@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️بهت گفتم:لیلی تا حالا هیچ فکرش را کردی،هر کاری بکنیم تهش ما می مانیم و پشیمانی؟آن سال،خرداد نود بدرنگ چه توی کتابخانه خودمان را خفه میکردیم با درس،چه میزدیم به دل جاده و شمال باز هم پشیمان بودیم...حسرت...حسرت....عصاره ی وجود انسان _دست کشیدی توی موج موهات،چطور اینهمه سال کوتاهشان نکرده بودی لعنتی؟_گفتی اینها همه از مرض کمال پرستی ست،خودت هم خوب میدانی...راست میگفتی لیلی،من آدم دوست داشتن خاکستری نبودم...یا سفید سفید یا سیاه سیاه....اما خاکستری همه جا پخش بود،توی هوای بیمارستان،توی صورت کسانی که دوستشان داشتم،دوست؟هه...توی موج موهای مشکی تو حتی....توی کتابها،توی فیلمها،حتی توی نفس کشیدن بریده بریده ی ماهیها....توی عشق،نه لیلی....عشق سرخ مطلق بود،خون خالص قلب،..استثنای تمام قانونها ،ورای زمان،مکان،جنس،نژاد،عدد..گفتی همین وسواس بیمارگونه ات به توصیف عشق،بعد اینهمه سال...
لیلی،اینها همه اش حرف اضافی ست...مثل آب بستن توی سریالهای مزخرف شب عید...مثل کابوسهای من که تا دم صبح و زنگ زدن آلارم گوشی کش می آیند،مثل درد که نمی آید تو را بمیراند و برود،می آید ذره ذره زجر کشت کند ،ذره ذره....
تو جان کلام را میدانی حتی قبل از گفتن من،برای رها بودن از پشیمانی ابدی دنیا، تنها باید دیوانه بود....و کلید دیوانه بودن،عشق است....سرخ مطلق،خون خالص قلب،.استثنای تمام قانونها ،ورای زمان،مکان،جنس،نژاد،عدد.....
#پگاه_جهانگیری🍁از شاعران جوان حمایت کنید
👇🏻@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️