آگاهی دادن به افکار عمومی در سطح بینالمللی و بسیج سازمانهای مدافع حقوق انسان در سراسر جهان علیه جمهوری اسلامی با خواست آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی
#علیرضا_ثقفی عضو #کانون_نویسندگان_ایران در شرایط بحرانی حبس خود را میگذراند.او در دو هفته اخیر به دلیل فشار بالای خون،چندبار بیهوش وهفته گذشته در اثر همین اتفاق به زمینخورد و دنداناش شکست. علیرغم اینکه پزشک بهداری تشخیص داده که داروهای موجود در زندان، مناسب درمان او نیست و پرونده پزشکیاش همراه با درخواست مرخصی استعلاجی ثقفی به شعبه ۶ دادسرای کرج رفته است اما عملا در آن شعبه به دلیل نداشتن قاضی هیچ اقدامی صورت نگرفته است. کمردردهای مزمن، فشار خون بالا و سالخوردگی از وضعیت بحرانی ثقفی در زندان کچویی خبر میدهد و ممانعت از انتقال او به بیمارستان جهت درمان، آسیبهای بیشتری به او میزند.
علیرضا ثقفی به همراه #هاله_صفرزاده، عضو کانون نویسندگان ایران از ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۰ برای اجرای حکم پیشینشان به زندان کچویی منتقل شدهاند. بدون شک مسئولیت و حفظ جان او بر عهده زندانبانان و به طور کلی قوه قضاییه است. دسترسی به خدمات درمانی از حقوق اولیه همه زندانیان میباشد .محرومیت زندانیان از این حق، جان آنان را در معرض خطر جدی قرار میدهدو مصداق شکنجه میباشد.
دیدار چند تن از اعضای هیئت دبیران #کانون_نویسندگان_ایران با خانوادههای کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی
روز گذشته ۲۴ خرداد ۱۴۰۱، چند تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، با حضور در منزل #کیوان_مهتدی و #آنیشا_اسدالهی با خانوادههای آنها دیدار کردند. در این دیدار چهار تن از اعضای هیئت دبیران #کانون_نویسندگان_ایران حضور داشتند و گفتگوهایی پیرامون آخرین وضعیت کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران و آنیشا اسدالهی، مترجم، مطرح شد. به گفته خانواده مهتدی قرار بازداشت به مدت یک ماه تمدید شده است و هر دوی آنها این تمدید بازداشت را غیرقانونی و اتهامات انتسابی را واهی میدانند. بیش از یک ماه از یورش نیروهای امنیتی به خانه کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی و بازداشت آنان میگذرد. بازداشت این دو در پی پروندهسازی وزارت اطلاعات صورت گرفته است. کانون نویسندگان ایران پیشتر در بیانیهای بازداشت کیوان مهتدی، آنیشا اسدالهی و دیگر فعالان صنفی و سیاسی و پروندهسازی برای آنان را محکوم و حمایت خود را از حق تشکلیابی و ارتباط تشکلها با نهادهای همسو اعلام کرده بود. #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
از ، یازدهم دی ماه وضعیت #بکتاش_آبتین ، شاعر، فیلمساز و عضو #کانون_نویسندگان_ایران وخیمتر شد و پزشکان برای ادامهی روند درمان او را در وضعیت کمای مصنوعی قرار دادند. خستگی تنفسی و مشکلاتی که در آزمایشهای اخیر او دیده شد، به خصوص آزمایش گازهای خونی و اسیدوز تنفسی، پزشکان را وادار به اینتوبیشن و وابسته کردن آبتین به دستگاه کرد.
خانوادهی آبتین بیست و دوم آذر ماه موفق شدند برای او از زندان مرخصی بگیرند. بدین ترتیب آبتین با وضعیتی وخیم به بیمارستانی دیگر منتقل شد و روند درمان او پس از ده روز بیتوجهی عامدانه آغاز شد. فشاری که در این ده روز از سر گذرانده بود، درگیری بالای ریه و پایین بودن جدی سطح اکسیژن خون باعث شد که با وجود تلاش شبانهروزی کادر درمان، آبتین روزهای بعد را بی هیچ نشانهای از بهبود سپری کند. اکنون کادر درمان، خانواده، اعضای کانون و دوستان آبتین امیدوارانه به روزهای پس از این خواب مصنوعی اجباری چشم دوختهاند.
عصر روز گذشته، ۲۲ آذر ماه، خانواده و وکیل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران موفق شدند برای او از زندان مرخصی استعلاجی بگیرند. به این ترتیب آبتین از بیمارستان طالقانی به بیمارستان دیگری منتقل شد تا خانواده بتوانند بر روند درمان او نظارت داشته باشند. بکتاش آبتین از ۱۵ آذر ماه در پی ابتلا به کرونا از زندان به بیمارستان طالقانی منتقل و یک روز بعد در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. خانوادهی آبتین با افزایش درگیری ریه، وخیمتر شدن حال او، عدم دسترسی به پروندهی پزشکی و اجتناب بیمارستان از دریافت مواد غذایی تهیه شده توسط خانواده تلاش خود را برای گرفتن مرخصی استعلاجی آغاز کردند. روز گذشته وکیل آبتین با مراجعه به زندان و دادن گزارش بیمارستان از وضعیت او و وخامت حالش توانست برای ادامهی درمان او یک مرخصی استعلاجی هفت روزه بگیرد. خانوادهی آبتین امیدوارند انتقال او به بیمارستان جدید و دسترسی به پروندهی پزشکیاش، روند بهبود را سرعت بخشد. #بکتاش_آبتین #کانون_نویسندگان_ایران #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #بایکوت__جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
آرش گنجی: «رفقای عزیزم در این آستانهی رفتن نمیدانم دچار تراژدی شدهام یا طنز. صبح زود اطلاع یافتم که امروز یکم نوامبر است؛ روز جهانی کوبانی، روز شکست قطعی داعش. دچار طنز هستم زیرا در سالگرد آن پیروزی بزرگ راهی زندان میشوم و تراژدی، زیرا با شوقی پایانناپذیر در قلب کوچکم باید دوران حبس خود را آغاز کنم. یقین داشته باشید که دلم امروز قرصتر از همیشه است و جشن خودم را در دلم بر پا خواهم کرد. سپاسگزار همگی رفقا، به ویژه رفقای عزیزتر از جانم در کانون نویسندگان ایران هستم که به بدرقهام آمدهاند. حمایت بیدریغ رفقای کانونی در تمام این مدت و همبستگی بینالمللی نویسندگان باعث دلگرمی من و خانوادهام میشد و یادآور میشد که هرگز تنها نیستم. قدردان این حضورتان هستم. زنده باد کانون نویسندگان ایران! تمام میخکهای جهان تقدیم به شما.»