگ #تازیان جان به سلامت برده بودند.

#خسروانوشیروان

#تاریخ_ایران_با_نادر_شاه

@Naderr_Shah