آگاهی دادن به افکار عمومی در سطح بینالمللی و بسیج سازمانهای مدافع حقوق انسان در سراسر جهان علیه جمهوری اسلامی با خواست آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی
#شهناز_اکملی، مادر جاویدنام #مصطفی_کریمبیگی که در عاشورای ۸۸ توسط جمهوری اسلامی کشته شد، متنی به یاد فرزندش نوشت: عاشورای هر سال برای مامان شهناز، یادآور آن واقعه تلخ است.
«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرمترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحهها و یاداوری عاشورای چهاردهسال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم مینشیند، دقت که میکنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانهای که جسد بیجانت را دیدم ماندهام، صداها مرا رها نمیکنند پرتابم میکنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظهای نبود که به یادت نباشم.
قربان چشمان سیاه و خونینات بروم مراقب همهی ما باش مادرت شهناز»
ملاقات با #مریم_کریم_بیگی در زندان اوین ۲۴ روز از آخرین حضور دخترم در خانه گذشت، برای دیدن عزیزم امروز همراه با پدر مریم راهی زندان اوین شدیم،بعد از دو هفته که از اخرین دیدارمان میگذشت،دلتنگ دخترم بودم برای دیدن صورتش و در آغوش گرفتنش لحظه شماری میکردم،مریمم را دیدم،در آغوشش گرفتم، هرچند لبانش میخندید و روحیه ای خوب داشت اما جسمش ضعیف تر شده و بیمار است،نگران سلامت وجان تنها فرزندم هستم،هر روز در انتظار حضورش در خانه چشم به در دوخته ام، آرزو میکنم به زودی چشم مادرانی چون من که عزیزشان در زندان هست به حضور فرزندانشان روشن شود
💥#شهناز_اکملی مادر دادخواه #مصطفی_کریم_بیگی در دوازدهمین سالگرد کشته شدن او توسط جمهوری جنایتکار اسلامی در حساب توئیتری خود نوشت:
«دوازده سال گذشت روبروی آیینه میایستم و به چین و چروک صورتم فکر میکنم، به اینکه روزگار مرا با مادریام به چالش کشید و مادر بودنم را مساوی با یک رنج دائمی قرار داد، اما به چشمانم که نگاه میکنم مصطفی را میبینم که لبخند میزند،انگار که در چشمانم نشسته باشدو آرام بگوید« دست در دست هم، راه را درست رفتیم مادر» این بار هم حق با مصطفاست، او دست مرا گرفت و دنیای مرا عوض کرد و از من زن دیگری ساخت، او نخواست تا من فقط یک مادر با وظایف روزمرهاش باشم، من در تک تک لحظههایم قدردان پسری هستم که چه با تولدش چه با مرگش به من هویت و نقش جدیدی داد و به من شجاعت را آموخت مصطفای عزیزم دوازده سال است که در خاک خوابیده اما مبارزهی او با ظلم تمام نشده، من رد او را در تمام مسیر دادخواهیام میبینم او همیشه زنده است»
💥پیام #شهناز_اکملی به مناسبت شب یلدا با یادبود جانباختگان راه آزادی و زندانیان
شهناز اکملی مادر جاویدنام #مصطفی_کریمبیگی با انتشار یک کارتون از احسان گنجی در صفحه اینستاگرام خود، نوشت: یک دقیقه بیشتر، یک دقیقه کمتر، چه فرقی میکند، شبی طولانیتر، شبی کوتاهتر، چه فرقی میکند، زمستان میآید یا نه، وقتی به جای دانههای انار و فالهای حافظ، قرار است با دانههای دلم، با دانه دانههای دلم برای یلدای نبودنتان، شعر بسازم.
وی افزود: این شب یلدا به یاد تمام جانفداهای راه آزادی و به یاد همه عزیزان دربند.